جریان اصولگرایی در نامشخصترین و متفرقترین شرایط سالهای اخیر خود قرار دارد. گروهی از اصولگرایان همراه لاریجانی به تعامل با اعتدالیون و اصلاحطلبان روی آوردهاند و گروه دیگری نیز بهدنبال تعریف هویت خود ذیل نام جمنا هستند.
روزنامه آرمان- محمد طاهریجو: جریان اصولگرایی در نامشخصترین و متفرقترین شرایط سالهای اخیر خود قرار دارد. گروهی از اصولگرایان همراه لاریجانی به تعامل با اعتدالیون و اصلاحطلبان روی آوردهاند و گروه دیگری نیز بهدنبال تعریف هویت خود ذیل نام جمنا هستند.
احتمال چندپاره شدن آنان در سالهای آینده بسیار محتملتر از ایجاد جریانی منسجم و متحد با نام اصولگرایی است و وضعیت به جایی رسیده که بعضا اصلاحطلبان نیز از شرایط آشفته رقیب ابراز نگرانی میکنند.
جبهه لاریجانی
مرزهای اصولگرایان معتدل با بخشهایی از اصلاحطلبان روزبهروز کمرنگتر و از طرفی شکافشان با جبهه پایداری عمیقتر میشود. مطمئنا حضور روحانی بهعنوان رئیسجمهوری که مورد قبول هر دو جناح است و همواره سعی داشته هیچیک از طرفین را از دست ندهد، عنصر مهمی در حفظ این شبهائتلاف است. امروز لاریجانی بهعنوان چهره برجسته جریان اصولگرایی معتدل شناخته میشود، دو سال پیش هنگام فوت مادر رئیس دولت اصلاحات بر خلاف اکثر اصولگرایان به او تسلیت گفت و امروز در کنارش مینشیند و همیشه سعی بر حفظ احترام وی بهرغم اختلافات سیاسی داشته است. طبعا اگر لاریجانی نمیخواست در کنار وی دیده شود و شائبه نزدیکی بیشتر با جریان اصلاحات را تقویت نکند، راههای بسیاری برای خودداری از نشستن کنار رئیس دولت اصلاحات داشت. اما او احتمالا چنین قصدی دارد و از موضعگیریهای سالهای اخیرش هم برمیآید که بهدنبال دوری از تندروی است و از تعامل با اصلاحطلبان بدش نمیآید.
چتری به نام جمنا
جمنا هنوز خود را مطرح میکند و داعیه یکپارچهکردن اصولگرایان را دارد، اما از بررسی شرایط چنین نتیجهای به دست نمیآید. اگر اصولگرایی را طیف در نظر بگیریم، یک طرف آن لاریجانی است که حتی چراغ سبزی هم به جمنا نشان نداده و طرف دیگر جبهه پایداری است که بهتازگی همراهی خود با این مجموعه را تکذیب کرده است. بهعبارت دیگر، دو سر جریان اصولگرایی که هویت خود را از پیش تعیین کردهاند، حاضر به همراهی با جمنا نیستند و این تشکل تنها توانسته برخی چهرههای اصولگرا را زیر چتر خود جمع کند و لحظه آخر کاندیدایی با هزار اما و اگر از آن بیرون بیاید تا اصولگرایان بتوانند با یادآوری رأی ۱۶میلیونی تا حدی تلخی شکست مجدد را از خاطر ببرند.
مشکل چیست؟
وحید جلیلی اصولگرا چندی پیش این جریان را بهدلیل دوپینگهای چندباره به موجودی تشبیه کرد که به بدنه اجتماعی خود توجه نمیکند. در حقیقت این جریان در سالهای اخیر سرخوش از عدم تاییدصلاحیت مهرههای قدرتمند رقیب، بهسادگی در تمامی مناصب تصمیمگیری و تصمیمسازی نماینده داشته و بهدلیل خارجشدن اصلاحطلبان پیش از شروع رقابت، فراموش کرده که چطور باید رقابت کرد. اصولگرایان هنوز بهطور کامل به لزوم توجه به دغدغههای مردم باور ندارند و حتی در انتخابات اخیر بیشتر بر نگرانیهای اقتصادی مردم تکیه میکردند و در مورد مسائل فرهنگی یا اجتماعی حتیالامکان اظهار نظر نمیکردند، چون میدانستند از رأی آنها کم میشود. آنان از مردم انتظار اقبال و رأی دارند، اما حاضر نیستند مطابق نظر اکثریت ملت مدیریت کنند.
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران، در این راستا، دیروز گفت: «این جریان سیاسی نمیخواهد اکثریت مردم، آرمانها و مطالبات آنان را باور کند و با این نگاه نمیتواند موفق شود. اگر اصولگرایان بخواهند در انتخابات بعدی قویتر ظاهر شوند، باید به اکثریت واقعی جامعه و نه اکثریتی که در ذهن خودشان تصور میکنند، توجه بیشتری نشان دهند و برای جلب رأی آنها بکوشند.» وی همچنین تاکید کرد: «اصولگرایان باید باور کنند که جریان دیگری غیر از آنها در میان مردم جایگاه دارد. نمیشود که هم بخواهند رأی مردم را به دست آوردند و هم علیه جریانی که در میان مردم جایگاه دارد، تبلیغات منفی کرده و ناسزاهای سیاسی دهند.»
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر