روزنامه ایران: سرانجام شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان چه خواهد شد؟ این سؤالی است که بعد از انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اخیر، بصورت جدی و پر رنگ در اردوگاه اصلاحطلبان مطرح است.
با وجود حصول نتیجه و پیروز شدن فهرست اصلاحطلبان در انتخابات شوراهای تهران، طیفی از این جریان با اشاره به آنچه در جریان تدوین فهرست شوراها رخ داد، معتقدند انتقادات جدی ای متوجه مجموعه انتخاباتی اصلاح طلبان است. درهمین راستا بود که از یک سو اصلاحطلبان شاخص در نامه ای خواستار بررسی عملکرد شورای عالی سیاستگذاری در گروهی خارج از این مجموعه شدند و هم خود این شورا، کمیتهای را برای بررسی کاستیها و نظرات مأمور کرده است.
حسین کمالی دبیر کل حزب اسلامی کار و رئیس کمیته سیاسی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در گفتوگو با «ایران» خبر داد دو گروه روی موضوع بررسی عملکرد شورای سیاستگذاری کار میکنند؛ نخست کمیته سیاسی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و دیگری کمیته سیاسی شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات. به گفته او نتیجه بررسیها به رئیس دولت اصلاحات ارائه شده و در نهایت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات تصمیم خواهد گرفت که شورای عالی سیاستگذاری به فعالیت خود ادامه بدهد یا نه.
او یکی از اصلاحات اساسی در شورای عالی سیاستگذاری را «دوره ای» کردن هیأت رئیسه میداند و معتقد است با کاستن از تعداد اعضای حقیقی شورای عالی سیاستگذاری، میتوان کار با این مجموعه را ادامه داد. مشروح گفتوگو با وی در پی میآید.
بعد از انتخابات ریاست جمهوری و شوراها، نقدهایی متوجه شورای سیاستگذاری شد؛ طیفهایی از اصلاحطلبان خواستار اصلاح جدی در این ساختار شدند و در همین راستا کمیتهای درون این نهاد، مسئول جمعآوری نظرات و بررسی کاستیها و نواقص شد. چقدر از انتقاداتی که درباره شورای سیاستگذاری مطرح است را وارد میدانید؟
پیشنهاد تشکیل شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان از سوی بنده ارائه شد و ناظر به اختلاف نظرهایی بود که در مجموعه اصلاحطلبان وجود داشت؛ چرا که گروهی از اعضای شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات انتخاب شده بودند و تحت نظر آقای موسویلاری فعالیت میکردند و یک گروه به اسم «کمیته انتخابات» توسط شورای هماهنگی جبهه اصلاحات شکل گرفته بود که تحت نظر جناب آقای محسن رهامی فعالیت میکرد.
هر دو گروه هم سعی میکردند در استانهای مختلف در جهت انسجام اصلاحطلبان برای دستیابی به یک انتخاب خوب کار کنند. اما در دو ریل موازی حرکت میکردند و ریلها هم بتدریج متنافر میشد. در آن مقطع این احساس به وجود آمد که تفاوت نظرها میتواند موجب منسجم نبودن جمعی در انتخابات شود. بنابراین بنده بهعنوان رئیس کمیته سیاسی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات پیشنهادی آماده کردم که بعدها به تصویب شورای هماهنگی رسید.
ریاست دورهای شورای هماهنگی اصلاحات آن موقع به عهده آقای غریبانی بود و ایشان نامه ای به رئیس دولت اصلاحات نوشته و نظر ایشان درشورای هماهنگی را به اطلاع آقای خاتمی رساندند ایشان هم نظر مثبت داشتند و چند نفر به علاوه چند گروه را پیشنهاد کردند تا به مجموعه شورای سیاستگذاری اضافه شود. با اضافه شدن این افراد و گروهها به شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در دور اول شکل گرفت.
با توجه به نوع تعامل اصلاحطلبان و جریان اعتدالیون تحت مدیریت حزب «اعتدال و توسعه»، ترکیبی شکل گرفت که بعدها منجر به تشکیل فراکسیون امید در مجلس شد. و بعدها فراکسیون سومی تحت عنوان فراکسیون مستقلین شکل گرفت که این همان نکتهای بود که جمعی از اعضای شورای سیاستگذاری از جمله خود من از ابتدا نسبت به آن معترض بودم.
به چه چیز اعتراض داشتید؟
به ترکیبی که برای مجلس معرفی شده بود. بعد از انتخابات آسیب شناسی انتخابات و ارزیابی عملکرد شورا در دستور کار قرار گرفت.اکثریت اعضا به ادامه کار شورا نظر مثبت داشتند اما همزمان به اصلاح روند کار تأکید کردند. من در مسافرتی بودم و در تهران حضور نداشتم.گویا جلسهای خدمت رئیس دولت اصلاحات تشکیل شده بود و در نهایت کارگروهی به ریاست آیتالله سید حسین موسوی تبریزی رئیس مجمع مدرسین شکل گرفت تا ارزیابیهایی انجام دهد.
عمده انتقادات چه بود؟
مثلاً برخی از افرادی که بهعنوان «چهره ملی» به شورا معرفی شدند، «چهره ملی» نبودند. اما به دلیل آنکه نمیخواستیم گفتوگوی مجادله آمیزی داشته باشیم، نسبت به حضور آنها اعتراضی نکردیم. حتی از کسانی که اعتراض داشتند، خواستیم اجازه دهند کارپیش برود تا انشاءالله کاستیها در آینده حل شود. از سوی دیگر تعداد افرادی که بهعنوان شخصیت حقیقی اضافه شدند، زیاد شد. با وجود اینکه قرار بود افراد حقیقی عضو هیچ حزبی نبوده و مستقل باشند، اما افراد وابسته به برخی احزاب وارد شدند و برخی احزاب رأی چندباره پیدا کردند که خود این موجب شد در تدوین فهرست شوراها تأثیر گذارباشند و این باعث بروز اختلاف جدید شد؛ چرا که دخالت و اثرگذاری برخی گروهها را در فهرست و انتخابات افزایش داد. این بحث بعد از انتخابات هم ادامه پیدا کرد.
در این مدت من فرصت نکردم در جلسات شرکت کنم و نماینده ما (حزب اسلامی کار) گاهی در جلسات شرکت میکند. به همین دلیل درباره اینکه کمیته و کارگروهی تشکیل شده باشد، اطلاع دقیقی ندارم. اما اخیراً اعضای هیأت رئیسه و رؤسای کمیتههای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات انتخاب شدند و من مجدد بهعنوان رئیس کمیته سیاسی انتخاب شدم و از سوی شورا مأموریت یافتیم عملکرد شورای عالی سیاستگذاری را در این کمیته بررسی کنیم و بعد از ارائه گزارش کمیته سیاسی به شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، درباره توقف یا تداوم فعالیت شورای عالی سیاستگذاری تصمیم خواهیم گرفت.
یعنی الان دو گروه مشغول ارزیابی شورای سیاستگذاری هستند؟
اساس شورای عالی سیاستگذاری، از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است؛ شورای هماهنگی بررسیهایش را کرده و در نهایت درباره ادامه یا توقف فعالیت شورای سیاستگذاری تصمیمگیری خواهد کرد.
برای این مأموریت بازه زمانی تعریف کردید؟
فعلاً وقت داریم و مشکل زمانی نداریم؛ طبیعتاً باید برنامهریزی مناسبی صورت بگیرد. من شخصاً با رئیس دولت اصلاحات درباره این مقطع گفتوگو کردم و به ایشان پیشنهاد کردم احزابی که جزو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هستند به اضافه ۴ نفر شخصیت ملی انتخاب بشوند و شورا از این حالت گسترده و از هم گسیخته بیرون بیاید و به اصطلاح جمع و جورتر شود.ایشان هم پیشنهاد دادند تا گروهی موضوع را بررسی کنند و در نشستی که بعداً خواهیم داشت با توجه به این گزارشها، نتیجه را اعلام کنند.
کدام گروه؟
در شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات، کمیتهای سیاسی وجود دارد؛ ایشان بررسی را به آن کمیته سیاسی واگذار کردند.البته نظرات کمیته سیاسی و شورای مشورتی آن طور که از نامش پیداست مشورتی است.بخش اجرایی و عملیاتی، تصمیمی است که شورای هماهنگی اتخاذ خواهد کرد.
پس موضوع نهاد بالادستی یا اتاق فکر که اخیراً مطرح شده، منتفی است؟
برنامهریزی آنچه در دوره قبل اتفاق افتاد، از سوی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بود و به تبع آن در شورای عالی سیاستگذاری مطرح شد. مسئولیت کمیته برنامهریزی و سیاستگذاری شورای عالی سیاستگذاری، به عهده من بود و برنامههایی اتخاذ کردیم که اتحاد و انسجام بیشتر میشد. اما برخی رواییهای بیرونی باعث شد مشکلاتی که عرض کردم، بروز کند. بنابراین اگر بتوانیم سیستم را اصلاح کرده و به سمت وسوی درستی برویم، کار ادامه پیدا خواهد کرد؛ در غیر این صورت این موضوع قابل ادامه نیست. نکته دیگر درباره مدیریت این مجموعه مطرح است.
اصلاحطلبان همیشه دنبال تقدس زدایی از امور عادی هستند. برای اصلاحطلبان پسندیده نیست که به شخصیت یا مدیریتی تقدس بدهیم و او را از دایره نقد خارج کنیم. علاوه بر آن به گردش نخبگان و در رأس آن گردش مدیریت در تشکلهای اینچنینی معتقدیم و مدیریت دورهای را برای شورای عالی سیاستگذاری توصیه میکنیم؛همان چیزی که اساساً باعث دوام و بقای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات شد.
در روزهای اخیر موضوع رویکرد اصلاحطلبان نسبت به دولت محل بحث قرار گرفته و دیدگاههایی مطرح است...
اصلاحطلبان درباره رویکرد جدید نسبت به دولت گفتوگو و تصمیم جمعی تازهای نداشتهاند؛ آقای روحانی کابینه را انتخاب و تصمیماتی اتخاذ کرده اند؛ برخی افراد ناهماهنگند؛ برخیها نمیپسندند؛ برخی به رفتارهای متفاوتی فکر میکنند و در مجموع تصمیم خاصی اتخاذ نشده است. وضعیت اصلاحطلبان هم به خودی خود تغییر جدی نکرده است. درست است که فهرست اصلاحطلبان در انتخابات شورا پیروز شد، اما اگر بخواهیم سیاسی نگاه کنیم، وقتی انتخابات دو قطبی شد همه اقشار جامعه در انتخابات حضور پیدا کردند ونتیجه به نفع فهرست اصلاحطلبان رقم خورد. اینکه در آینده چه می شود، به عملکرد ما بر میگردد.
یا مردم از نحوه رفتار مدیریتی ما رضایتمندی خواهند داشت یا بنا به تعبیر یکی از اصولگرایان، شورای شهر گورستان اصلاحطلبان خواهد شد. در این مقطع باید خیلی هوشیار باشیم و به انتظار مردم، پاسخ منطقی بدهیم در شورای شهر و شهرداری فعلی عواملی که در سیستم مدیریتی میتوانست کاستی را توجیه کند، وجود ندارد. البته ایراداتی هم هست که نیازمند مساعدت بقیه بخش هاست.
در مورد مجلس شورای اسلامی هم یکی از دلایل ناکارآمدی فراکسیون امید، مشکلی است که در انتخابات مجلس پیش آمد. برخی از افرادی که با فهرست امید به مجلس آمدند، سفره خود را جدا کردند و این گونه نشد که موضوع به شیوه مناسبی مدیریت شود و ما سوءتدبیر را هم در رأی اعتماد به کابینه دیدیم و هم در دو انتخابات هیأت رئیسه مجلس. به اعتقاد ما لازمه کار این است که در آنچه رخ داده، بازنگری شود و مدیریتی توانمند و هوشیار برای اداره این موضوعات بهکار گرفته شود.
ارسال نظر