رجایی از زمانی که با رأی اکثریت روزنامهنگاران سراسر کشور به هیئتمدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران راه یافته، برخلاف بارزبودن چهره سیاسیاش، صادقانه چهره دیگری از خود را نزد همکاران مطبوعاتیاش نشان داده است. هنر اصلی رجایی در این جایگاه، تفکیک قائلشدن میان فعالیت صنفی و فعالیت سیاسی است
بدرالسادات مفیدی در روزنامه شرق نوشت: این روزها که خبر بیماری طاقتفرسا و عمل سنگین دکتر رجایی عزیز انتشار یافته، درباره ابعاد شخصیتی وی بهعنوان یک فعال سیاسی و آزادگی و پایمردیاش و نیز نجابت و صبوریاش فراوان گفته شده است، اما در این میان بهعنوان همکار دیرین علیرضا رجایی نازنین در هیئتمدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران، جا دارد از وجه دیگر شخصیت او در جایگاه صنفی و حرفهای بهعنوان یک روزنامهنگار که کمتر به آن پرداخته شده، یاد کنم.
رجایی از زمانی که با رأی اکثریت روزنامهنگاران سراسر کشور به هیئتمدیره انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران راه یافته، برخلاف بارزبودن چهره سیاسیاش، صادقانه چهره دیگری از خود را نزد همکاران مطبوعاتیاش نشان داده است.
هنر اصلی رجایی در این جایگاه، تفکیک قائلشدن میان فعالیت صنفی و فعالیت سیاسی است، چنانکه هرگاه بهعنوان نماینده صنف به مسائل و مشکلات روزنامهنگاران وارد میشد، تعلق سیاسیاش را بیرون از انجمن میگذاشت.
نمونه بارز این مدعا را میتوان در اصرار او برای عدم صدور هیچ بیانیه سیاسی ولو درباره خودش از سوی انجمن دید تا مبادا شائبه فعالیت سیاسی برای انجمن ایجاد شود. او با وجود دفاع تمامقد از روزنامهنگاران آسیبدیده، اعم از زندانی، بیکار، بیمار و ...، همواره از هرگونه اظهارنظر و تصمیمات رادیکالی و تندروی و حرکتهای افراطی که انجمن را در معرض آسیب و خطر قرار دهد، پرهیز میکرد.
علیرضا رجایی چون روزنامهنگاری را با گوشت و پوست خود تجربه کرده و استخوانخوردکرده این حرفه است، از نزدیک بهخوبی با مشکلات کاری، حقوقی و صنفی روزنامهنگاران آشنایی داشت، چنانکه این آشنایی در ارائه پیشنهادهای صنفی و حمایتی از روزنامهنگاران از سوی وی به هیئتمدیره انجمن و نیز در گرفتن تصمیمهای مناسب حال روزنامهنگاران آسیبدیده بسیار به کمک میآمد.
او در نهایت واقعبینی معتقد بود برای دستیابی روزنامهنگار به حق و حقوقش اگر لازم باشد باید با مدیران مسئول تعامل و مدارا و تسامح کرد. البته رجایی عزیز ضمن تعهد کامل به چارچوب و فلسفه وجودی تشکلهای صنفی و با تأکید و پایبندی به اساسنامه انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران، مخالف هرگونه بدهبستان خارج از ضوابط و مقررات بود و باوجود برخورداری از عقلانیت در تصمیمگیری و پرهیز از رفتارهای هیجانی و احساسی درخصوص سرنوشت انجمن هرگز حاضر به نادیدهگرفتن رأی اکثریت اعضای انجمن و پذیرش پیشنهادهایی که بوی معامله میداد، نشد.
نمونه عینی این رفتار رجایی را میتوان در هنگام بررسی پیشنهاد وزیر وقت کار دولت احمدینژاد مبنیبر قراردادن چند نفر از روزنامهنگاران وابسته به جریان فکری دولت در هیئتمدیره، بدون طیکردن روند دموکراتیک انتخابات هیئتمدیره دید.
او چون سایر اعضای هیئتمدیره تأکید داشت ما در قبال اعضای خود مسئولیم و به بهای بقای انجمن نباید به رأی اعضا و نظر اکثریت پشت کرد، چنانکه این مشی نهتنها از او چهرهای مصلح و پایبند به اصول و مدافع حقوق صنفی همکاران مطبوعاتیاش نشان داده، بلکه محبوبیتش را در میان روزنامهنگاران دوچندان کرده است.
حال با این وصف هماکنون رنج و سختی این روزنامهنگار شریف ناشی از بیماری کریه سرطان، دل جامعه روزنامهنگاری کشور را به درد آورده و صد افسوس برای روزنامهنگاران باقی گذاشته است که آیا به قدر توان سپاسگزار نماینده خود در انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران بودهاند؟
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر