باوند: دوحه چارهای جز نزدیکی به تهران نداشت
هرمیداس باوند کارشناس مسائل بین المللی به بررسی بحران قطر با کشورهای عربی و دلیل حضور سفیر این کشور در ایران پرداخته است.
خبرآنلاین: هرمیداس باوند کارشناس مسائل بین المللی به بررسی بحران قطر با کشورهای عربی و دلیل حضور سفیر این کشور در ایران پرداخته است.
قطر پس از کش و قوس فراوانی که با کشورهای عربی محاصره کننده آن داشت، سفیر خود را به ایران بازگرداند و اعلام کرد دلیلی برای اینکه سفیر خود در ایران نباشد وجود ندارد. دیدار سفیر قطر با وزیر امور خارجه به تازگی انجام شد و در این دیدار دکتر ظریف وزیر امور خارجه کشورمان با بیان اینکه سیاست ما در منطقه مشخص است، اظهار داشت: مسائل منطقه باید از طریق گفتگو حل و فصل شود و مابا هرگونه فشار و تهدید علیه همسایگان توسط هر کسی باشد مخالفیم. گسترش روابط جانبه بویژه در حوزه های اقتصادی و تجاری از دیگر محورهای گفتگو در این دیدار بود.
این در حالی است که بحران قطر با کشورهای عربی منطقه همچنان ادامه دارد و به تازگی گفت و گوی امیر قطر با بن سلمان جنجال دیگری به پا کرده است. دلیل آن طبق آنچه گفته می شود به علت درج تحریفآمیز محتوای این مکالمه در رسانههای قطری است که تمام تماسها از طرف ریاض با دوحه تعلیق میشود. پرسشی اینست که آیا اینها نشانه ای از نزدیکی مواضع و خاتمه بحران است یا این روند می تواند به فاصله بیشتر بینجامد. حضور سفیر قطر در ایران بر دامنه این بحران خواهد افزود؟ در این باره با هرمیداس باوند کارشناس مسائل بین المللی گفت و گو کرده ایم که در ادامه میخوانید:
ارزیابی شما از حضور سفیر قطر در ایران چیست؟ به نظرتان قطر از بحران فاصله گرفته و می تواند شرایط پایداری را تجربه کند؟
هر کشوری بر اساس مقتضیات روز طبق مصالح و منافع کشورش رفتار می کند. قطر در آن مقطع وقتی عربستان با ایران دچار تنش شد فقط سطح روابط را کاهش داد و سفیرش را از تهران فراخواند ولی دیپلماتهای آنها در ایران حضور داشتند و روابط سیاسی ادامه داشت.
در حال حاضر بر اساس مسائلی که وجود دارد سفیر هم برگشته است. با توجه به اینکه قطر در مقابل فشار عربستان، امارات، بحرین و مصر قرار گرفته و بخصوص از لحاظ ارتباط ترانزیتی در فشار قرار دارد چاره ای نداشت که به دو صورت روابط خود را با دو کشور ترکیه و ایران گسترش دهد و بنابراین از این گسترش و همکاری جدید روابط استقبال می کند.
اولا قطری ها به خاطر تحریم هایی که به آنها اعمال شده و محدودیت هایی که شکل گرفته سعی می کنند از فشار خارج شوند و تسلیم نظرات طرف مقابل نشوند. در ثانی قطر نیک می داند که دیر یا زود باید به این وضعیت به نحوی پایان دهد و یا آن را تغییر دهد. بنابراین با دست بالا نمی خواهد پذیرای تحمیلات عربستان و دیگران شود. بنابراین یک برخورد منطقی و متداولی در هر کشوری در اوضاع و شرایطی خاص که خود را در نظر می گیرد، سعی می کند بر اساس مقتضیات وقت تصمیم گیری های جدیدی شکل دهد.
به نظرتان این تصمیم به این خاطر است که عربستان هم تلاش می کند سیاست نرمش با ایران را داشته باشد یا قطر سیاست مستقل خود را با ایران دنبال می کند؟
باید گفت به طور کلی قطر در فضایی پیش رفت که سعی کرد پایش را در کفش عربستان بگذارد. یک کشور کوچکی بود که در سیاست خارجی، خط مشی هایی در پیش گرفت که حتی فراتر از عربستان بود و بعد هم قطر یک اختلاف مرزی از قبل با عربستان داشت که اینها باعث این روند شد.
دوم اینکه در اختلاف بحرین و قطر عربستان تمام و کمال به نفع بحرین موضع گیری کرد و این سابقه دوستانه ای بین عربستان و قطر نبود. اخیرا هم بخصوص سایت الجزیره قطر که پخش گسترده ای دارد و قطر نقشی فراتر از اندازه و جمعیت خود در نظام بین الملل ایفا می کند، برای عربستان هیچ گونه خشنودی ایجاد نمی کند و سیاستهای آن کاملا با عربستان در تضاد است و یکی از شروط عربستان هم تعطیلی آن بود. اینها انباشه شده و عربستان و کشورهای هم پیمان آن دنبال بهانه ای بودند تا قطر را به حمایت از تروریسم محکوم کنند و این مسائل را پیش آوردند. این در حالی است که خود داعش را عربستان حمایت می کرد.
چرا مصر به این جریان پیوست؟
مسئله مصر این است که اخوان المسلمین پدیده ای هستند که از قرن ۱۹ زمینه هایش مهیا شد و در جهان عرب هم شناخت قابل توجهی از آنها وجود دارد و در زمره گروههای بین المللی که نام برده می شود حضور دارد.
ترکیه و قطر آمدند از تغییراتی که در مصر وجود داشت اظهار ناخشنودی کردند و بعد موضعی که علیه اخوان اتخاذ شد، برخی از رهبران آنها به قطر آمدند و از این نظر مصری ها نظر خوبی نسبت به قطر ندارند. لذا قطر برای اینکه سیاست حفظ وضع موجود را پیش ببرد نیاز دارد با دو کشور مهم منطقه ایران و ترکیه در چنین شرایطی رابطه اش را نزدیکتر کند یا با ترکیه که واحدهای نظامی آن هم وارد قطر شدند مستحکم تر کند.
در حاضر چه چشم اندازی برای این بحران وجود دارد؟ نوع نگاه عربستان به موضوع باعث مشتنج تر شدن فضا خواهد شد؟
این کشورها به هر حال مجبور هستند به یک ترتیبی با هم کنار بیایند. اگر بخواهند اقدام نظامی کنند که واحدهای نظامی ترکیه حضور دارند. احتمالا ممکن است بعدها مورد حمایت ایران هم قرار گیرد. ایجاد کودتا در قطر هم یکی از موضوعات مطرح شده است. این موضوع در کشورهای عربی معمولا رسم شده است. کودتای پسر علیه پدر یا برادر علیه برادر که بین شیخ نشین ها هم رسم بوده است. این کودتا ممکن است در درون قطر شکل گیرد و انجام شود تا قطر جلوی اعمال نفوذ دیگران را بگیرد. حضور ترکیه و اتکای قطر به آن امکان اقدام نظامی را بسیار ضعیف میکند.
به نظر میرسد رابطه قطر با ایران گسترده تر می شود. زیرا یکی از درخواسته های محاصره کننده، قطع رابطه با ایران بوده است. قطر سعی می کند بر خلاف درخواست آنها رابطه نسبتا گسترده تری با ایران داشته باشد. برای اینکه تسلیم تحمیلات آنها نشود. خیلی هم طبیعی است هر کشوری در بن بست هایی و در تنگناهایی که قرار می گرد سعی می کند راههای خروج منطقی را پیدا کند که تحمیلات کشورهای مورد نظر را خنثی کند.
موضع امریکا در این بحران را چگونه ارزیابی می کنید؟ امریکا چرا نتوانست برای این موضوع راه حلی پیدا کند؟
امریکا نگاه تجاری خود را به جریان دارد. ۱۱۰ میلیارد دلار با عربستان قرارداد بسته است و ۲۵ میلیارد دلار با قطر. امریکا پایگاه هوایی در قطر دارد و نفوذش پایان نمی پذیرد. بنابراین نیاز دارد در آنجا حضور داشته باشد و توصیه می کند که عربستان با قطر کنار بیاید. ولی اختلاف عمیق تر از آن است که بتواند به زودی حل شود. خیلی از کشورهای دیگر هم مانند روسیه و فرانسه اعلام امادگی کرده اند برای اینکه اگر فضا مناسب باشد میانجیگری کنند. ولی تا به حال این شکل نگرفته است.
ارسال نظر