گفتوگوی سهشنبه رئیسجمهوری در صداوسیما بازتابهای خاص خود را داشت و برخی نقدها را متوجه آن کرد. یکی از فعالان سیاسی نیز در نقد آن سخنان به نکاتی اشاره کرد که موجب تعجب گردید.
روزنامه شهروند: گفتوگوی سهشنبه رئیسجمهوری در صداوسیما بازتابهای خاص خود را داشت و برخی نقدها را متوجه آن کرد. یکی از فعالان سیاسی نیز در نقد آن سخنان به نکاتی اشاره کرد که موجب تعجب گردید.
وی معتقد است که: «آقاي روحاني بنا بر دلايلي اصرار و تاكيد زيادي دارند كه بگويند مشكل مهمي در كشور وجود ندارد، بحراني در كشور وجود ندارد، همه سهقوه با همديگر متفقالقول هستند، قوهمجريه و رياستجمهوري با قوهقضائيه مشكلي ندارد، قضائيه با مقننه مشكلي ندارد و مقننه هم با قضائيه مشكلي ندارد.
يا بگويد اساسا مشكلات سياسي و اجتماعي و فرهنگي هم نه اينكه وجود نداشته باشند، ولي آن مقداري هم كه وجود دارد خيلي جدي نيست. او در مصاحبه ديشب خود نشان داد كه اصلا برنامه مفصلي براي رفع بيكاري، حل نابساماني فرهنگي و ناهنجاريهاي موجود در كشور ندارد.
نكته جالب اين است كه به جز يكسري وعده و وعيد، ايشان يك كلام نميگويد كه برنامهمان چيست؟... او قبول دارد در بهترين حالت دولت ميتواند تنها ٦٥٠هزار شغل ايجاد كند. اذعان دارد كه يك ميليون نفر هر ساله وارد بازار كار ميشوند و اين را هم ميداند كه ظرف ٤سال ديگر حسب آمار خود، بر تعداد بيكاران فعلي يك ميليون و ٢٠٠هزار نفر اضافه ميشود، اما بازهم نميگويد چه برنامهاي براي مبارزه با بيكاري داريم... از صحبتهاي روحاني ميتوان اينطور فهميد كه دو ايران وجود دارد.
يكي ايراني كه در ذهن روحاني وجود دارد و عاري از مشكلات است و اگر احيانا مشكلي هم وجود داشته باشد، قابلحل است. و ديگر ايراني واقعي و جدي كه ركود كمرش را خم كرده، ٧ ميليون بيكار دارد، با مشكلاتي در سرمايهگذاري روبهرو است.» واقعیت سخنان آقای روحانی چیزی نبود که در بالا توصیف شد.
در درجه اول بیان مشکلات جامعه در آن سخنان وجود دارد. آقای روحانی گفت: «ما در آغاز دولت يازدهم با مشكلات بزرگي روبهرو بوديم. امروز آنها يا از بين رفته يا كاهش يافته است. ما با تورم بزرگ، بيكاري بالا و رشد منفي روبهرو بوديم... امروز اين نگرانيها كمتر شده اما به معناي اين نيست كه مشكلات كاملا برطرف شده باشد و هنوز در راه سنگلاخ وجود دارد.
هرچند ممكن است برخي از مشكلات بيشتر شده باشد مثل مشكل آب كه با ادامه خشكسالي بيشتر ميشود و بايد براي آن فكري بكنيم. در محيطزيست برخي از مشكلات را پشتسر گذاشتهايم ولي هنوز مشكلاتي وجود دارد.» بنابراین وی با ادبیات خاص خود که بهطور طبیعی متفاوت از ادبیات یک منتقد غیرمسئول است، بر وجود مشکلات اذعان داشت.
حتی در مورد هماهنگی با سایر قوا بهصورت ظریف بیان کرد که: «باید در برابر مطالبات و انتقادات و تقاضاهای همه ملت ایران کاملاً گوش شنوا داشته باشیم و برای اینکه به اهداف ملیمان برسیم اولاً قوا باید در کنار یکدیگر باشند چراکه بدون کمک قوهمقننه و قضائیه نمیتوانیم به اهدافمان برسیم و باید قوه قضائیه و مقننه ما را یاری کنند.
در دولت دوازدهم تصمیم گرفتیم خیلی نزدیکتر همدیگر را ببینیم و منظمتر جلسات را تشکیل دهیم و دستور جلسات را از پیش مطرح و مصوباتی که داریم را برای اجرا دنبال کنیم.» از سوی دیگر طبیعی است که رئیسجمهوری باید امید دهد و از ادبیاتی امیدوارانه استفاده کند و این ادبیات متفاوت از ادبیاتی است که دیگران در مقام منتقد وضع موجود استفاده ميکنند.
نکته دیگری که در نقد سخنان آقای روحانی عنوان شده فقدان ارایه برنامه است. این نیز ایراد نابجایی است. نه به دلیل اینکه نباید برنامه داشت و نیز نه به دلیل اینکه معتقدیم، در سخنان آقای رئیسجمهوری برنامه وجود داشته است، بلکه به این دلیل که جایگاه این گفتوگو برای ارایه برنامه نیست. اگر جزییات برنامه حتی یک مورد از اهداف دولت بخواهد گفته شود تمام وقت گفتوگو را خواهد گرفت و مخالفان نیز خسته خواهند شد.
زیرا جزییات و ریز برنامهها، موضوعی تخصصی و کارشناسی است. مردم به معنای عام نمیخواهند بدانند جزییات اقداماتی که برای ایجاد اشتغال انجام خواهد شد چیست. همین که رئیسجمهوری متعهد شود و اعلام کند که سالانه حداقل ۶۵۰هزار شغل بر تعداد مشاغل موجود اضافه خواهد شد کافی است و این را وعدهای برای پاسخگویی او تلقی کنند.
البته وزرای مربوط باید جزییات آن را در برنامههای رسانهای دیگر خطاب به کارشناسان ارایه کنند تا نقد شود. ولی وعدههای رئیسجمهوری در همین برنامه بسیار مهم بود. وعده؛ اینکه تا پایان دوره خود فقر مطلق را از کشور برخواهد چید، اینکه ۳۰درصد ظرفیت مدیران به زنان اختصاص یابد، و از جوانان و افراد مذاهب دیگر استفاده شود. همینها برای مخاطب عام و نه لزوماً کارشناسان کافی است.
بهعلاوه رئیسجمهوری نمیتواند آمار و ارقام مندرآوردی و غیررسمی بدهد، تا نشان دهد که نسبت به امور خیلی منتقد است. او نمیتواند تعداد بیکاران را دو برابر کرده و مثل این آقای منتقد به راحتی آنان را ۷میلیون نفر اعلام کند.
در کنار این موضوعات، آقای روحانی به نکات دیگری هم اشاره کرد که اهمیت دارد و ظاهراً مورد توجه منتقد محترم قرار نگرفته است. یکی از مسائل مهم که در ایران رخ داده و انتظار میرود فصل جدیدی در رفتار سیاسی را بگشاید ممکن نبودن حذف رقبای سیاسی است.
آقای روحانی اشاره کرد که: «امروز روشن شده که هیچ جناحی نمیتواند جناح دیگر را از میدان به در کرده و هیچ فکری نمیتواند بهعنوان فکر مطلق باشد و بگوید افکار دیگر نباید وجود داشته باشند. اصلاً جهان امروز و جامعه ما دیگر اینگونه نیست. مخصوصاً مردم ایران با فرهنگ و تمدن بزرگی که دارند و عشقی که به پیامبر و اهل بیت رسالت دارند، باید در کنار هم زندگی کنیم و تفاوتها و اختلافات فکری را به رسمیت بشناسیم.»
اهمیت نظری رسیدن به چنین گزارهای را نباید در ایران نادیده گرفت. همچنین وی اشاره داشت که: «البته معتقدیم که انتخاب بهشت و جهنم در اختیار خود مردم است. قرآن میگوید که ما راه را نشان دادیم حالا هرکس خواست این راه را انتخاب کند و هر کس خواست، آن راه دیگر را انتخاب کند. هیچکس را به زور نمیشود به مسیر هدایت کشاند همه را باید ترغیب کنیم. خود خداوند میگوید ما باید رسالتهای الهی را ابلاغ کنیم.
ابلاغ یعنی پیام حق را به گوش و دل مردم برسانیم و بنشانیم. ما باید ابلاغکننده باشیم و مبشر و نذیر باشیم.» این گزاره نیز در شرایطی که عدهای میکوشند وظیفه غیرقابل اجرای بردن مردم به بهشت را در کشور پیاده کنند که معلوم است نهایت آن به چه جایی ختم خواهد شد، بسیار اهمیت دارد و با اطمینان میتوان گفت که جایگاه این مطالب در سخنانی که خطاب به عامه مردم ایراد میشود بسیار بالاتر از آن است که به ریز جزییات برنامه مبارزه با موادمخدر پرداخته شود که اتفاقاً این موارد باید از طریق مسئولین خاص آنها طرح شود و نه از سوی رئیسجمهور.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
چرا داریم کلاه سرمون میزاریم من خودم به روحانی رای دادم پشیمان هم هستم به این خاطر که فقط حرف میزنه هیچ کاری نکرده گرونی هم به همه چیز اضافه شده