وحید روحی؛ کارشناس ارشد علوم سیاسی در روزنامه قانون نوشت: طی مدت کوتاهی که از اعلام چند سیاست جدید اجتماعی در عربستان گذشت، به طور گسترده تحلیلها و یادداشتهای گوناگون در خصوص مقایسه این کشور با ایران نگاشته شده که در نتیجهگیری بسیاری از آن متون، تمسخر و تحقیر راهبردهای اصلاحی در جامعه ایران به چشم می خورد.
وحید روحی؛ کارشناس ارشد علوم سیاسی در روزنامه قانون نوشت: طی مدت کوتاهی که از اعلام چند سیاست جدید اجتماعی در عربستان گذشت، به طور گسترده تحلیلها و یادداشتهای گوناگون در خصوص مقایسه این کشور با ایران نگاشته شده که در نتیجهگیری بسیاری از آن متون، تمسخر و تحقیر راهبردهای اصلاحی در جامعه ایران به چشم می خورد.
برخی از سیاستهای اعلامی از جانب سعودیها همچون فراهم شدن امکان رانندگی زنان را میتوان در راستای بهبود فضای اجتماعی عربستان ارزیابی كرد اما جامعه مدنی، محل تمایز و پشتوانه توسعه اجتماعی در ایران در مقایسه با عربستان است.
در یک طرف، کشوری قرار دارد که هیچ نوعی از اختلاف نظر نسبت به جریان سیاسی رسمیت یافته از سوی حکومت تحمل نمیشود، و از سوی دیگر جامعه ایران که با همه تنگناها و مشکلات تاریخی، بیش از یک قرن است جریانهای مختلف سیاسی در آن مشغول فعالیت و اثرگذاری بوده و هستند. هر چند به طور شهودی می توان این مقایسه را باطل نامید اما دلایل مشخصی نیز برای تاکید بر روش و منش اصلاح طلبانه و البته ملت محور در ایران وجود دارد.
انگیزه تغییرات اخیر در عربستان
آشکار است که به علت فضای بسته سیاسی و البته اجتماعی در عربستان، گروههای دموکراسیخواه حتی اگر در این کشور حضور داشته باشند، فاقد پایگاه مناسب اجتماعی برای تاثیرگذاری لازم هستند. از این رو به نظر میرسد که منشأ بسیاری از تغییرات اخیر عربستان را باید خارج از مرزهای این کشور کاوش کرد. انزوای نسبی و طرد ملت عربستان توسط جوامع دیگر و علاقه برای کسب اعتبار در نظام جهانی می تواند از جمله موارد تاثیرگذار بر این رخداد اخیر باشد. اعتباری که حتی به مدد درآمد بهنسبت بالا برای این کشور، تاکنون در دسترس قرار نگرفته است.
چگونگی امکان ایجاد تغییرات سریع در عربستان
به علت ساختار شبه توتالیتاریستی موجود و البته تمرکز شدید قدرت، هر تغییری از بالا بهطورمعمول بدون ترادف تضعیف حکومت است حتی اگر موارد اصلاحی، سالها به عنوان تابویی بزرگ معرفی شده باشند. به عنوان مثال، تغییرات اخیر در راستای آزادی بیشتر زنان مانند امکانپذیر شدن رانندگی، ورود آنها به استادیومها و حتی امکان صدور فتوا توسط زنان مُفتی هرچند بزرگ جلوه میکند اما معنای ضعف در حاکمیت عربستان ندارد. بنابراین تغییرات سریع نباید خیلی دور از ذهن قرار گیرد. سهولت تغییرات بالا به پایین در عربستان برآمده از جامعه مدنی ضعیفی است که امکان اتخاذ موضع مخالف یا موافقی را در برابر هیچ اقدامی از سوی دولت در پیش روی خود نمی بیند، در نتیجه خواست عمومی نیز (چه موافق و چه مخالف) تاثیر چندانی بر تغییر یا تثبیت یک قانون ندارد.به معنای بهتر، ثبات تصمیمگیریها تنها و تنها به مرجع اقتدار رسمی یعنی دولت عربستان باز میگردد.
اما تفاوت جامعه مدنی عربستان سعودی با ایران در حصول بهبود و گشایش موقعیتهای اجتماعی - سیاسی کجاست و مختصات نقاط افتراق و اتکای جامعه ایرانی و نسبت این جامعه با حاکمیت چیست؟ با تفكيك پاسخ این پرسشها به دو بخش چگونگی نیل به این تغییرات و تثبیت آنها میتوان توصیف مناسبی را ارائه داد.
1)عدم امکان تمسک به تغییرات سریع با وجود جریانهای گوناگون سیاسی -اجتماعی در ایران
فضای سیاسی - اجتماعی کشور، میدان عمل طیفهای گوناگونی از گروه ها و حتی افراد است که هر کدام از آنها طی سالها سیاستورزی، علاوه بر پیدا کردن مواضع بهنسبت مشخص در برابر مسائل گوناگون، نمایندگی بخشی از جامعه را نیز بر عهده دارند؛ تا جایی که در بسیاری از اوقات، عدول از هر موضع یا اتخاذ تصمیمات رادیکال منجر به تاثیرگذاری بر گروههای همسو و ناهمسو ميشود و معنای مشخصی را از قدرت یک جریان سیاسی به ذهن متبادر ميكند. چنین رخدادی برای جریانات مرسوم سیاسی در حاکمیت نیز مترتب است و گاهي یک تغییر اصلاحی به معنای شکست و عقبگرد برای اصولگرایان و پیروزی و پیشروی برای اصلاح طلبان میتواند ترجمه شود. با این وصف مقاومت در مقابل هر تغییری میتواند طبیعی جلوه کند و هرچه تغییر به سمت تحول و دگرگونی بزرگتری میل کند، ایستادگی در برابر آن نیز محکمتر ابراز خواهد شد.
به معنای دیگر، چرایی مقاومت برابر تغییرات سریع در ایران را میتوان در حیثیتی شدن بسیاری مسائل جستوجو كرد. این نگاه تقابلی و لزوم حفظ موقعیت های موجود، موجب توقف بر مواضع در ید اختیار هر کدام از طرفین شده است. در تناوب دگرگوني بنیادی در مواضع هر گروه، احتمال ریزش پایگاه اجتماعی آنان هم بالاتر میرود. به طور مثال میتوان به عقبگرد ناگهانی آقای رئیسی در قبال یک جریان غیر رسمی در موسیقی کشور طی انتخابات ریاست جمهوری اشاره كرد؛ تغییر مورد نظر، دفعتا ایجاد شده بود و به ناگهان علاوه بر آنکه سیلی از واکنشهای استهزاگونه را در جناح مقابل این کاندیدا پدیدآورد به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، سرخوردگی و تزلزل را نیز در نظر بخشی از گروههای مخاطب جریان اصولگرا آشكار كرد.
2) تغییرات کندتر با ضمانت اجتماعی بیشتر
با توجه به شرحی که در بند قبل رفت، شاید پرسیده شود که اقتضای حضور این تکثر نسبی از جریانهای گوناگون در جامعه که میتواند ترمزی نيز برای پیشرفت باشد، چیست؟ و از آنجا که هر تلاشی برای اقدامات سریع به سمت گشایش فضای اجتماعی با واکنش جریانهای مقابل و هواداران خودی و ناخودی خنثی ميشود؛ دراصل چه ضرورتی به وجود این کثرت است؟
در پاسخ میشود به کارکرد دوگانه تُرمز ذکر شده اشاره كرد. صحیح است که با حضور سنخهای متفاوت، تغییرات مثبت کندتر شکل خواهند گرفت اما گامهایی که سخت برداشته شدهاند؛ مستحکمتر بوده و پایندگی بیشتری دارند. در موقعیتی که گروههایی مختلف امکان سیاستورزی فعالانه دارند بازگشت از یک تصمیم مثبت که با پشتوانه بخشی از جامعه همراه است، به مشقت و کندی بیشتری نسبت به اخذ آن سیاست امکان پذیر است.
بنابراین جامعه در یک روند کندتر اما پیوستهتر، رو به جلو امکان حرکت داشته و ملت نیز در این فعل و انفعالات، در رقم زدن و دوام و بقای این تصمیمات، امکان دخالت بیشتری دارند. به همین سبب به سهولت و در یک بازه زمانی کوتاه مدت، یا نمی شود محدودیتهای جدید اجتماعی را بر خواستههایی که در نظر جامعه مورد تثبیت قرار گرفته وضع كرد و یا حتی در صورت وضع نیز، چنان قيودي ضمانت اجرایی لازم را نخواهند داشت.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر