بانی فیلم: در شب ۲۰ مارس سال ۱۹۵۲- که قرار بود مراسم اهدای جوایز اسکار اعلام گردد- دوستداران سینما و مشتاقان هنر هفتم پای رادیوها نشسته بودند (هنوز در آن زمان تلویزیون راه نیافته بود) و همه مسلم می دانستند که آیا تراژدی جرج استیونس «مکانی در آفتاب» و یا درام سنگین الیا کازان «اتوبوسی به نام هوس» جایزه بهترین فیلم سال را خواهد گرفت.
پس از آنکه جرج استیونس اسکار بهترین کارگردان را در دست داشت و «اتوبوس» جوایز بهترین بازیگران را از آن خود کرده بود اما پیش بینی ها درست از کار در نیامد. اسکار بهترین فیلم سال نصیب موزیکال وینسنت مینه لی «یک آمریکایی در پاریس» شد. انتخابی که حیرت و شگفتی به همراه داشت.
یک اثر تخیلی و رنگین با صحنه هایی رؤیایی و پایانی بدون دیالوگ لیکن بسیار هنری و مفهوم برانگیز که نشانه نبوغ سازندگان- خاصه کرئو گرافرها و رقصنده ها- بود. حدود شش دهه بعد از اسکار به موزیکال «یک آمریکایی در پاریس»، امسال موزیکال «لالالند» توانست آن موفقیت را تکرار کند و اسکار را به دست آورد. دیمین شازل- کارگردان «لالالند»- درباره «یک آمریکایی در پاریس» گفته است: «فیلمی که ما را تکان داد. نشان داد که چه گونه و با چه جسارتی آن موزیکال های قدیم، سینما را تغییر دادند. اصلاً باور کردنی نیست چه طور چنین اثری در آن دوران خلق شده است. حقیقتاً لایق دریافت جایزه بهترین فیلم سال بوده است».
ظهور موزیکال ها
شاید تصادفی نبوده که نخستین فیلم ناطق سینما یک فیلم موزیکال «خواننده جاز» در سال ۱۹۲۷ بوده باشد. این چنین آثار شاد و دلنشینی با رقص و آواز در حقیقت بهترین نوع تفریح برای مردم در دو دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ به حساب می آید. فیلم خوش رنگ رویایی «جادوگر شهر زمرد» در سال ۱۹۳۹ تغییری اساسی در موزیکال ها- خصوصاً آن موزیکال هایی که به وسیله بازبی برکلی به صورت سیاه و سفید ساخته می شد- به وجود آورد. با ظهور تلویزیون از سال ۱۹۵۰، هالیوود را وادار ساخت تا به موزیکال و فیلم های رنگی رو آورد. آغاز فعالیت ها با تهیه کننده آرتور فرید بود. استودیوی متروگلدوین مه یر دست به کار ساخت موزیکال ها شد.
وینسنت مینه لی «مرا در سن لویی ملاقات کن» را در سال ۱۹۴۴ کارگردانی کرد و جین کلی موزیکال «در شهر» را در سال ۱۹۴۹ خلق کرد. کلی از آن نوابغی بود که هم در «یک آمریکایی در پاریس» بازی کرد و هم کارگردانی رقص ها را عهده دار شد. موسیقی فیلم از جرج گرشوین بود که از ۲۰ سال قبل تر در این رشته فعالیت داشت و در سال ۱۹۳۷ درگذشت ولی آرتور فرید با کمک برادر او به جمع آوری موسیقی های گرشوین پرداخت و کوشید تا از زندگی این موسیقی دان بزرگ هم بهره گیرد.
از جمله در فیلم «یک آمریکایی در پاریس» که قصه یک ملوان بازنشسته (جین کلی) بود و می خواست در پاریس به نقاشی بپردازد اما گرفتار عشق یک دختر فروشنده فرانسوی (لسلی کارون) می شد. از ده تا موسیقی گرشوین در فیلم استفاده شد و شاهکار آن موسیقی پایانی به اسم «یک آمریکایی در پاریس» بود که حدود ۱۷ دقیقه به طول می انجامید.
بهترین موزیکال های تاریخ سینما
طی ۸۹ سال موزیکال های زیادی ساخته شد از «آواز در باران» گرفته تا «گریس»، از «ستاره ای متولد می شود» تا «لالالند» اما در این جا می خواهیم ۱۰ موزیکال برتر سینما را معرفی کنیم:
۱ «یک آمریکایی در پاریس» (۱۹۵۱)-An American in Paris
بر مبنای آهنگی ساخته جرج گرشوین به سال ۱۹۲۸، وینسنت مینه لی این موزیکال را به کمک سناریویی از الن جی لرنر خلق کرده است. ماجرای یک قهرمان بازنشسته جنگ دوم «جری مالیگان» که نقاش است و به پاریس می آید تا موقعیت پیدا کند ولی آشنایی با دختر فروشنده ای به اسم «لیز بوویه» زندگی اش را دگرگون می سازد. جین کلی و لسلی کارون نقش ها را بازی کرده اند. فیلم ۶ اسکار گرفت: برای بهترین فیلم (آرتور فرید)، بهترین طراحی صحنه (پرستون ایمز، سدریک گیبونز)، بهترین فیلم برداری رنگی (جان التون)، بهترین طراحی لباس (اوری کلی)، بهترین موسیقی (سال چاپلین، جانی گرین) و بهترین سناریو (الن جی لرنر). مینه لی به عنوان بهترین کارگردان نامزد بود.
«یک آمریکایی در پاریس» در مجموع ۶ میلیون و ۹۸۰ هزار دلار فروش داشت.
۲ «آواز در باران» (۱۹۵۲)- Singin in the Rain
این موزیکال رمانتیک و کمدی ساخته جین کلی و استنلی دانن، قصه هالیوود است در دهه ۱۹۲۰ و ماجرای سه بازیگر در دورانی که سینما می خواهد از زمان صامت به ناطق تغییر پیدا کند. بازیگران اصلی فیلم جین کلی، دانالد اوکانر و دبی رینولدز در قالب شخصیت ها ظاهر شده اند. فیلم در اسکار موفقیتی نیافت. تنها جین هیگن به عنوان بازیگر نقش مکمل نامزد شد. با این حال منابع سینمایی دنیا «آواز در باران» را به مثابه بزرگ ترین موزیکال سینما می شناسند. صحنه رقص جین کلی در باران، صحنه ای کلاسیک در تاریخ فیلمسازی است.
«آواز در باران» فروشی معادل ۱۲ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار داشت.
۳ «ژی ژی» (۱۹۵۸)- GiGi
روایت در جامعه ای پاریسی می گذرد با خوشگذرانی به اسم «گاستون» (لویی جردن) در برخورد با دختری دست و پا چلفتی به نام «ژی ژی» (لسلی کارون) که به مرور تبدیل به موجودی با کلاس و با فرهنگ می شود… این موزیکال دلپذیر را وینسنت مینه لی با برداشت از رمان ۱۹۴۴ کولت و از روی سناریوی الن جی لرنر ساخته است. «ژی ژی» در جمع ۹ اسکار گرفت: بهترین فیلم (آرتور فرید)، بهترین کارگردان (وینسنت مینه لی)، بهترین سناریوی اقتباسی (الن جی له نر)، بهترین طراحی صحنه (پرستون ایمز، سدریک گیبونز)، بهترین فیلم برداری رنگی (جوزف روتنبرگ)، بهترین طراحی لباس (سیسیل بیتون)، بهترین مونتاژ (آدریان فازن)، بهترین موسیقی (آندره پره وین) و بهترین آواز (الن جی لرنر، فردریک لیو).
«ژی ژی» ۱۳ میلیون و ۲۱۰ هزار دلار فروش کرد.
۴ «داستان وست ساید» (۱۹۶۱)- West Side Story
این موزیکال رمانتیک که براساس داستان «رومئو و ژولیت» شکسپیر به گونه ای مدرن به وسیله دو کارگردان رابرت وایز و جروم رابینز ساخته شده، ده جایزه اسکار گرفت. ماجرا میان دو گروه نوجوان، یک گروه پورتو ریکویی به اسم «شارک ها» و گروه دیگر آمریکایی به نام «جت ها» به ستیز در محله وست ساید نیویورک، می گذرد. یکی از شارک ها (ریچارد بیر) شیفته دختری از جت ها (ناتالی وود) می شود و سرانجام به فاجعه می انجامد.
«وست ساید» اسکار بهترین فیلم (رابرت وایز) و بهترین کارگردانی (وایز، جروم رابینز) گرفت. دو بازیگر جرج چاکریس و ریتا موره نو هم اسکارهای نقش مکمل را به دست آوردند. «وست ساید» تنها موزیکالی است که ۱۰ جایزه اسکار گرفته و «بن هور»، «تایتانیک» و «ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه» ۱۱ جایزه اسکار ربوده اند که هیچ کدام موزیکال نبوده اند.
«داستان وست ساید» رکورد شکست و ۴۳ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار فروش کرد.
۵ «بانوی زیبای من» (۱۹۶۴)- My Fair Lady
اقتباس درخشانی از یک نمایش موزیکال برادوی، این درام موزیکال ساخته جرج کیوکر به حکایت جذاب پروفسور هیگینز (رکس هریسون) می پردازد که می خواهد یک دختر تهی دست گل فروش خیابانی را مبدل به بانویی با نام «الیزا دولیتل» (آدری هپبرن) کند… «بانوی زیبای من» ۸ جایزه اسکار گرفت از جمله بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد (هریسون) و بهترین کاگردان (کیوکر). جالب شباهت قصه این فیلم با «ژی ژی» است اما هیچ یک از نویسنده ها از یکدیگر شکایت نکردند. «بانوی زیبای من» با هزینه گزاف ۱۷ میلیون ساخته شده بود.
۶ «آوای موسیقی/ اشک ها و لبخندها» (۱۹۶۵)- The Sound of Music
زندگی خانواده «فون تراپ» در اتریش به صورت نمایشی موزیکال از راجرز و هامر ستاین به شهرت رسید و سپس رابرت وایز آن را در فضایی سرسبز و شاداب همراه با قصه «کاپیتان فون تراپ» (کریستوفر پلامر) با هفت فرزندش، بازسازی کرده است. ماجرا با حضور یک راهبه به مثابه ندیمه فرزندان کاپیتان شکل رمانتیکی به خود می گیرد و جولی آندروز در نقش «ماریا» کاملاً می درخشد… «آوای موسیقی» پنج اسکار گرفت از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی (وایز) و بهترین بازیگر زن (آندروز). فیلم به فروش ۲۸۶ میلیون و ۲۰۰ هزار دلار رسید.
۷ «مولن روژ» (۲۰۰۱)- Moulin Rouge
باز لورمن ماجرای یک شاعر/ نویسنده انگلیسی «کریستین» (یوآن مک گره گور) که دلباخته ستاره ای در کاباره مولن روژ به اسم «ساتین» (نیکول کیدمن) می شود اما با مانع بزرگی مواجه می گردد… فیلم نامزد هشت جایزه اسکار شد از جمله بهترین فیلم و بازیگر زن (کیدمن) اما فقط دو اسکار برای بهترین طراحی صحنه و بهترین طراحی لباس دریافت کرد.
۸ «شیکاگو» (۲۰۰۲)- Chicago
از آن موزیکال های در مایه جنایی و کمیک است ساخته راب مارشال درباره دو زن جنایتکار، یکی «ولما کلی» (کاترین زیتاجونز) و دیگری «راکسی هارت» (رنه زلوگر) که می خواهند در دهه ۱۹۲۰ شیکاگو خود را از محکومیت مرگ برهانند. در بین آن دو یک وکیل زبر و زرنگ «بیلی فلین» (ریچارد گیر) نقش بازی می کند. فیلم در سال ۲۰۰۳ نامزد شش جایزه اسکار شد و تنها اسکار بهترین فیلم را به دست آورد.«شیکاگو» به فروش ۳۰۶ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار دست پیدا کرد.
۹ «آلیور!»(۱۹۶۸)- Oliver!
برداشت از نمایشنامه موزیکال انگلیسی است که براساس «آلیور تویست» چارلز دیکنز تنظیم و اجرا شده و فیلم را کارول رید ساخته است. ماجرا درباره پسربچه ای ۹ ساله به اسم «آلیور» است که برای یک مرد حریص «فاگین» در خیابان ها به دزدی مشغول است. قصه به گونه ای شیرین- و گاه تلخ- با موسیقی بازگو شده است. نقش «آلیور» را مارک لستر و «فاگین» را ران مودی بازی کرده اند. فیلم نامزد شش جایزه اسکار شد اما تنها اسکار بهترین فیلم سال را گرفت. «آلیور!» ۷۷ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار فروش کرده است.
۱۰ «زیگفیلد بزرگ» (۱۹۳۶)- The Great Ziegfeldدر این موزیکال کلاسیک ساخته
رابرت.زی.لیونارد، قصه ای نیمه واقعی و نیمه تخیلی بازگو می گردد که در آن ویلیام پاول نقش قهرمان داستان «فلورنس زیگفیلد» را بازی می کند، مردی که شیفته یک ستاره اروپایی «آنا هلد» (لوییز رمیز) می شود. فیلم سه جایزه اسکار برای بهترین فیلم، بازیگر زن (لوییز رمیز) و کارگردان رقص (سیمور فلیکس) به دست آورد. فروش آن ۴ میلیون و ۶۷۰ هزار دلار بود.
ارسال نظر