تجربه باشکوه بصری، پکیج کامل بازیگری
نظر هنرمندان در پایان اجرای کنسرت-نمایش «سی»
شب گذشته آخرین اجرای کنسرت-نمایش «سی» پس از گذشت بیش از ۳۰ شب در کاخ سعد آباد به روی صحنه رفت. در طول این مدت هرشب نزدیک به ۴ هزار نفر به تماشای این نمایش که خوانندگی و نوازندگی آن توسط همایون شجریان و سهراب پورناظری انجام میشد نشستند.
بزرگمهر حسین پور: آمادگی جسمانی و صدای رسای بهرام رادان باعث شد به خوبی از پس نقش زال برآید
بزرگمهر حسین پور نقاش و گرافیست، درباره کنسرت-نمایش «سی» به آیسینما میگوید: «پروژه «سی» اثر بسیار با شکوهی بود که در بعد اجرا و مفهوم دارای سختیهای بسیار زیادی بود و جلوههای ویژه بصری و لوکیشنی که در آن نمایش برگزار میشد شکوه این اثر را افزایش میداد.»
او درباره کیفیت بازی بازیگران این اثر هم اینطور نظر میدهد: «بازیهای این نمایش بسیار تاثیر گذار بود و بچههای بازیگر به خوبی از اجرای کار برآمدند. از نظر من به عنوان یک نقاش، دکوپاژها و نحوه جابه جایی زمانی که در یک لحظه به گذشته سفر میکردیم و مجددا به آینده باز میگشتیم توسط کارگردان به خوبی از آب درآمده بود.»
او همچنین درباره روایت این پروژه از داستان شاهنامه گفت: «از نظر مفهومی این نمایش نگاه خاص و متفاوتی به قصههای شاهنامه داشت و من انتظار چنین برداشتی از قصههای شاهنامه در این نمایش نداشتم و وقتی این نمایش را دیدم متوجه شدم که گروه برداشت آزادی از شاهنامه داشتند و شاید به قسمتهایی از این کتاب کهن پرداختند که فردوسی هم خیلی به آنها توجه نکرده بود.»
سردبیر سابق «چلچراغ» در ادامه خاطر نشان کرد: «به طور مثال زمانی که رستم به پدر و مادر خود اعتراض میکند که من چرا باید به این دنیا بیایم زیرا تمام زندگیام قرار است در رنج باشد و من به عنوان سمبل آزادی و قهرمان ایران زمین باید فرزند خود سهراب را بکشم و هیچ رنجی از این بالاتر نخواهد بود، این موضوع مفهومی پختهای از داستان شاهنامه را به مخاطب ارائه داد.»
این گرافیست همچنین با تعریف از بازی بهرام رادان در نقش زال گفت: «بهرام رادان خیلی خوب ازنقش زال برآمده بود. بهرام توانایی بدنی بسیار بالایی دارد و برای این نقش زال انتخاب بسیار درستی بود. از سوی دیگر صدای رسای بهرام به همراه بازی بدن او باعث میشد که به خوبی این نقش را متعلق به خود کند.»
او در پاسخ به این پرسش که چه انتقاداتی از نمایش «سی» دارد، گفت: «راستش خیلی دنبال این موضوع بودم که از این کنسرت-نمایش «سی» انتقاد کنم. از اسپیلبرگ هم میتوان انتقاد کرد اما وقتی این نمایش را دیدم، متوجه شدم کفه نوگرایی و جسوارانه بودنش باعث شده که نکات مثبت آن از نکات منفی آن بیشتر باشد.»
حسین پور در پایان تاکید کرد: «اینکه برخی درباره اثرات هنری میگویند که «اگه فلان کار را می کردند، بهتر میشد» به نظر من جمله بدی است و بهتر بگویم این جمله عامه پسندی است که در زمینههای هنری، بارها از سوی اشخاص مطرح میشود. این جمله مثل این میماند که ما بگوییم اگه پیکاسو فلان نقاشاش را یک بار دیگر میکشید بهتر از آب در می آمد. در کل به نظر من نکات مثبت کنسرت-نمایش «سی» از نکات منفی آن بسیار بیشتر بود.»
رضا حداد: نمایش «سی» اتفاق مبارکی است
رضا حداد کارگردان با سابقه تئاتر، پس از تماشای کنسرت-نمایش «سی» درباره این نمایش نوشت: «کنسرت-تئاتر «سی» را باید محل برخورد گروهی بزرگی از مردم با تئاتر و موسیقی نام گذاشت و این اتفاقی مبارک است.»
کارگردان نمایش «کشتن کفتر چاهی» درباره ویژگیهای این پروژه «سی» نوشت: «این که هر شب گروه بیشماری از مردم می آیند تا دیداری داشته باشند با موسیقی و تئاتر،اهالی تئاتر و موسیقی را در موقعیت تازه ای قرار داده اند ; حفظ و تداوم بخشیدن به این همراهی از طریق تولید دوباره ی این نوع از اجرا یا مدام کردن حضور این مردم در صحنه های تئاتر و موسیقی با اجراهایی تازه تر.»
او در پایان به تقدیر از همایون شجریان پرداخت و تاکید کرد: «کنسرت-تئاتر «سی» قرارگاه دیگری هم بود. قرارگاه طنین گرفتن دوباره صدای همایون شجریان- آقا و سلطان صدای ایران - که طراوت و پختگی را یک جا به مردم مشتاق هدیه داد.»
آروند دشت آرای: «سی» از منظر رفتارشناسی اجتماعی اتفاق بسیار مهمی است
آروند دشت آرای کارگردان تئاتر درباره نمایش «سی» که آخرین اجرای خود را پشت سر گذاشت به آیسینما گفت: «پروژه «سی» از منظر رفتار شناسی اجتماعی اتفاق بسیار مهمی برای تئاتر ایران است، چون باعث شد که هرشب ۴ هزار نفر از طبقه متوسط جامعه دور هم جمع شوند و با یکدیگر تمرین کنند که به تماشای یک جشن و یک رویداد فرهنگی بپردازند. به نظر من این موضوع بسیار مهم بود.»
او همچنین درباره موسیقی این نمایش گفت: «آقای شجریان برای برپایی این رویداد فرهنگی می توانست خیلی خودش را به دردسر نیندازد و به شکل روتین کنسرتهایی را برگزار میکرد، اما ایشان ترجیح دادند موسیقی را با المانهای نمایشی تلفیق کنند و این موضوع به نظر من بسیار قابل تقدیر است.»
این کارگردان تئاتر در پایان گفت: «اصولا کار اول یک گروه خیلی ممکن است با نقد روبرو شود، ولی به نظر من برخی نقدها میتواند باعث بهتر شدن کارها شود. به نظر من این کار در بخش نمایشی با تولید محتوای بیشتر میتوانست خیلی تکنیکیتر باشد و به لحاظ محتوایی دست بچههای بازیگر پرتر باشد و محتوای آن قویتر شود. اما برای شروع یک کار این موضوع بسیار طبیعی است. به نظر من در سایر بخشها باز هم میشد بیشتر کار کرد و کمپانی برگزار کننده این نمایش در اجراهای بعدی این گروه میتواند متفاوتتر عمل کند تا باعث شود جذابیتهای اینگونه نمایشها بیشتر شود.»
هوشنگ گلمکانی: «سی» تجربه با شکوهی بود که ما به آن عادت نداریم!
هوشنگ گلمکانی منتقد با سابقه و سردبیر ماهنامه فیلم، درباره کنسرت-نمایش «سی» نوشت: ««سی» از آن تجربههاییست که هم استاندارد کیفیت عرضه موسیقی و جذابیت کنسرتها را در اینجا ارتقا میدهد و هم عرصه نمایش را گستردهتر میکند. اما فارغ از بحث موسیقی و متن و بازی، این رویداد یک تجربهٔ بصری نو برای ما تماشاگرانی است که به چنین شکوه و عظمتی عادت نداریم.»
گلمکانی همچنین در مورد اجراهای کنسرت-نمایش «سی» مینویسد: «کنسرت/ نمایش «سی» یک تجربه بصری باشکوه برای هزاران تماشاگرش است. سهراب پورناظری و همایون شجریان با گروهشان از یک طرف، و بازیگران نمایش به کارگردانی علیاصغر دشتی همان بودند که انتظار میرفت اما کشف امشب من یک نام ناآشنا بود؛ خانم جوانی به نام دلنیا آرام بازیگر نقش مادر وهمی زال که از سابقه کارش چیزی نمیدانم اما با انعطاف بدنی عالی و صدای جذاب و منعطفش حالوهوای دلپذیری به نمایش در لحظههای حضورش بر صحنه میداد.»
مهرداد صدیقیان: بهرام رادان پکیج کاملی از آن چیزی است که هر بازیگر به آن نیاز دارد
مهرداد صدیقیان بازیگر سینمای ایران درباره ویژگیهای کنسرت-نمایش «سی» به آیسینما میگوید: « نمایش «سی» تلفیقی از موسیقی و نمایش بود که خیلی خوب با یکدیگر تندیده شده بودند و با اینکه نمایش و موسیقی دو ژانر مستقل از یکدیگر هستند، به خوبی در «سی» مکمل یکدیگر شده بودند.»
بازیگر «اتوبوس شب» درباره بازیگران نمایش «سی» معتقد است: «بازیگران «سی» به خوبی توانسته بودند از پس نقش برآیند و به قول معروف نقشها را به خود اختصاص دهند، اما نکته قابل توجه این نمایش به نظر من بازی بهرام رادان بود که همچون خود زال جسورانه این نقش را بازی کرده بود و بسیار قابل باور برای مخاطبان شده بود. بازی بازیگر جوانی که نقش «پری قصه» را ایفا میکرد نیز از نظر من شگفت انگیز بود.»
او در ادامه تاکید میکند : «بهرام رادان پکیج کاملی از آن چیزی است که هر بازیگر به آن نیاز دارد. ایشان از مولفههای یک بازیگر حرفهای نظیر، آمادگی جسمانی، صدای رسا و زیبایی چهره برخوردار هستند و به راحتی میتوانند در ذهن تماشاگر نفوذ کنند. نقش زال در کنسرت-نمایش «سی» نیاز به آمادگی جسمانی بسیاری داشت و به قول معروف نقش بسیار سختی بود، اما بهرام رادان با اینکه نقش بسیار سختی را ایفا میکرد اما به نظر میرسید که زال افسانهای به آسانی این کارها را انجام میدهد.»
این بازیگر در پایان با بیان اینکه کارهای همایون شجریان آنقدر دلنشین است، که دیگر نیاز به تعریف ندارد، درباره نقش آفرینی سایر بازیگران این نمایش از جمله مهدی پاکدل میگوید: « در اواخر نمایش «سی» زمانی که مهدی پاکدل مونولوگی را اجرا کرد، مو به تن من سیخ شد، زیرا مهدی پاکدل آنقدر بازیگر خوبی است که به راحتی از پس نقش رستم برآمده بود.»
حسین پاکدل: در ضیافت «سی» واژهها و نغمهها بال بال میزنند
پاکدل در ادامه مینویسد: «در این ضیافتِ الوان، دم به دم با دمِ این مرغانِ آزاده و رها، از باغِ باور و بارور بیرون نمیشوی با پا، بل نشسته بر فرشِ عرش عروج میکنی تا بعد و بعدها. انگار خنیاگرانِ باستان با نای هِزاران هَزار، بانگِ شور و دلشوره میزنند؛ شورِ شرِ فرداها. نقالِ عهدِ ازل، فرود آمده، از گَردِ راه، گِردت نشسته، با تو و بر تو شاهبیتِ افسانهی افسانهسازِ طوس نقل میکند. بر در و دیوار و درختها، شاهکارِ شاهنامه باز میکند. اینجا به اشاره انگشتِ اشارتِ فردوسی-این فردوس نشینِ دانایی و توانایی- همه اعجاز میکنند. سحر میکنند.»
این کارگردان تئاتر در پایان در مورد اجراهای کنسرت نمایش «سی» مینویسد: «نغمه با قلم. سهراب با چنگ و عود و دف. همایون با نوایی از ژرفای نای. نقش پردازانِ ماهر به هیبتِ زال، رودابه و رستم و سهراب، افراسیاب، منجّم و پری به هدایتِ دشتی، برمیکشند من و ما را تا اوجِ کهکشان. ضیافتی برپاست. از جنسِ درک. درکِ زیبایی. درکِ زمان. درکِ درک. درکِ فهم. درکِ درد. درکِ رنج. دردِ درک و رنجِ زیستن در آگاهی. در این ضیافت، میزبانانِ بیشمارِ بیدریغ، ققنوسوار از گذشته وام گرفته، آینده میدهند.»
ارسال نظر