تحليل سياست و اجتماع در ايران تا حد زيادي سطحي و نازل شده، حاشيهها بهشدت متن را تحتالشعاع قرار داده و عجيب نيست اگر خستگي به تن كنشگران باقي بماند و افراد به جاي حضور در وسط ميدان، تصميم بگيرند گوشهاي نشسته و ضعفها را برجسته كنند.
سجاد سالك در روزنامه اعتماد نوشت: تحليل سياست و اجتماع در ايران تا حد زيادي سطحي و نازل شده، حاشيهها بهشدت متن را تحتالشعاع قرار داده و عجيب نيست اگر خستگي به تن كنشگران باقي بماند و افراد به جاي حضور در وسط ميدان، تصميم بگيرند گوشهاي نشسته و ضعفها را برجسته كنند.
به اين موارد دقت كنيد:
١- سردبير يكي از روزنامهها نوشته بود: در طول هفته تلاش ميكند سوژهها را از منظري متفاوت نگريسته؛ يادداشتهاي خوبي منتشر كرده و خبرنگارانش در مصاحبهها به سوژههاي قابل اعتنايي بپردازند. عموم اين تلاشها و ابتكارات ديده نشده و به چشم نميآيد. اما يكبار كه در طول سال اشتباهي رخ ميدهد از زمين و زمان تماس گرفته و نشريه ما با يك اشتباه سهوي همه جا انگشت نما ميشود.
٢- نمايندگان دهها كشور براي شركت در مراسم تحليف به تهران ميآيند. وزارت خارجه و مسوولان ديپلماتيك تمهيدات لازم را به خوبي فراهم ميكنند. امنيت به خوبي برقرار بوده و در حاشيه اين سفرها، تفاهمنامههاي مختلفي هم منعقد ميشود. در اين ميان، حضور فدريكو موگريني در ايران يك اتفاق ويژه است و حضورش در كنار پيامهاي خوبي كه به همراه دارد ميتواند برگ برنده مناسبي براي كشور به شمار برود اما كل ماجراي تحليف در مبتذلترين شكل خود به بحث سلفي تقليل پيدا ميكند و همه جوانب مثبت ديپلماتيك به كناري گذاشته ميشود. گويي تنها يك تحليف بوده و يك سلفي حقارت، و السلام!
٣- اعضاي جديد شوراي شهر روند شفافي در پيش گرفتهاند. جلساتشان پيش روي خبرنگاران برگزار ميشود، بيشتر مراحل انتخاب شهردار زير نگاه رسانهها و افكارعمومي انجام شده و سطح كلاس كاري شوراي جديد با شوراي قبل به هيچوجه قابل قياس نيست. با اين حال در مقطعي طرح نام يك شهردار اصولگرا (عليرضا جاويد) از سوي يكي از اعضا (در ميان نام دهها چهره اصلاحطلب ديگر) يا ماجراي متروسواري باعث شد رگبار اتهام بر سر اعضاي شورا باريدن بگيرد.
و در تازهترين مورد:
٤- حزب اتحاد ملت در شرايطي كه فضاي ناهمواري براي فعاليت سياسي وجود دارد، كنگرهاي را برگزار ميكند.
اعضاي حزب از سرتاسر كشور خود را به تهران ميرسانند، روزها و شبهاي زيادي براي برگزاري آبرومندانه اين كنگره زحمت كشيده شده و چالشهاي اقتصادي و موانع سياسي هم نميتواند جلوي برگزاري كنگره را بگيرد ولي در روز برگزاري، همهچيز زير سايه يك عكس از حضور كمرنگ زنان در يك نماي خاص محو ميشود. بچههاي اتحاد پس از چند روز پركار، حق ندارند خستگي به تنشان بماند؟
در همه اين موارد اشكالي به خردهگيريها و انتقادات وارد نيست. ريزبيني و نكته سنجي، هم اقتضاي فعاليت اجتماعي و سياسي است و هم نشان از هوشمندي طرحكنندگان دارد. اما اين نكات همه ماجرا نيست. در واقع مساله اينجاست كه در فضاي امروز كشور، همهچيز به همان نكتهبيني تقليل پيدا ميكند. يعني شما اگر ٥٠كيلومتر مسير را با موفقيت طي كنيد و در ميانه راه لحظهاي پايتان بلغزد و زمين بخوريد و باز مجدد به حركت ادامه داده و ٥٠ كيلومتر ديگر هم تا انتهاي مسير ادامه دهيد فقط بايد در مورد همان يك لحظه لغزش جواب پس دهيد.
ممكن است بگوييد يك كنشگر حق لغزش ندارد و اگر مرتكب شد بايد تاوانش را بدهد. اما در نظر داشته باشيد اينجا ايران است. زمين ناهموار، كيفيت امكانات نازل، تداركات و پشتيباني ضعيف، هماهنگي نهادهاي مسوول نااميدكننده، قدرت كارشكني و فضاسازي مخالفان زياد و در اين شرايط به هرحال حدي از خطا و اشتباه گريزناپذير است ولي فضاي رسانهاي بسيار بيرحم عمل كرده و همه تلاشها، زحمات و موفقيتها زيرپا گذاشته ميشود. البته بد هم نيست.
دور هم ميگوييم، ميخنديم، انتقاد ميكنيم. فقط افسوس كه در اين ميان، جمعي از فعالترين و دلسوزترين فعالان سياسي و اجتماعي را سرخورده ميكنيم و البته اين روند عيبجويي يكطرفه و نامتوازن، روزي گريبان همه كنشگران را خواهد گرفت.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر