«ملي و راههاي نرفتهاش» جزو آثاري است كه پيش از جشنواره سي و پنجم فجر در سال گذشته به جرم فمنيستي بودن كنار گذاشته شد، فيلم حالا چند روزي است كه در سينماهاي كشور اكران شده است، اثري كه با وجود رگههاي گل درشتي كه ممكن است ضد مرد تعبير و تفسير شود.
روزنامه جوان:بزرگترين اشكال فيلم «ملي و راههاي نرفتهاش» عقبماندگي محتوايي آن است. تهمينه ميلاني ظاهراً در تاريخ جا مانده و دوست ندارد از نوستالژي دوران كودكي و احتمالاً جواني و باز هم احتمالاً فضاي مردسالارانهاي كه يا خود تجربه كرده يا شاهد آن بوده دل بكند. او همچنان دوست دارد براي دختراني كه گرفتار درجه بالاي غيرت مردانه پدران و شوهران و برادرانشان هستند، دل بسوزاند و براي آنها مرثيهسرايي كند؛ چيزي كه در جامعه امروز ديگر يا از آن خبري نيست يا با سرعتي تصاعدي در حال كمرنگ شدن است. ميلاني ظاهراً آن حال و هوا را دوست دارد و نميتواند از آن دل بكند، اگرچه به ظاهر دارد از آن تبري ميجويد.
مرد غيرتي و عاشقپيشه فيلم «ملي و راههاي نرفتهاش» حداقل در ميان طبقهاي كه او در آن زيست ميكند در حال انقراض است و كمتر ديده ميشود اما او هنوز دوست دارد با نوستالژي چنين مرداني فيلم بسازد و اتفاقاً جواب هم ميگيرد چون چنين كاراكترهايي همواره در تاريخ سينما جذاب بودهاند و به بار دراماتيك آثار سينمايي قوت و قوام بخشيدهاند.
مرد قصه فيلم با همه كلهشقيها و عوضيبازيهاي جاهلانهاش جذاب و دوستداشتني است، اتفاقاً ميلاني بدون اينكه بداند، دارد مرد گم شده دختران و زنهاي امروز بخشي از جامعه ايران را تجلي ميدهد، مردي كه براي همسرش غش و ضعف ميكند و براي او غيرتي ميشود و او را به خاطر علاقه زياد حتي كتك ميزند، برخلاف آنچه فيلمساز ميپندارد گمشده دختران و زنان امروز ماست. آنها كه اين گزاره را باور ندارند كافي است پس از پايان فيلم و در حين بيرون آمدن از سالن سينما كمي گوشهايشان را تيز كنند و به زمزمههاي زنان و دختران با يكديگر گوش دهند كه اغلب از مردانگي و غيرت و عشق ديوانهوار يك مرد چقدر به وجد آمدهاند و آن را تحسين ميكنند.
ميلاني كاراكتر زن اثرش را در وضعيتي قرار ميدهد كه طلاق تنها راه رهايي او جلوه كند و اين راهحلي كه در فيلم بر آن تأكيد و تا حدي تشويق ميشود در جامعهاي كه آمار وحشتناك طلاق در آن بيداد ميكند تا حدي عجيب به نظر ميرسد. فيلمساز با وجود شرايطي تا اين حد منفي در جامعه باز هم نسخه طلاق براي مخاطب ميپيچد؛ نسخهاي كه البته در مورد خاص درون فيلم منطقي به نظر ميرسد اما نميتوان انكار كرد كه جامعه امروز ما به فيلمهايي نياز دارد كه نسخه تعامل و تفاهم ميان زن و مرد ارائه دهد و قدري دلش براي نهاد خانواده بسوزد.
با همه اين احوال سينماي ميلاني در اين بازار مكاره غلبه آثار فرماليستي و فيلمهاي به اصطلاح هنر و تجربهاي و سوژههاي نازل كمدي و ناتواني در داستانگويي و روايتهاي ناقص و پايانبنديهاي مضحك و قصههاي بيقواره تا حدودي غنيمت محسوب ميشود. ميلاني اگر قدري سطح دغدغههايش را بالاتر ببرد و نگاه به روزتري به جامعه داشته باشد، بيترديد از جايگاهي به مراتب بالاتر از اين در سينماي ايران برخوردار خواهد شد. حيف است كه استعداد و توان او در سينما خرج دغدغههايي شود كه مسئله جامعه امروز ما نيست.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
حالا چرا پایان فیلمو لو دادی؟؟؟واقعا خسته نباشی دلاور
اینم از وضع سینما و فیلم نامه های پر از بار منفی!!!!!