دونالد ترامپ میغرد و رجز میخواند تا بلکه یکی از شعارهای پر سرو صدایی که در دوران انتخاباتی داده، به منصه ظهور برسد و مردم جهان او را باور کنند.
سید علی خرم در روزنامه ایران نوشت: دونالد ترامپ میغرد و رجز میخواند تا بلکه یکی از شعارهای پر سرو صدایی که در دوران انتخاباتی داده، به منصه ظهور برسد و مردم جهان او را باور کنند. یکی از این شعارهای پرطمطراق، شعار پاره کردن توافق هستهای با ایران است که با وجود گذشت ۹ ماه از دوران ریاست جمهوریش نتوانسته کوچکترین خدشهای برآن وارد سازد.
بدین ترتیب برای دومین بار دونالد ترامپ گزارش پایبندی ایران به توافق هستهای را تأیید و برای کنگره میفرستد تا لغو تحریمهای ایران کماکان ادامه یابد. اما چرا ترامپ قادر نیست متعرض توافق هستهای شود؟ حال آنکه ظرف دو سال گذشته بسیاری از منتقدان باور داشتند که بهمحض برسرکار آمدن او، توافق هستهای به دیار عدم میرود و آرزوی آنان برآورده میشود.
ولی مشاهده میکنیم که چنین نشد؛ زیرا اولاً توافق هستهای یک توافق چندجانبه و بینالمللی است. ثانیاً این توافق در این مرحله فقط یک پایه مستحکم دارد که اگر سست شود، توافق هستهای فرو میریزد و آن پایه جمهوری اسلامی ایران است که تا زمانیکه به تعهداتش در برجام عمل کند، توافق هستهای فرو نمیریزد حتی اگر امریکا قصد آن را داشته باشد. ثالثاً این توافق با یک قطعنامه شورای امنیت (۲۲۳۱) مورد حمایت قرار گرفته است؛ مگر پنج عضو دائم شورای امنیت مشترکاً بخواهند آن را نقض کنند که اکنون چنین نیست و چهار عضو دیگر مخالف امریکا هستند.
ناگفته نماند روزی نقش امریکا همچون نقش ایران بسیار تعیینکننده بود و آن موقعی بود که قرار شد توافق صورت بگیرد چون امریکا نقش بزرگتر را در میان اعضای دائم شورای امنیت بازی میکرد ولی پس از انجام توافق، دیگر نقش امریکا همانند بقیه اعضا است و چنانچه امریکا از توافق هستهای بیرون رود، توافق به راه خود ادامه میدهد. هر سه ماه یکبار آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مراتب پایبندی ایران به تعهداتش را تأیید میکند.
اکنون این امریکاست که به حضور در توافق هستهای نیاز دارد تا شاید با اما و اگر سیاستهایش را به برجام وارد سازد. بنابراین پاسخ به این سؤال که آیا ترامپ و تندروهای امریکایی و یاران منطقه ایاش قانع شده و کنار رفتهاند، منفی است. آنان به طراحی بازیهای سیاسی دیگری میپردازند. اول اینکه ترامپ به آژانس بینالمللی انرژی اتمی فشار فراوانی وارد آورده که بگوید از سایتهای نظامی مشکوک بازدید نکرده و نشان از عدم پایبندی ایران به توافق است.
اما آژانس زیر بار این فشار فعلاً نرفته و مراتب پایبندی ایران را اعلام کرد که ترامپ هم مجبور شد همین گزارش را مورد تأیید قرار دهد. از سوی دیگر ترامپ باید تندروهای امریکایی در حزب جمهوریخواه و طرفداران اسرائیل را به ادامه سیاستهایش امیدوار سازد.
در این مورد ترامپ باید نشان دهد در لبه سخت شمشیر با ایران قرار دارد پس کماکان رجزخوانی میکند و وعده و وعید میدهد که اگر حالا مجبور است مراتب پایبندی ایران را تأیید کند ولی در اکتبر چنین نخواهد کرد. بازی بعدی با ایران است که میخواهد از نظر روانی آنچنان عرصه سیاسی تبلیغاتی را برای ایران تنگ کند که ایران حاضر به دادن امتیازهایی به امریکا شود و این برای ترامپ یک دستاورد خواهد بود.
بازی سوم با متحدین اروپایی است. ترامپ چه در زمینه «خدشه به توافق هستهای» و چه در سایر زمینهها مانند خروج از «کنوانسیون محیط زیست پاریس» با متحدین اروپایی دچار شکاف عمیق است. در توافق هستهای، ایران اجماع بینالمللی و حمایت اروپایی را تاکنون برای خود نگه داشته است و ترامپ در صدد برهم زدن این معادله است. اما کجا و چگونه؟ یقیناً عرصه دیگر، عرصه موشکی است که اروپاییها هم نسبت به آن در گذشته واکنش نشان دادهاند.
راهکار ترامپ نقد ایران در عرصه موشکی و پیش بردن یک دیپلماسی فشرده با اروپاییهاست تا آنان را با خود همراه کند. همین جاست که جمهوری اسلامی ایران باید کاملاً هوشیار عمل کند تا اجماع حاضر و حمایت قوی اروپا را از دست ندهد. با چنین هوشیاری ای توافق هستهای در پیچ و خم سیاست بازیها پیش میرود تا موانع را یکی پس از دیگری از جلو پا بردارد، انشاءالله.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر