«بهنام بانی، خواننده پاپ ایرانی نوحهخوانی میکند.» این خبر از روز عاشورا به بعد در میان علاقهمندان به موسیقی پاپ دست به دست میشود. مطابق اخبار و تصاویر منتشر شده، این خواننده پاپ ایرانی نخستین کسی نیست که در جمع عزاداران حاضر شده است.
روزنامه شهروند: «بهنام بانی، خواننده پاپ ایرانی نوحهخوانی میکند.» این خبر از روز عاشورا به بعد در میان علاقهمندان به موسیقی پاپ دست به دست میشود. مطابق اخبار و تصاویر منتشر شده، این خواننده پاپ ایرانی نخستین کسی نیست که در جمع عزاداران حاضر شده است.
پیش از او امیرعباس گلاب، سالار عقیلی، محمد بحرانی و تعدادی دیگر از خوانندگان پاپ یا سنتی با حضور در جمع عزاداران، «مداحی»های قابل قبولی را اجرا و در کارنامه خود وارد کردهاند. همزمان با کوچ اهالی موسیقی در ایام محرم به حوزه مداحی، مداحان (که گفته میشود کار حرفهای آنها همین است)، نعلی وارونه زده و با کوچ به حوزه موسیقی و انتخاب ملودیهای پاپ و انواع نازلتر آن، در مقیاس موسیقی کوچهبازاری، شیوع فرهنگ خاص عزاداری را از سالها پیش کلید زدهاند! موضوعی که حتی با اعتراض برخی مراجع رسمی مواجه بوده که خبرهایش هم به صورت رسمی منتشر شده است.
مداح باید شعر بداند
مطابق آنچه توسط کارشناسانی چون «رضا مهدوی» بیان شده موسیقی ایرانی، ارتباط تنگاتنگی با مذهب در ایران داشته است. او به «شهروند» گفته است: «نکته جالب درباره موسیقی دستگاهی ایرانی این است که با واقعه عاشورا ارتباط فراوانی دارد. برای نمونه در اجرای تعزیه وقتی امام حسین(ع) از مدینه به مکه میرود، گوشه «حسینی» در دستگاه «شور» را میخوانند و وقتی از مکه به سمت کربلا حرکت میکند، گوشه «حجاز» باید خوانده شود. تمامی ردیفهای گوشههای موسیقی ایرانی طوری طراحی شده که ارادت ایرانیان به شهدای عاشورا را مشخص میکند.» اینها بخشی از نظرات کارشناسی درباره همپوشانی موسیقی ایرانی با فرهنگ اصیل مذهبی است.
مصطفي محدثي خراساني، شاعر نامآشناي آیيني ایران نیز از وجود مشکلات خاص بین شاعران و مداحان صحبت به میان آورده و قایل به مرزبندی بین این دو گروه است. او گفته است که مداحان در ارتقاي سطح بينش و معرفت خود سهلانگاری دارند و همین امر سبب شده است به دلیل شناخت کم، سطح تقاضاي مردم را تنزل دهند. صحبتهایی که به نظر میرسد محدثی به پشتوانه انتشار تصاویر مداحیهای بسیار نازل آنها را بیان کرده است.
او بر ارتقای سطح سلیقه عمومی تأکید دارد و معتقد است برای این امر، ارتقاي سطح بينش مردم از ضرورتهاست كه با ایجاد تعامل ميان جامعه ذاكران و شاعران و آشنايي مداحان با ادبيات فاخر آیيني، میتوان مديحهسرايي در شأن داشته باشیم.
محدثي خراساني «آشتي ميان مداحي و شعر» را بخش دشوار تعامل ميان اين دو قشر دانسته و گفته است که «حلقههاي واسطي» بايد برای این امر هم پيدا شود. او بر این موضوع تأکید داشته است که وقتی در مدح بزرگاني چون امام حسين(ع) شعري را ميخوانیم، بايد فرهيخته و با معرفت باشد اما آنجا که كار مبتذل و دمدستي ميشود به دليل بينش و معرفت كم گوينده است، زيرا زبان محاورهاي كه در مداحيها به كار ميرود، زباني كاملا متفاوت با ترانه است.
سیدحسامالدین سراج نیز گفته است: ما در موسیقی مذهبی و حماسی پشتوانه بسیار غنی فرهنگی داریم اما متاسفانه بعضی از عزیزانی که در زمینه موسیقی مذهبی کار میکنند از توجه به پشتوانهها غافل شدهاند. استادان موسیقی در قدیم برای اینکه به شاگردان خود تمرین بدهند از اشعار مذهبی استفاده میکردند.
تأثیر و تأثر
رضا مهدوی، کارشناس موسیقی در گفتوگو با «شهروند» بر این اعتقاد است که در قدیم موسیقی از مداحی تأثیر میپذیرفته است. او گفته است: با توجه به سخنانی که روحالله خالقی، علی تجویدی و همایون خرم مطرح کردهاند، استاد صبا به شاگردانش میگفت: در ماه محرم پای روضه منبریها بنشینید و به خوبی الحان و نغمههای آنها را به خاطر بسپارید تا پس از ماه محرم از آن نغمهها برای ساخت ملودی آثارتان استفاده کنید.
همین روش در آینده ماندگاری قطعات ساختهشده توسط این بزرگان و علاقهمندی مردم به آثار این هنرمندان را باعث شد و برنامه موسیقی گلها در ایران را ایجاد کرد که کارهای ساختهشده در آن ارکستر تا امروز فراموش نشده و هنوز بعد از گذر از یک دوره تقریبا طولانی در یاد و خاطره مردم باقی مانده است. بیتوجهی به همین ثروت باارزش باعث شد که امروز از دوران طلایی که در موسیقی ایران داشتیم، فاصله زیادی بگیریم و به این فکر فرو رویم که چرا آثار تولیدی موسیقی کشور ماندگاری گذشته را ندارد.
اینها بارها تکرار شده است که حوزه فرهنگ که دین و مذهب هم در آن جا میگیرد، هر جا نیاز به زبان قوی انتقال داشته از ابزار موسیقی استفاده کرده است. بر طبق اسناد موجود، هنرمندانی چون سید جواد بدیعزاده، حسین قوامی، ابوالقاسم عارف قزوینی، بابا مشکین و... در تکیه دولت قدیم حضور پیدا میکردند و عرض ارادتشان را نشان میدادند. حتی تأکید شده که قطعه ماندگار «زهره» داریوش رفیعی برگرفته از لحن یکی از مداحیهای مرسوم در تکیه دولت بوده و ملودی آن از مداحی اقتباس شده است.
نزول مدح
نمونههای دیگر از تأثیر و تأثر موسیقی ایرانی و مداحی بر یکدیگر بسیار زیاد است و تأکید شده آنجا که مداحی توانسته بر موسیقی تأثیر بگذارد، به همین چند مورد محدود نمیشود. هنوز وقتی با اهالی قزوین صحبت میشود لقب «اقبال السلطان» که برای مرحوم اقبال آذر استفاده میشد در یادشان مانده است. لقبی که برای او انتخاب شده نه به دلیل اینکه او خواننده موسیقی ایرانی بوده بلکه به این دلیل این لقب را برایش انتخاب میکنند که تعزیهخوان چیرهدست بوده است.
برخی با نامبردن از یکی از مداحان و شاگردانی که او تربیت کرده، دوره افول شعر در مداحی را به آنها نسبت میدهند. مداحانی که گفته میشود به دلیل اشراف نداشتن بر ادبیات و شعر، مجبور به کپیکاری از آهنگها و موسیقی پاپ دسته چندم هستند و این تصور را دارند که با صدای خشن و رگهدار و تغییر کلمات و ترکیب آن با موسیقی پاپ میتوان جمعیت بیشتری را جذب کرد. موضوعی که تجربه سالهای اخیر بر اشتباه این برداشت مهر تأکید زده است.
بعید است مخاطب این کلام هیأت معروف یزدی با آن شعر و موسیقی و مهمتر از همه عزاداری فاخر را از یاد برده باشد. نوعی موسیقی که چند سال پیش شروع شد و نشان داد شعر فاخر چه تأثیری بر مداحی و عمومیت آن دارد، عمومیت و جذابیتی که از دست به دست شدن تصاویر مربوط به آن قابل تأیید و تأکید است. حالا اما باید برای انواع و اقسام ملودیهایی که حتی از آن طرف آب به مداحی وارد میشود، فکری کرد. مداحیهایی که ممکن است تعمدی در ارایه آن نباشد اما تأیید شده که بر فرهنگ رایج عزاداری تأثیر منفی و حتی مخرب گذاشته و هیچ بعید نیست این روند را منحرف کند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر