از آنجا که محمدبنسلمان، وليعهد جديد عربستان، از نزديکي زيادي با ايالات متحده برخوردار بوده و سعي ميکند در راستاي سياستهاي آمريکا گام بردارد، طبيعتا نگاه او به منطقه يک نگاه تهاجمي است که نمودهاي آن را ميتوان در نوع سياست اين کشور در قبال يمن، سوريه و قطر بهوضوح ديد.
حسن هانيزاده در روزنامه شرق نوشت: از آنجا که محمدبنسلمان، وليعهد جديد عربستان، از نزديکي زيادي با ايالات متحده برخوردار بوده و سعي ميکند در راستاي سياستهاي آمريکا گام بردارد، طبيعتا نگاه او به منطقه يک نگاه تهاجمي است که نمودهاي آن را ميتوان در نوع سياست اين کشور در قبال يمن، سوريه و قطر بهوضوح ديد.
با توجه به اين احتمال که ممکن است سلمانبنعبدالعزيز، پادشاه عربستان، در آينده نزديک قدرت را به فرزند خود محمدبنسلمان واگذار کند، سياست عربستان در قبال منطقه بهویژه کشورهاي محور مقاومت، بهنظر همچنان سياستي تخريبي و تهاجمي باقي خواهد ماند هرچند در ماههاي اخير که محمدبنسلمان در مقام شخص دوم عربستان سعودي قدرت را در دست گرفته، بازيگردانيهايي در سياست اين کشور ايجاد کرده است.
عربستان سعودي در سه سال گذشته، هزينههاي هنگفتي را به خاطر سياستهاي محمدبنسلمان متحمل شده؛ بهویژه در يمن که عربستان با يک بنبست مواجه شده است. از ديگر سو، عربستان در تحريم قطر نيز عملا شکست خورد.
عربستان انتظار داشت که قطر بعد از محاصره اقتصادي، تسليم خواستهاي اين کشور شود، اما در عمل قطر نهتنها حاضر به قبول شروط کشورهاي عربي براي پاياندادن به تحريمها نشد، بلکه با قدرت سياستهاي خود را پيش برده است.
همين شکستها بهنظر محمدبنسلمان را مجاب کرده تا از سياستهاي پيشين خود فاصله بگيرد. مجموعه حاکمان سعودي و شخص محمدبنسلمان بهنظر به اين نتيجه رسيدهاند که تداوم سياستهاي پيشين به انزواي هرچه بيشتر آلسعود خواهد انجاميد.
هم در يمن و هم درخصوص سوريه، عراق و ايران، سيگنالهايي از سوي رياض ارسال شده که اين کشور درصدد است در سياستهاي خود در قبال اين کشورها تجديدنظر کند. با اين حال، هنوز ترديدهايي در اينباره وجود دارد که آيا محمدبنسلمان به صورت تاکتيکي قصد دارد با اين اظهارات، عربستان را از اين انزواي سياسي خارج کند يا اينکه حقيقتا به دنبال تجديدنظر در روابط خود با کشورهاي محور مقاومت است.
درواقع بايد در انتظار گامهاي عملي بنسلمان براي تغيير سياستهاي اين کشور در قبال منطقه ماند چراکه تاکنون محمدبنسلمان در عمل همچنان به سياستهاي پيشين خود ادامه داده و هنوز در ميدان عمل شاهد تغييري معنادار نيستيم.
ديدار مقتدي صدر با محمدبنسلمان نيز بيشتر از اينکه عملا به معناي تغيير سياست عربستان در عراق باشد، تلاشي است از سوي عربستان براي ايجاد صفبندي جديد ميان شيعيان عراق.
در حقيقت، مقتدي صدر سعي ميکند جريان شيعه عراق را به شيعه ايراني و شيعه عربي تقسيم کند و عربستان سعودي نيز از اين تلاش مقتدي صدر حمايت و استقبال ميکند تا مانع گسترش نفوذ ايران در عراق شود هرچند در جريان سفر اخير حيدرالعبادي، نخستوزير عراق، به رياض، حاکمان سعودي آمادگي خود را براي بهبود رابطه با ايران به اطلاع حيدرالعبادي رساندند.
در سطح داخلي عربستان نيز سه جريان عمده اکنون در رقابت با يکديگر به سر ميبرند؛ نخست جريان سديريها که همچنان قدرت را در اختيار دارند و ملکسلمان نيز در صدر جريان سديريها قرار دارد.
الشمريها جريان مهم ديگر در سياست عربستاناند که همواره براي کسب قدرت در تقابل با سديريها بودهاند. جريان سوم نيز جريان جديدي است به رهبري محمدبن نائف، وليعهد مخلوع عربستان، که اختلافات شديدي ميان او و محمدبنسلمان درگرفته است. شنيدهها از يک سوء قصد ناکام به جان محمدبنسلمان به ابتکار طرفداران محمدبننائف حکايت دارد که ميتواند عمق اين اختلافات در خاندان آلسعود را نشان دهد.
با اين حال و با وجود رقابت شديد اين سه جريان در عربستان سعودي، شرايط به گونهاي نيست که هر يک از اين سه جريان بتوانند از حذف کامل رقبا حداقل در آينده نزديک برآيند. با اين حال، اين رقابتها به تضعيف عربستان از درون منجر خواهد شد.
از ديگر سو، وضعيت اقتصادي در نتيجه کاهش قيمت نفت، هزينههاي بالاي ماجراجويي عربستان در منطقه و نگاه منفي افکار عمومي جهان نسبت به عربستان نيز مزيد بر علت خواهد شد تا شاهد يک اضمحلال تدريجي در عربستان باشيم.
البته نبايد غافل شد ايالات متحده بهشدت به دنبال اين است که با حمايت از قدرتگرفتن جريان محمدبنسلمان در عربستان، از فروپاشي آلسعود جلوگيري کند. اما اين سرنوشتي است که آلسعود از آن گريزي ندارد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر