امروز با افزایش آگاهی و توسعه سیاسی و اجتماعی مردم ایران نگاهها نسبت به مدیریت در کشور تغییر کرده است و اکنون این نگرش در جامعه وجود دارد که نیروهای جوان و زنان باید سکان مدیریت را به عهده بگیرند و مدیران با سن بالا باید به تدریج از عرصه مدیریت کنار بروند و با در اختیار گذاشتن تجربههای خود به زنان و نسل جوان و نواندیش عرصه را برای مدیران جوان باز کنند.
روزنامه آرمان- هستی قاسمی: امروز با افزایش آگاهی و توسعه سیاسی و اجتماعی مردم ایران نگاهها نسبت به مدیریت در کشور تغییر کرده است و اکنون این نگرش در جامعه وجود دارد که نیروهای جوان و زنان باید سکان مدیریت را به عهده بگیرند و مدیران با سن بالا باید به تدریج از عرصه مدیریت کنار بروند و با در اختیار گذاشتن تجربههای خود به زنان و نسل جوان و نواندیش عرصه را برای مدیران جوان باز کنند.
در واقع این مهم مطالبهای بود که جامعه در انتخابات اخیر از رئیس جمهور طلب کرده بود و همچنان به عنوان یک مطالبه و انتظار از مسئولان به قوت خود باقی است. اما به دلایل مختلفی به ویژه تجربه، عرصه آن طور که باید برای زنان و نیروهای جوان همچنان باز نیست، نمونه آن نیز در چینش کابینه و شهرداری تا حدودی ملاحظه شد. بنابراین عدم تجربه کافی معضلی است که امروز نیروهای جوان با آن روبهرو هستند اما برای کسب تجربه باید عرصهای جهت تجربهاندوزی فراهم باشد. اگرچه کشور امروز با مشکلات عدیدهای روبهروست و فرصتی برای خطا و آزمون نیست اما اگر به راستی مسئولان معتقدند که نسل جوان و زنان نیاز به تجربهاندوزی دارند، باید عرصه برای کسب آن فراهم باشد.
ادامه روند موجود و عدم به کارگیری مطلوب و بر حسب انتظار از ظرفیت نیروهای جوان و زنان منجر به سرخوردگی، هدر رفتن استعدادها و توانها و نیز آسیبهای دیگر در کشور خواهد شد. به تعبیر کنشگران عرصه سیاست، چهار سال آتی شورای پنجم و شهرداری فرصت مناسبی جهت کادرسازی و تربیت مدیرانی توانمند برای آینده کشورمان خواهد بود. در این راستا محمد سلامتی، وزیر کشاورزی دولت شهید رجایی و فعال سیاسی اصلاحطلب، با «آرمان» گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
در شرایطی که امور جهان به دست نیروهای جوان و زنان اداره میشود، در ایران همچنان شاهد عدم حضور زنان و جوانان در مناصب مدیریتی هستیم. چه عواملی مانع از حضور زنان و جوانان در چرخه مدیریت میگردد؟
اين درست نيست كه در شرايط فعلي امور جهان به دست نيروهاي جوان و زنان اداره ميشود. در بسياري از كشورها اعم از درحال توسعه و يا توسعه يافته، هنوز اداره امور آنها بيشتر توسط مردها آن هم افراد غير جوان است. در ايران هم تركيب مديريتي و غير مديريتي جوانان و زنان در اداره امور تقريبا در حد متوسط دنياست. در همه كشورها و جوامع حضور جوانان و زنان در اداره امور به تدريج گسترش پيدا كرده است. عواملي كه باعث كندي حضور زنان و جوانان در عرصه قدرت میشود عبارتند از مسائل فرهنگي، اعتقادات، شرايط اقتصادي و غيره. شرايط اقتصادي ميتواند در جذب نيروهاي جوان و زنان در ساختار اقتصادي و به تبع آن در مديريت امور، نقش مهمي ايفا كند. يكي از راههاي توانمند كردن جوانان و زنان براي آمادگي پذيرش مسئوليت و اداره امور، تقويت احزاب است. متاسفانه در ايران بهاي لازم به اين مهم داده نشده است. اين در حالي است كه بسياري از زنان كه شايستگي مديريت در سطح بالا را دارند، براي احراز چنين پست هايي با مقاومت هايي مواجه ميشوند.
عدم حضور جوانان و زنان در مناصب قدرت و چرخه مدیریت چه تبعاتی در پی دارد؟ آیا این مهم منجر به سرخوردگی نسلهای آتی نمیشود؟
بديهي است كه حضور نيروهاي جوان و زنان كه نيمي از جامعه را تشكيل ميدهند در مناصب قدرت، موجب تحرك وخلاقيت بيشتر و استفاده بهينه از ظرفيت نيروي انساني در روند تعالي جامعه ميشود و عدم حضور به معني بي توجهي به اين امكان و آثار است. اما در هر صورت جوانان و زنان نبايد سرخورده شوند. آنها بايد با تلاش خود دست اندركاران را به پذيرش موقعيت خود مجاب كنند. براي اين كار، شرايط اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي درحال حاضر نسبت به گذشته فراهمتر است.
امروز یکی از مشکلاتی که گریبان کشور را گرفته است بالا رفتن سن مدیریت در دولت است، اصلاحطلبان برای کادرسازی نسلهای جوان چه برنامهای دارند؟ آیا این جریان برای مجلس یازدهم و همچنین انتخاباتهای آتی که کشور در پیش دارد برنامهای برای تربیت نیروهای مدیریتی جوان و به طور کل چهرهسازی در نظر دارد؟
در مورد شهرداري چون تازه مسئولان جديد مستقر شدهاند، نميتوان در خصوص بهكارگيري و يا عدم بهكارگيري جوانان قضاوت كرد. گرچه تاكنون دو نفر از شهرداران مناطق از خانمها انتخاب شدهاند. اما طبيعي است كه افراد بي تجربه درست نيست كه در سطوح بالا به كار گرفته شوند. چون هم موجب نارضايتي ارباب رجوع ميشود و هم به دليل ندانم كاري باعث سرخوردگي خود آنها خواهد شد؛ بنابراین ابتدا بايد در سطوح مديريتي پايينتر به كار گرفته شوند و به تدريج و در عين حال با سرعت لازم شايستگیهای آنها ارتقا پيدا كند. اين امر بايد سرلوحه همه مديران قرار گيرد. از آنجا كه اصلاحطلبان به تحزب بیش از سایر جریانها بها ميدهند، موضوع كادرسازي كه يكي از وظايف حزبي است، براي آنها امري ضروري، معمول و عادي تلقي ميشود. به همين دليل اگر مسئوليتي به طور كامل به عهده آنها واگذار شود، در مورد تامين نيروي كارآمد و جوان مشكلي ندارند، همان طور كه در مورد انتخابات شوراها اتفاق افتاد. لذا اصلاحطلبان براي هر انتخاباتي كه در پيش است از لحاظ تامين نيروي مناسب آمادگي دارند.
برخی معتقدند چهار سال از عمر شورای پنجم و شهرداری فرصت مطلوبی جهت تربیت مدیران جوان و به طور کل تامین نیرو برای جبهه اصلاحات خوهد بود. بر این اساس اصلاحطلبان چگونه باید از این فرصت بهرهبرداری کنند و فرصت چهار ساله شورا و شهرداری تا چهاندازه میتواند به جریان اصلاحات در جهت کادرسازی نیروهای جوان کمک کند؟
بله، اين فرصت ميتواند يك تجربه جديد در خصوص بهكارگيري تعداد قابل ملاحظهاي نیروهای جوان كه تجربه اجرايي كمتري دارند، باشد و نقطه قوتها و نقاط ضعف شورا و شهرداری را در يك جمع مشورتي و تصميمگيري عيان كند. ضمنا اين مهم ميتواند در فرايند كادرسازي در درون احزاب و نيز توسط مديران مورد استفاده قرار گيرد. همچنين اين تجربه در صورت موفقيت ميتواند به عنوان الگویي مطلوب براي بهكارگيري بيشتر جوانان تلقي شود.
یکی از وعدههای دولت دوازدهم به کار گرفتن نیروهای جوان و زنان در مدیریت میانی است، بر این اساس احتمال به کار گرفته شدن نیروهای جوان در استانداری، فرمانداری و دستگاههای دولتی در استانها از سوی دولت تا چهاندازه وجود دارد؟
به اين سوال دولتيها بايد جواب دهند اما با توجه به گفتههاي رئيس جمهور و ابلاغيه معاون اول رياستجمهوري ظاهرا تصميم دولت در به كارگيري جوانان و زنان درمديريت هاي مياني جدي است.
طی روزهای اخیر واعظی، رئیس دفتر رئیسجمهور، به این مساله اشاره کرد: «مدیر زن در حد استاندار نداریم». آیا باز هم قرار است شاهد بدعهدی دولت نسبت به وعده هایش باشیم؟ به طور کل عدم تحقق مطالبات مردم چه تبعاتی برای دولت به دنبال دارد؟
اصولا رفتار دولتمردان الگوي رفتاري بسياري از آحاد جامعه به خصوص جوانان قرار ميگيرد. لذا اگر قولي بدهند و عمل نكنند به بي اعتمادي مردم دامن ميزنند كه اين خود پايه هاي وحدت و همدلي را در جامعه سست ميكند. اين مساله نيز موجب ضربه پذيري جامعه در قبال مشكلات داخلي و فشارهاي خارجي ميگردد. بنابراين دولتمردان يا نبايد قولي بدهند و يا اگر قولي دادند بايد حتما آن را اجرايي كنند. البته در مواقعي كه اجراي يك قول با موانع پيش بينينشده اي مواجه شود بايد آن را براي مردم تبيين كرد.
آینده دولت دوازدهم را چگونه ارزیابی میکنید و عدم موفقیت دولت چه تاثیری بر آینده سیاسی و راه اصلاحطلبان خواهد گذاشت؟ به هر رو فرصت چهار ساله دولت دوازدهم نیز به پایان خواهد رسید. جریان اصلاحات برای آینده سیاسی خود باید از هم اکنون چه کار کند؟
آينده دولت بستگي به ميزان عمل به وعده هاي خود در زمينه مسائل اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي دارد. دولت هر قدر به وعده هايش عمل كند، به همان ميزان اعتبارش بيشتر ميشود. اين امر روي وجهه اصلاحطلبان نیز كه از روحانی حمايت كردند تاثير مثبت ميگذارد. اما اصلاحطلبان مسير هميشگي خود را طي ميكنند و هیچ عاملی نمیتواند منجر به توقف و ایستایی جریان اصلاحات شود کاری که اصلاحطلبان باید انجام دهند، این است: ارتباط با مردم، ارتقای كيفيت كار گروهی و تحزب، كادرسازي، كمك به دولت و درعين حال نقد آن و آماده شدن براي انتخاباتي كه بتوانند در آن حضور فعال داشته باشند.
آیا نگاه درستی است اگر اصلاحطلبان آینده و موفقیت خود را در گرو عملکرد دولت بدانند؟ آیا این نگاه منجر به رویگردانی و ناامیدی بدنه اجتماعی اصلاحات از این جریان نمیشود؟
به دليل حمايت اصلاحطلبان از آقاي روحاني، طبيعتا عملكرد دولت بي تاثير بر وجهه اصلاحطلبان نيست. اما بايد توجه كرد كه دولت، دولت اصلاحات نيست. لذا اصلاحطلبان حمايت توام با انتقاد را از دولت آقاي روحاني خواهند داشت و مسئوليت همه كارهاي آن را به عهده نميگيرند. قضاوت مردم در مورد عملكرد يك شخص يا يك جريان سياسي معمولا با عنايت به محدوده وظايف و اختياراتي است كه آن شخص يا جريان سياسي دارد.
به باور برخی از کنشگران عرصه سیاست، اصلاحطلبان از ایدئولوژی تهی شدهاند و با بحران ایدئولوژیک مواجهند این مساله تا چهاندازه با شرایط امروز جریان اصلاحات مطابقت دارد؟
نگاه اصلاحطلبانه يك نگاه ايدئولوژيك نيست، بلكه نگاهي سياسي است. ضمنا مفهوم اوليه اصلاحطلبي هنوز به قوت خود باقي است. صرفا بايد قدري شفافتر بيان گردد. بنابراين به نظر من اصلاحطلبان با خلأ ايدئولوژي و بن بست تحليل سياسي روبهرو نشدهاند كه بخواهند راهي براي خروج بيابند. البته طبيعي است همواره بايد با توجه به شرايط جديد اجتماعي بر غناي يك طرز تفكر افزود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر