سالهای پایانی دهه ۸۰ برای مردم یادآور روزهای خوشی نیست؛ بهخصوص فساد نفتی گستردهای که در حدفاصل آن سالها تا پایان دولت دهم رخ داد اتفاقات تلخی را رقم زد که اکنون نیز تبعات آن گریبانگیر کشور است. در دولت دهم اگر مقداری مدیریت و کارشناسی صورت میگرفت و سرمایه حاصل از فروش نفت به درستی به کار گرفته میشد اکنون میتوانستیم گامهایی در راستای توسعه پایدار برداریم.
روزنامه آرمان: سالهای پایانی دهه ۸۰ برای مردم یادآور روزهای خوشی نیست؛ بهخصوص فساد نفتی گستردهای که در حدفاصل آن سالها تا پایان دولت دهم رخ داد اتفاقات تلخی را رقم زد که اکنون نیز تبعات آن گریبانگیر کشور است. در دولت دهم اگر مقداری مدیریت و کارشناسی صورت میگرفت و سرمایه حاصل از فروش نفت به درستی به کار گرفته میشد اکنون میتوانستیم گامهایی در راستای توسعه پایدار برداریم.
در دولت احمدینژاد قیمت نفت به رکورد تاریخی خود یعنی بشکهای ۱۴۴ دلار رسید و ایران افسانهایترین سرمایه تاریخ خود را بهدست آورد اما از این سرمایه با بیدقتی مسئولان وقت به درستی استفاده نشد و بعد از آن فساد بزرگ نفتی را مشاهده کردیم. با دور زدن تحریمها نفت ایران با ترفندهای متفاوتی فروخته میشد اما پول حاصل از فروش آسان به کشور باز نمیگشت.
با روی کار آمدن دولت دوازدهم تخلفات گستردهای از مسئولان دولت دهم رسانهای شد و بابک زنجانی و همدستانش روانه زندان شدند. باید دید پرونده فساد بزرگ نفتی که ابعاد تازهای به خود گرفته به کجا خواهد رسید و چه زمانی این پرونده به پایان خواهد رسید. برای بررسی بحث فروش نفت در دولت دهم و فساد نفتی و نقش سایر اشخاص و جریانات در آن محمد غرضی، وزیر سابق نفت با «آرمان» گفتوگو کرده که میخوانید.
اظهارات متفاوتی از تخلفات نفتی در دولت دهم روایت شده که هرکدام در برگیرنده نکاتی بوده؛ ارزیابی شما از تخلفاتی که در آن سالها اتفاق افتاد، چیست؟
درباره این مساله بسیار صحبت شده است. درباره فساد نفتی باید گفت چون همه مدارک در اختیارمان نیست نمیتوانیم قضاوت صحیحی درباره آن داشته باشیم. گرچه عدهای در این راستا به دادگاه کشیده و محاکمه شدند اما برخی دیگر نیز به دلایلی راهی به دادگاه نیافتند. اگر حاکمیت قدرت خود را بر این بگذارد که بتواند از این سرمایه ملی به نحو مطلوب استفاده کند بسیار بهنفع ملت خواهد بود و سود سرشاری از آن حاصل خواهد شد.
بنده زمانی که وزیر نفت بودم به اندازهای بر حفاظت و پاسداری از این نعمت خدادادی تاکید داشتم که در سال 62 وقتی به مقامات گزارش میدادم، کاری کردیم میزان تولید اوپک که 24میلیون بشکه بود به 16میلیون بشکه برسد و آن زمان توانستیم اجماع آرا کنیم.
در سال 62 عربستان 5/10میلیون بشکه نفت تولید میکرد و ما تولید بسیار اندکی داشتیم اما با قراردادی که در لندن شکل گرفت عربستان تولید خود را کاهش داد و ایران هم سهم خود را به 4/2میلیون بشکه صادرات رساند و قیمت نفت تثبیت شد و با این کار دولت توانست هزینههای خود را تامین کند.
دولتهای نهم و دهم نیز میتوانستند با در نظر گرفتن برخی مسائل و با هزینههای مفید به فایده ثروت افسانهای را که از فروش نفت حاصل شده بود بهنحوی در کشور سرمایهگذاری کنند که از سویی منجر به فساد نفتی ومسائل پس از آن نشود و از سوی دیگر نیز کشور را در شرایط پیشرفت قرار دهند.
در حال حاضر در صورتی که اختلافات داخلی مخصوصا بر سر جریان سیاستگذاری نفت مورد اتفاق قوا نباشد این مطلب به زیان ملت خواهد بود. البته در 100 سال اخیر کمتر اتفاق افتاده که این اجماع بهوجود بیاید. اکنون که قدرت سیاسی ایران در منطقه حرف اول را میزند دولت میتواند با مذاکره و اجماع نفت را به 70 دلار برساند.
در این راستا اوپک و آمریکا و سایر دول نیز موافقند. در حال حاضر در شرایطی هستیم که بیشتر کشورها بهلحاظ اقتصادی در مضیقه هستند. عربستان در حال ورشکستگی است، ایران به تزریق سرمایه احتیاج دارد و سایر کشورها نیز هریک بهنحوی از انحا احتیاجات اقتصادی دارند. از این رو برای تثبیت تجارت جهانی و سودآوری اقتصادی کشورها باید شرایطی فراهم شود که قیمت نفت حداقل از60 تا 70 دلار پایینتر نیاید.
در دورهای شاهد کسب درآمد بسیار زیادی از فروش نفت بودیم اما نتوانستیم از آن درآمد استفاده بهینه کنیم. بهنظر شما چرا این اتفاق رخ داد و چگونه میتوان این سرمایه را بازآوری کرد؟
دولت دهم توانایی کار کارشناسی برای هزینه و درآمد نداشت. زمانی که قیمت نفت به این شدت بالا رفت، دولت تشویق شد هزینههای بسیار زیادی را به جامعه تحمیل کند. اینگونه شد که واردات به کشور از حد معمول گذشت و تولید بهطور کامل از بین رفت. به همین خاطر زمانی که در اواخر دولت دهم این درآمد پایان یافت، دولت وقت مجبور به افزایش نرخ تورم و حاملهای انرژی شد و تا آنجا پیش رفت که نرخ دلار تا ۳۵۰۰ تومان نیز افزایش یافت.
دولت دهم سابقه خوبی از این لحاظ از خود برجای نگذاشت، بهخصوص که از افراد غیرکارشناس استفاده کرد. چندین وزیر نفت تغییر داد و به جای کمک به وزارت نفت بیشتر دستوردهنده بود. در این راستا دولت مشکلاتی را برای خود و مجموعه وزارت نفت بهوجود آورد و ثروت ۶۰۰ تا ۷۰۰میلیارد دلاری به جای اینکه تبدیل بهسرمایه شده و در امور مختلف کشور به کار گرفته شود تبدیل به نقمت و گرفتاری برای مجموعه دولت شد.
بهنظر شما با تمام این رویدادها دولت چگونه میتواند این مسائل و پرونده را به نحو مطلوب بهسرانجام برساند؟
از این اتفاقات در تاریخ ایران بسیار رخ داده اما نکتهای که باید بدان توجه کرد این است که نفت متعلق به ملت است و در این راستا دولت مسئولیت مدیریت دارد نه مسئولیت هزینه، اما در این پروسه چنددهساله این سرمایه به جای اینکه صرف ملت شود، صرف هزینههای دولت شده است.
از این رو اگر بخواهیم به یک مقطع از تاریخ بپردازیم زیاد موفق نخواهیم بود، چون اسناد و مدارک چندان مکشوف نیست و قدرت سیاسی نیز بهعلت برخی مسائل تمایلی به بازگشت به گذشته ندارد، بهخصوص اینکه دولتها تغییر میکنند اما اثرات این مسائل به مردم تحمیل میشود.
بهنظر من از اکنون به بعد اگر از این سرمایه ملی حفاظت، حراست و مدیریت کنیم در آمدش بسیار بیش از آن چیزی خواهد بود که اکنون از آن تحت عنوان فساد نفتی یاد میکنند. بنابر این فروش نفت و سرمایه حاصل از آن باید به جای صرف در هزینههای جاری کشور باید در آبادانی کشور هزینه شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر