دیدارهای دوجانبه سران و مقامهای سیاسی جهان در حاشیه نشست رسمی مجمع عمومی سازمان ملل متحد فراهمکننده فرصتی است تا افزون بر طرح مواضع رسمی کشورها، درباره موضوعات مهم جهانی بحث و گفتوگو شود.
روزنامه ایران: دیدارهای دوجانبه سران و مقامهای سیاسی جهان در حاشیه نشست رسمی مجمع عمومی سازمان ملل متحد فراهمکننده فرصتی است تا افزون بر طرح مواضع رسمی کشورها، درباره موضوعات مهم جهانی بحث و گفتوگو شود.
چنانکه برجام و مواجهه با رویکرد غیر عقلانی دولتمردان امریکا برای به بنبست کشاندن آن به محور اصلی ملاقات و گفتوگوهای مقامهای شرکتکننده در نشست امسال سازمان ملل تبدیل شده است. فضایی که رئیس جمهوری امریکا بر آن است تا با طرح اتهامات بیمبنا، زمینه را برای احیای پروسه ایران هراسی در صحنه بینالمللی مهیا سازد. با حسین ملائک، دیپلمات پیشین کشورمان درباره ظرفیت بهرهگیری ایران از فضای سیاسی نشست سالانه مجمع عمومی و دیدارهای حاشیهای آن برای دفاع از مواضع منطقی خود در برابر کارشکنیهای احتمالی ترامپ گفتوگو کردیم که مشروح آن از نظر میگذرد؛
همواره بعد از انقلاب اسلامی مقامهای ایرانی در سطوح بالا در نشستهای مجمع عمومی شرکت کردهاند، حضورهایی که متناسب با طرح مواضع مقامهای حاضر در این نشستها، پیامدهای متفاوتی را برای ایران به همراه داشته است. این مواضع چه مواقعی برای ایران کارآمد و کارساز بوده است؟
جایگاه سیاسی و منطقهای ایران در سطحی قرار دارد که تبیین مواضع و رویکرد سیاسیاش در عرصه خارجی برای جامعه بینالمللی واجد اهمیت است. اگرچه خطوط رسمی سیاستگذاری ایران در مناسبات خارجی بر اصل مدارا و سازگاری با جهان مبتنی است و این اصل همواره در سیاست خارجی ایران ثابت بوده است اما بعضاً گفتمان متفاوت برخی از دولتمردان در دولتهای گذشته در صحنههای جهانی و نشستهای سازمان ملل به انعکاس منفی مواضع کشور انجامیده است و نقش معکوسی را از رویکرد مسالمتآمیز جمهوری اسلامی به تصویر کشیده است.
چنانچه زمانی با گفتمان تحریکآمیز این دولتمردان، هزینههای گزافی به کشور تحمیل شده است. اما در حالی که این خطوط سیاست خارجی ثابت است دولت آقای روحانی موفق شد با بهرهگیری از گفتمانی متفاوت که در آن، فحاشی، تحریک کردن سایر کشورها، طعنه زدن و وادار ساختن سایرین به پاسخ گویی به سؤالهای با ربط و بیربط، وجود نداشت، چرخشی اساسی در نگاه جهان به ایران به وجود آورد.
اساساً زیر سایه چنین تغییری بود که آغاز مذاکرات جدی و ثمربخش هستهای در لابیهای مجمع عمومی سازمان ملل کلید خورد و منجر به حل یکی از مناقشات دامنه دار جهانی و دستیابی به برجام شد. از اینرو حضور مقامهای بلند پایه ایران برای تبیین این مواضع و استفاده مناسب از تریبون مهم سازمان ملل برای جایگاه سیاسی آن بسیار حائز اهمیت است.
این تغییر تحت تأثیر تحول در گفتمان و نه سیاستها رقم خورده است در حالی که اینک این رویکرد از سوی سیاستهای تهاجمی دولتمردان جدید امریکا به چالش کشیده شده است و چشمانداز اجرای برجام را پیچیده کرده است. مقامهای کشورمان در چنین شرایطی که مسئولان دولت جدید امریکا برای نخستین بار در نشست سازمان ملل حضور یافتهاند، باید از چه طرقی با تلاش ترامپ و تیم دیپلماتیکش برای مخدوش کردن روند اجرای برجام مقابله کنند؟
حضور در مجمع عمومی سازمان ملل و دیدارهای حاشیهای آن از دو منظر قابل ارزیابی است؛ یک بعد، رویکرد رسانهای و تأثیرگذاری در محافل رسانهای و افکار عمومی است که در این وجه معتقدم فضای کنونی امسال در سازمان ملل احتمالاً تحت تأثیر حضور ترامپ قرار می گیرد و مواضع او در کانون تبلیغات محافل گسترده رسانهای می نشیند. ترامپ تلاش خواهد کرد ایران در شرایط دفاعی قرار گیرد.
این در حالی است که طی چهار سال گذشته اعضای دولت آقای روحانی در سازمان ملل از طریق ارتباط مؤثر با رسانهها موفق شدند شور و شعف و جلب توجه افکار عمومی را با تکیه بر ادبیاتی صلحآمیز به وجود بیاورند اما این احتمال میرود که حضور امسال تحت تأثیر تبلیغات وسیع دولت ترامپ قرار می گیرد. بعد دوم که باید با در نظر گرفتن وجه اول به آن توجه داشت، بهرهگیری از دیدارهای دوجانبهای است که میتواند زمین بازی را به نفع ایران تغییر دهد.
ترامپ بازی برجام را به شکل تهاجمی آغاز کرده است و از این فضا برای همراه ساختن کشورهای اروپایی نهایت استفاده را خواهد کرد. در شرایطی که رسانه تبلیغات و تریبون های رسمی در اختیار امریکاست مقامهای ایرانی باید از فرصت دیدارهای دوجانبه برای دفاع از مواضع برجامی خود استفاده کنند.
در این رابطه اشاره و استناد به بحران کره شمالی و مواجهه نامعقولی که ترامپ در مواجهه با آن در پیش گرفته است میتواند در این گفتوگوها مورد بررسی قرار گیرد. ایران و کره شمالی دو مسیر متفاوت را در مسیر هستهای در پیش گرفتهاند. امریکا در خصوص کره شمالی درصدد استفاده از خشونت است و این در حالی است که درباره ایران هم که مسیر صلحآمیز را برای حل موضوع هسته ایاش برگزیده، راه خشونت را در پیش گرفته است. اینها نقطه نظراتی است که ایران میتواند در صحنه بینالمللی با استفاده از رویکرد دیپلماتیک خود درباره رویکرد اشتباه ترامپ برای توجیه و همراه کردن مواضع سایر کشورها علیه او استفاده کند.
یعنی وقتی ترامپ چه در برخورد با یک کشوری که رویکرد صلحآمیز دارد و چه کشوری که مایل به مذاکره نیست، یک برخورد را دارد خب باید بخوبی این موضوع تبیین شده و در نتیجه مورد بهرهبرداری دیپلماتیک به نفع سیاستهای ایران قرار گیرد. یعنی میتوان این روش صلحآمیز و توافق را به جهان ارائه کرد و نادرستی روش امریکا را نشان داد و ثابت کرد که ایران تهدید نیست بلکه امریکاست که یک توافق بینالمللی را تهدید میکند.
تا چه اندازه ملاقاتهای دوجانبه سران ایرانی در سازمان ملل میتواند به تعدیل فضای تندروی مقامهای امریکایی کمک کند؟
حدود یک ماهی است که ترامپ عملیات تهاجمی خود علیه برجام را شدت بخشیده است. مواضع کشورهای اروپایی درباره توافق قطعاً به نفع ایران خواهد بود اما ممکن است این جانبداری در مواضع رسمی و اعلانی اروپاییها که خاصه از تریبون مجمع عمومی سازمان ملل مطرح میشود، منعکس نشود. اما در جلسات دوجانبه مواضع اصلی و دیدگاههای واقعی و اجرایی مطرح خواهد شد که مقامهای ایرانی باید از این جلسات دوجانبه نهایت بهرهبرداری را ببرند.
نکتهای که نباید فراموش کرد آن است که اروپاییها معمولاً در چارچوب حقوقی گفتوگو میکنند اما ایرانیها معمولاً علاقهمند به گفتوگوی سیاسی هستند و از ظرفیتهای حقوقی برای حل مشکل به نهایت استفاده نمیکنند. کشورهای اروپایی تاکنون نشان دادهاند که حداقل در بخش توافقهای اقتصادی همکاریهای خوبی با ایران داشتهاند و برای استفاده بهینه از این همکاریها گام بر میدارند خب در چنین شرایطی ایران هم باید به دنبال آزاد کردن ظرفیت صددرصدی اروپا در رابطه با خود نباشد و در شرایطی که ترامپ عزمش را برای مخدوش کردن برجام جزم کرده است، همه تلاش خود را برای حفظ مناسبات کنونی با اروپا و عمق بخشیدن تدریجی به آن روابط به کار گیرد.
با وجودی که اعضای دولت امریکا اعلام کردهاند که از فضای حضور در نشست امسال سازمان ملل برای فشار علیه ایران استفاده خواهند کرد آیا شکاف به وجود آمده میان اروپا و امریکا میتواند به نفع ایران رقم بخورد؟
بنا به قول نظامیها در ساعت «س» که آن تیر شلیک میشود اروپاییها طرف ما نیستند. در یک نگاه منصفانه مواضع ایران نسبت به ترامپ معقولانهتر بوده است منتهی موضع گیریهای امریکا با ابتنا بر گزاره قدرت معنادار میشود. او خواستههایی را مطرح میکند که ضمانت پیگیری و دستیابی به آن، قدرت و توان بینالمللی امریکاست اما توان ایران بر استدلالهای منطقی و عقلانی استوار است اما در صحنه عمل الزاماً، محل تلاقی، منطق نیست و توازن قدرت و فشار، فرجام هماوردی را رقم می زند.
اما در شرایط کنونی با توجه به فاصله گرفتن اروپا از امریکا اگرچه کفه ترازوی قدرت به نفع امریکاست اما آنچه که ترامپ میتواند در صحنه سیاست و در حاشیه رایزنیهای سیاسی مجمع عمومی سازمان ملل رقم بزند، غیر از تحتالشعاع قرار دادن فضای رسانهای نخواهد بود و اروپاییها قطعاً با توجه به پایبندی ایران به تعهدات برجامیاش در برابر فشارهای او مقاومت خواهند کرد. ایران در چنین فضایی باید در مسیر افزایش شکاف و دامن زدن به اختلاف اروپا و امریکا گام بردارد. تاکنون آقای روحانی و ظریف بخوبی در زمینه دیپلماتیک برای همراه ساختن اروپا با ایران اقدام کردهاند.
سوای رایزنی درباره برجام چه موضوعات دیگری باید مبنای گفتوگوهای دیپلماتیک ایران در سازمان ملل قرار گیرد؟
آقای روحانی باید توجه ویژهای به مسائل منطقه داشته باشد. بویژه آنکه بروز اختلافات جدی در جبهه عربی به ایجاد فشارهای بیشتری علیه ایران منجر شده است. رابطه با عربستان که محل تنش جدی میان تهران و ریاض شده باید مورد بازبینی و بررسی جدی قرار گیرد و زمینه ترمیم و بهبود رابطه با این کشور فراهم شود. یعنی آقای روحانی باید در ملاقاتهای منطقهای سازمان ملل از جمله ارتباط با مقامهای امارات، قطر و کویت به اندازه دیدار با مقامهای اروپایی برای نزدیکتر کردن دیدگاهها و کاستن از اختلافات بهره گیرد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر