مدیر باش، سر نتراش!
مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: مدیر آموزش و پرورش شهرستان جیرفت از بازداشت دانش آموزی خبر داده که مدیر مدرسه را مضروب کرده بود.
قضیه از این قرار است که مدیر دبیرستان امام صادق در شهر بلوک از توابع شهرستان جیرفت به تعدادی از دانش آموزان تذکر می دهد که موهای خود را باید از مدل خاصی که انتخاب کرده بودند خارج و کوتاه کنند و تهدید می کند اگر این کار را انجام ندهند خود او اقدام خواهد کرد و اصطلاحا «چهار راه باز می کند».
آقای مدیر به وعده یا تهدید خود عمل می کند و در حیاط مدرسه و زیر نگاه دیگران سراغ این دسته از محصلان می رود که چون در پایه دهم تحصیل می کنند طبعا ۱۶ یا ۱۷ ساله و در سن بلوغ و گذر از نوجوانی از جوانی هستند.
آقای مدیر گویا سر چند نفر را می تراشد یا چهارراه باز می کند ولی نوبت به یکی دیگر که می رسد محصل به او حمله ور می شود.
در خبر اولیه البته صحبت از تیغ موکت بُری نبود اما در خبر مربوط به دستگیری گفته شده دانش آموز با این وسیله حمله کرده شاید برای این که دُز ماجرا بالا برود هر چند با اعلام ترخیص زودهنگام مشخص می شود که خوش بختانه جراحت عمیق نبوده است.
در این که حمله به مدیر واحد آموزشی کاری ناپسند است تردید نیست خاصه اگر واقعا با تیغ موکت بُری بوده باشد.
اما این همه داستان نیست و به بهانه آن می توان 10 نکته را یادآور شد:
1- در پی وقوع این اتفاق اداره آموزش و پرورش شهرستان و استان به طور کامل از مدیر حمایت کرده اند و انگار نه انگار که آن سوی قضیه هم دانش آموز است. اگر مدیر مدرسه را فردی خارج از نظام آموزشی کتک زده بود این پی گیری حقوقی جای تقدیر و نشان از حساسیت صنفی داشت ولی در این مورد خاص این ذهنیت را ایجاد می کند که نگاه دولتی به موضوع آموزش بر پایه مثلث محصل، معلم و مدیر نیست. در « رابطه کار» گفته می شود از سه ضلع کارگر و کارفرما و دولت تشکیل می شود و در این رابطه نیز دولت و نماینده دولت باید نقش یک ضلع را ایفا کند نه این که جانب دار یک ضلع دیگر باشد.
2- کتک زدن کار بدی است و این که دانش آموز مدیر را بزند بدتر و اگر از وسیله آسیب زننده و خطرناکی هم استفاده کرده باشد بد اندر بدتر. اما آیا جناب مدیر واقعا انتظار داشته با قیچی یا موزر به جان بچه ها بیفتد و موی آنان را کوتاه و جوانانی سرشار از بلوغ را جلوی چشم دوستان و همکلاسی ها تحقیر کند و آنها هم به تماشا و اطاعت بسنده کنند و مثل گوسفند نوبت خود را انتطار بکشند تا ببینند کی نوبت تحقیر آنان فرا می رسد؟!
3- رییس اداره آموزش و پرورش از «حفظ حُرمت و جایگاه و کرامت فرهنگیان» سخن گفته و پی گیری حقوقی را به این خاطر اعلام کرده است. اما جا دارد از ایشان بپرسیم آیا تنها معلمان مصداق واژه « فرهنگی» هستند و دانش آموز فرهنگی نیست و حرمت و جایگاه و کرامت ندارد؟ این که مدیر شخصا اقدام به کوتاه کردن موی محصل کند با حرمت و جایگاه و کرامت دانش آموزان، منافات ندارد؟
می گویند احترام امام زاده با متولی است. آیا جناب مدیر با این کار احترام واحد آموزشی متبوع را نقض نکرده است؟
4- اگر دانش آموز تحقیر شده به اتفاق دوستان در بیرون مدرسه و شبانگاه و با نقاب مدیر را مورد ضرب و جرح قرار می دادند و اتفاق بدتری می افتاد چه کسی مسؤول بود؟ در این صورت اگر خدای ناکرده قتلی رخ می داد چه بر سر خانواده مدیر و خانواده محصل می آمد؟ مگر مدیر ابزار نمره و حتی اخراج را در اختیار ندارد؟ چرا باید شخصا به کارهایی از این دست مبادرت ورزد؟
5- جان مایه سریال پرطرفدار«فارگو» واکنش به تحقیر است. یک فروشنده ساده بیمه به خاطر تحقیر و ضرب جرح همکلاسی سابق دست به جنایت هایی می زند که تماشاگر را میخ کوب می کند و کار به جایی می رسد که بریا برادرش هم پاپوش می دوزد. چرا؟ چون تحقیر شده است.
کوتاه کردن موی یک عده در مقابل بچه های دیگر مصداق تحقیر است و تخم کین کاشتن.
چرا هیچ یک از مقامات آموزش و پرورش این موضوع را تقبیح نکردند؟ آیا همه پرسنل آموزش و پرورش در زمره مقدسات هستند و نمی توان اقدام یک فرد را محکوم کرد؟ کوتاه کردن موی بچه ها به زور و اجبار و در مقام تنبیه در زمره اختیارات واحد های آموزشی هست یا نیست؟ اگر هست چرا دیگران چنین نمی کنند و چرا حق تحقیر به آنها اعطا شده است؟ اگر نیست چرا او را هم محکوم نمی کنند؟
6- اگر این جوان از تحصیل منصرف و بزهکار شود و به جان مردم بیفتد آیا مدیر مضروب و حامیان او در اداره مسؤولیت تبعات را می پذیرند؟
7- اگر کار مدیر برخوردهایی از این دست است چرا مدیریت را به نیروهای نظامی و انتظامی نسپاریم؟ اگر تولید ترس کار اصلی است آموزش و پرورش رسما از نیروهای دیگر استفاده کند چون بچه ها از باتون یا باطوم و سلاح بیشتر می ترسند تا قیچی و موزر.
8- اشاره به مدل موی شماری از دانش آموزان و نه یک محصل خاص از این واقعیت حکایت می کند که می کند که منحصر به یک مورد خاص نبوده است و احتمالا از مدل موی هنرپیشه یا فوتبالیست یا خواننده ای تبعیت کرده اند. نمی خواهم بگویم اقتضای سن شان است و مدیر نباید تذکر می داده است. اما حق تحقیر نداشته است.
9- وقتی اتفاقی در یک محیط آموزشی یا ورزشی می افتد بهتر آن است که خودشان حل و فصل کنند. هنر رییس اداره اموزش و پرورش این بود که موضوع را درون اداره حل می کرد وگرنه بچه مردم را تحویل زندان دادن که هنر ویژه ای نمی طلبد!
10- معلوم است که کتک زدن مدیر کار بدی است. مدل ناپسند مو هم تأیید نمی شود. اگر واقعا تیغ در دست داشته هم بدتر. اما چه کسی این کار را کرده؟ شاگرد خود جناب مدیر!
آموزش و پرورش ایران اصرار دارد دانش آموز را « مطیع» بار بیاورد تا « ماهر». در این ساختار اصل بر اطاعت است نه مهارت. اگر اصل بر مهارت باشد کافی است مدیر دستور دهد از ورود دانش آموز مادام که مدل موی خود را اصلاح نکرده جلوگیری شود. در این حالت دانش آموز که از مهارتی محروم می شود به خودی خود تنبیه شده و نیاز به برخورد فیزیکی و تحقیر در ملأ عام نیست ولی وقتی همه به دنبال اطاعت باشند مدیر همان کاری را می کند که رییس پادگان برای خود چنین حقی قایل است...
سال ها پیش یک نشریه ورزشی درباره بازیکنی گران قیمت که به جای بازی خوب و مؤثر تنها به فکر چهره و آرایش خود بود تیتر زد: ژل نزن، گل بزن!
حالا که جناب مدیر مرخص شده شاید بتوان تیتر زد: مدیر باش، سر نتراش!
نظر کاربران
جناب نویسنده اگه خودت هم مدیر یک مدرسه بودی از این منظر به ماجرا نگاه میکردی؟؟؟
چقدر خوبه صرفا برای نوشتن یک مقاله بظاهر متفاوت ، انصاف رو به مسلخ نبریم
جناب نویسنده اگه خودت هم مدیر یک مدرسه بودی از این منظر به ماجرا نگاه میکردی؟؟؟
چقدر خوبه صرفا برای نوشتن یک مقاله بظاهر متفاوت ، انصاف رو به مسلخ نبریم
لازم نکرده کاسه داغتر از آش بشی اگر دوتا دانش آموز این مطلب رو بخونن دیگه تمام تو در جایگاهی نیستی که در این مورد نظر بدی پس مواظب قلمت باش به اندازه کافی تو جامعه ما معلم بی حرمت شده تو دیگه بدترش نکن چطور اگر معلم یه سیلی بزنه تو بوق وکرنا می کنید و دم از حق و حقوق و انسانیت می زنید ولی حالا......متاسفم
مثل اینکه عکس اون مدیر نگون بختو ندیدی از پشت نیم متر باز شده حتما سر خودت باید این بلا را بیاورن تا باورت بشه
مقاله صد من یه غاز
پاسخ ها
مقاله بسیار عالی بود
دوست عزیز مشکل معلم مدیر ناظم نیست مشکل پدرانند اگر پدر یکی از دانش آموزان مقابله به مثل میکرد در آن مدرسه دیگر شاهد اتفاق مشابه نبودیم.
شمایی که مقاله مینویسید انگار از هیچی خبر نداری مگه قراره هر مدلی تو جامعه بود دانش اموز باید از اون مدل پیروی کرده و با همون بیاد مدرسه دیگه چه نیازی به مدرسه است این همه الگو از همون بازیگر و فوتبالیست و...الگو بگیره مدرسه میخواد چکار
استادگرامی جناب نویسنده چطوربه خودت اجازه می دهی درجایگاهی که نیستی قضاوت کنی گذشت ان زمان که محصل احترام برای معلم قایل میشد گذشت آن زمان که وقتی معلم از کوچه ای ردمیشدتایک هفته بوی عطرلباسش میامد متاسفانه تمام عقب ماندگی ناشی ازبین رفتن ابهت معلم وفاصله طبقاتی این قشر گرامی ازریگراقشاروحمایت نابجای آموزش وپرورش از محصل دربسیاری ازموارد می باشد
سلام
واقعا از اظهار نظر نویسنده متاسفم زیربنای کشور از همه لحاظ آموزش است که رسمی آن از طریق مدارس صورت میگیرد .مدیر مدرسه مانند ناخدای کشتی است که باید برای به ساحل رسیدن اقتدار و حرمت داشته باشد .اگر چند نفر دانش آموز ناهنجار نبودند و حرف معقول و منطقی مدیر رو انجام میدادن چنین نمیشد جامعه باید از فرهنگیان حمایت کنه
مثل اینکه بعضی از دوستان مطلب را خوب نخوندن آقای نویسنده مطلب میگه آقای مدیر آقای ناظم اگه به دانش آموز گفتی موهاتو کوتاه کن انجام نداد یا نمره انضباط کم کن یا مدرسه راه نده بره اولیا خودشو بیاره الان هم شخصیت این مدیر بزرگوار زیر سوال رفت هم دانش آموز به بازداشتگاه رفت شد یه بزهکار و سابقه دار ما هم بچه دانش آموز داریم موهاشو کوتاه کرد ولی مدرسه پسرم گفت باید همه موهات یه دست باشه اگه نزدی با اولیا بیا دیگه با هم دعوا ندارن که باید قوانین مدرسه را رعایت کنن نه به شکلی که شخصیت دانش آموز لطمه بخوره
کمی تفکر قبل از قضاوت برای هرکسی خوب است از حق مدیر صحبت میکنید چه کسی این حق را ایجاد میکند کدام قانون به آموزش پرورش اجازه میدهد به مدیر اجازه میدهد دانش آموزان را صف کند و مانند گوسفند از صف بیرون بکشد روی زمین بخواباند خود را روی گردن آنها قرار دهد و سط سر آنها چهاراه بزارد کار دانش آموز صد در صد اشتباه و مستحق جریمه ولی خوب است اول به فرهنگیامون فرهنگ یاد بدهند بعد از حقشان دفاع کنن تذکرات پی در پی چه معنی دارد در سوم مهر آیا مدیر از شهریور تذکر میداده بهتر نبود دوستانه با دانش آموز برخورد کند تا شخصیت او لگد مال نشود در سن بلوغ مدیر تلفن در دسترس نداشته که این بی نظمی اطلاع دهد ب والدین یا میخواسته خودی نشان دهد به چه قیمتی به قیمت خراب کردن آینده یک دانش آموز اضافه کردن یک بزهکار به جامعه آیا کسی این خطا به این بزرگی نمی بیند این بی تجربگی یک مدیر و خام بودن یک مدیر در یک دبیرستان می رساند
تحلیل نویسنده بدلیل عدم اطلاع از شرلیط فرهنگی جیرفت و بخصوص منطقه بلوک است. در این منطقه حمل تیزی (تیغ موکت بری) مرسوم بوده و به بهانه های ساده از آن استفاده می شود پ چه بسا براحتی به زندگی یک پدر خاتمه داده می شد که در برابر تحقیر دانش اموزی ناخلف انهم در منطقه ای که این تحقیرها محلی از اعراب ندارد بهای گزافی بود . از طرفی مدلهای عجیب و غریب مو و لباس به پدیده ای عادی تبدیل شده و قطعا مدیر به این دانش اموزان فرصت کافی داده بوده و جایی برای اغماص نبوده. پس بهتر بود یک طرفه به قاضی نمی رفت و با پزهای روشنفکری نگران روحیه لطیف دانش اموز بزهکار نمیشد.
با سلام با این گونه طرز تفکر ی که نویسنده دارد همچنان شاهد اینگونه مسائل به شدت خواهیم بود چرا که تمام دانش آموزان و فرزندان ما را نسبت به بزرگترها جری کرده اند لطفا بس است .
با سلام دوست عزیز کمی قبل از نوشتن و قضاوت خودت را جای دیگران قرار بده بعد بنویس
سلام علیکم اگه دانش آموزان ما الان تربیت نشن کی و کجا یاد خواهند گرفت احترام به معلمی که پیامبر فرمود معلمی کار انبیاست. شما نویسنده محترم الان اینگونه جواب زحمات معلمت را میدی؟
اتفاقا به نظر من مقاله بسیار خوبی بود
نویسنده محترم مکرراً در طول نوشته گفته بودند که کار دانش آموز اصلا خوب نبوده و قطعا اشتباه بوده. بحث سر اینه که میشد از وقوع این اتفاق ناگوار جلوگیری کرد و با برخورد مناسب تر مانع از اتفاق میشد. والا ایشون هیچ جای مقاله شون به مقام معلم بی احترامی نکردند و کلا نباید یک طرفه به قاضی رفت. هر دو به نحوی قطعا مقصر ماجرا بودند و البته دانش آموز بیشتر
خدایا سر سوزنی عقل و منطق و انصاف به بعضی از نویسندگان ما که ادای روشنفکری دارند بده تا با قلم نحس خود اذهان ملت را به انحراف و بیراهه نکشانند
این دانش اموز همان بهتر که اخراج بشه و تبهکار تا اینکه نگه داشته باشه و مایه عذاب دبیران. اقای نویسنده شما اظهار نظر نکنی سنگین تری