ماجرای «عهدِ سکوت» قالیباف و یارانش
قالیباف بعد از خروج از انتخابات و شهرداری، جز در یکی دو مورد ترجیح داد سکوت کند. شاید این سکوت یادگار سه انتخابات برای اوست و شهردار سابق تهران حالا دارد با خود حساب می کند که باید چگونه مسیر سیاست ورزی اش را دنبال کند.
نه شهردار است نه سردار. از انتخابات هم خیلی گذشته است، انتخاباتی که یک ناکامی دیگر را در کارنامه او به ثبت رساند. شاید همین ناکامی تلخ آنهم برای سومین بار است که سبب شده آقای شهردار پیشین سکوت پیشه کند. سکوتی که شبیه به خلسه ای برای تجدید قوا می ماند یا ...
خلبان، دکتر و اصولگرای اصلاحطلب عناوینی بود که قالیباف می خواست با آنها وارد عرصه کلان سیاسی شود. فرمانده وقتی می خواست برای اولین بار وارد انتخابات ریاست جمهوری شود، ترجیح داد از خود تصویر جدیدی به نمایش بگذارد. تصویر پوسترهای خلبانی که بر دیوار شهر خودنمایی می کرد جذابیت های جدیدی داشت اما راهگشای او به سیاست نبود. در عوض به شهرداری رفت تا شاید از پایگاهی که احمدی نژاد را به صندلی ریاست پاستور رسانده بتواند موفق شود. اما او چهار سال بعد باز هم فضا آنی نبود که او ریسک حضور در انتخابات را به جان بخرد. شاید یک رفتار عاقلانه و هوشمندانه از سوی قالیباف. گویی او تصمیم گرفته بود خود را در انتخاباتی به نمایش بگذارد که محمود احمدی نژاد در آن حاضر نیست.
رفتار احساسی یا دودوتا چهارتای سیاسی؟
قالیباف در انتخابات ۹۲ وارد میدان انتخابات ریاست جمهوری شد. او در این انتخابات هم تصویر جدیدی از خود نشان داد. این بار دیگر خبری از عکس خلبانی نبود و به جای آن خود را تکنوکرات نشان داد. شاید بدش نمیآمد در کمپینهای انتخاباتی تصویری متفاوت از ۸ سال قبل به نمایش بگذارد. اما همه آن هویت تازه با یک جمله «من سرهنگ نیستم» حسن روحانی، رقیب سرسخت او در انتخابات ۹۲ کنار گذاشته شد و گذشته را به مقابل دیدگان آقای سردار و مردم آورد. این دومین بار بود که سردار از میدان رزم سیاسی شکست خورده بیرون می رفت.
اما او ۴ سال بعد پرتوان تر وارد میدان شد. برخلاف تصمیم سال های گذشته اش که ترجیح میداد با رئیس جمهور مستقر رقابت نکند، برای ایستادن در برابر روحانی بازهم وارد میدان شد. خودش میگفت دوست ندارد بیاید و با اصرار جمنا آمده است اما بعید نیست با خود فکر کرده باشد که در این انتخابات می تواند تلافی جمله چهار سال پیش روحانی را درآورد.
فرمان اصولگرایانه و سومین ناکامی!
وقتی وارد صحنه شد در قامت یک نامزد اصلی وارد انتخابات شد. قالیباف در ۹۶ بار دیگر تغییر چهره داد. قالیباف در ۹۶ نه لباس مهندسی بر تن داشت و نه لباس خلبانی. این بار او به دنبال به دست آوردن کاپشن جادویی احمدی نژاد بود. اما تلاش شهردار تهران برای نزدیک شدن به چهره ای شبه احمدینژادی هم نتوانست به کار او بیاید. در همان ایام تبلیغات از قول احمدی نژاد نقل شد که می گوید «قالیباف این کاره نیست.» آنهایی هم که از سردار خواسته بودند وارد میدان نبرد شود دستور خروج او از انتخابات را صادر کردند. شاید کمتر کسی هم تصور می کرد قالیباف تن به اطاعت از این فرمان اصولگرایانه بدهد اما شاید بالا و پایین کردن نتایج نظرسنجی ها قالیباف را آنقدر ناامید کرده بود که تن به این خواسته بدهد و حتی تلاش کند کناره گیری اش را یک حرکت فداکارانه نمایش دهد.
سکوت دامن گیر قالیباف
چهره سردار با این سکوت بعد از انتخابات و جمع کردن بار و بنه اش از شهرداری تهران مبهم است و عجیب. قالیباف بعد از خروج از انتخابات و شهرداری، جز در یکی دو مورد ترجیح داده سکوت کند. شاید این سکوت یادگار سه انتخابات برای اوست و شهردار سابق تهران حالا دارد با خود حساب می کند که باید چگونه باشد، شاید هم این سکوت واکنش احساسی دیگری به رفقای اصولگرایش باشد که چرا نخواستند قالیباف نامزد نهاییشان باشد و شاید او به رغم شکست های قبلیاش به فکر یک بازی سیاسی دیگری است، شاید هم به این فکر می کند که حالا سوخته ترین مهره انتخابات است.
سکوت او تا جایی ادامه پیدا کرده که مشخص نیست قرار است کدام سمت را اشغال کند. در هفته های اخیر شنیده و گمانه زنی های زیادی درباره آینده شغلی او مطرح شد اما در این باره هم نه خودش مایل به اظهار نظر بود و نه اطرافیانش. برخی می گفتند او نیز احتمالا مثل محسن رضایی که بعد از دومین شکست در انتخابات لباس نظامی بر تن کرد، رخت نظامی را انتخاب می کند. علاوه بر آن، گفته میشد قالیباف ممکن است به مشهد و آستان قدس برود و معاون ابراهیم رئیسی شود. بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام از دیگر جاهایی بود که می گفتند قرار است مقصد پساانتخاباتی شهردار سابق باشد. با این حال تنها سمت قطعی او اکنون عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
سکوت قالیباف آنقدر مبهم و عجیب شده که دامن اطرافیان او را هم گرفته است. وقتی از حسین قربانزاده، دبیرکل جمعیت و پیشرفت که از اطرافیان نزدیک قالیباف است درباره حال و روز شهردار سابق تهران می پرسیم سکوت و ابراز بی اطلاعی می کند.
قربانزاده همچنین در پاسخ به اینکه قالیباف قرار است در کدام سمت مشغول به کار شود نیز می گوید باید این را از آقای قالیباف بپرسید.
دیگر نزدیکان قالیباف هم ظاهرا عهد بر سکوت بسته اند. سردار مرتضی طلایی که در زمان فرماندهی سردار بر ناجا، فرماندهی انتظامی تهران را برعهده داشت و از ابتدای شهرداری قالیباف در شورای شهر تهران ماند نیز می گوید از قالیباف اطلاعی ندارد.
محمد دامادی و مهرداد لاهوتی نمایندگان نزدیک به قالیباف و محمدهادی ایازی معاون معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری قالیباف در شهرداری هم همین سخنان را بر زبان می آورند. دامادی البته می گوید: «دو سه شب پیش آقای قالیباف را دیدم اما صحبتی درباره فعالیت این روزهایش نداشتیم.» ایازی هم می گوید «قالیباف را در مجمع تشخیص می بینم اما نمی دانم کجا قرار است مشغول شود.»
ایده پردازی در آرامش در راستای تواصولگرایی؟
شاید سکوت این افراد نزدیک به قالیباف با هماهنگی شهردار سابق تهران صورت گرفته باشد تا سردار بتواند بعد از جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام به فکر نوسازی جریان اصولگرا باشد؛ او بعد از انتخابات نامه ای سرگشاده نوشت که خیلی ها آن را شورشی علیه زعمای قوم اصولگرا تعبیر کردند. او در نامه اش از خطای «دوستان جبهه انقلاب» سخن می گوید و از جوانان اصولگرا می خواهد آتش به اختیار به صحنه وارد شوند و منتظر اقدامات از بالا به پایین این جریان نباشند.
قالیباف در آن نامه نوشته بود: امروز دیگر روشن است که اصولگرایی باید با حفظِ مبانی و ارزشهایِ انقلابیِ جمهوریِ اسلامی، در نگرش و شیوه سیاستورزی خود متحوّل شود و با گفتمان و چهرههایی نو، حرکت در راستایِ «نواصولگرایی» را هر چه زودتر آغاز کند.
بیان چنین جملاتی از سوی قالیباف این ذهنیت را به وجود آورده است که سکوت قالیباف میتواند معطوف به تشکیل حزبی در راستای همان ایده نواصولگرایی باشد. با این نگاه قالیباف و دوستانش می خواهند تا زمان چکش کاری و خروجی ایده نواصولگرایی سکوت را ادامه دهند تا درگیر حواشی با اصولگرایان نشوند.
قالیباف از یاران بریده است؟
نگاه دیگر حاکی از این است که قالیباف از همه یارانش بریده است. بسیاری بر این باورند که اطرافیانش در انتخابات ۹۲ و ۹۶ ضعیف عمل کردند، در واقع اگر عملکرد بهتری داشتند چه بسا ابراهیم رئیسی نامزد نهایی اصولگرایان نمی شد و بخشی از آرای سردار بر اساس تحلیل نظرسنجی ها به نام حسن روحانی به صندوق ها نمی افتاد.
قالیباف همانطور که خود هم در گفت وگوی تلویزیونی اش گفته، فکر می کند اختلافش با روحانی حداکثر یک درصد بوده و اگر کمپین انتخاباتی اش به خوبی مدیریت می شد می توانست راه روحانی به پاستور را سد کند؛ چیزی که شبیه به آن درباره انتخابات ۹۲ گفته می شد یعنی اگر آن سال همه نامزدهای اصولگرا به نفع قالیباف کنار می رفتند ریاست پاستور به یک اصولگرا می رسید.
باید دید آقای سردار چه زمانی مهر سکوت را خواهد شکست و چه نقش سیاسی جدیدی را برای خود انتخاب خواهد کرد.
نظر کاربران
بس دیگه نه اینکه اینا خیلی پاکند قالیباف هر چه باشه به درد تهرونیا خورد
یعنی الان مشکل شما فقط اقای قالیبافه .