معتمدآریا: ما آدمهایی بیآزار با افکار متفاوت هستیم
نشست خبری فیلم سینمایی «پریناز» روز چهارشنبه ۸ شهریور با حضور بهرام بهرامیان کارگردان، فاطمه معتمدآریا، مژگان بیات، مریم زارعی از بازیگران فیلم در سالن نمایش هنروتجربه برگزارشد.اجرای این مراسم را محمدرضا مقدسیان برعهده داشت.
محمدرضا مقدسیان در ابتدای این نشست درباره فیلم «پریناز» گفت: «معمولا وقتی فیلمی با عدم نمایش مواجه میشود به لحاظ تبلیغاتی شاید به نفع آن تمام میشود اما بهرام بهرامیان و فاطمه معتمدآریا با صبوری کار خودشان را پیش بردند و امروز ثمره این صبوری را میبینیم. فیلم «آل» بهرامیان یک اتفاق خوب بود و «پریناز» هم یک کار خوب و قابل اعتنا است.»
بهرام بهرامیان در ابتدای این نشست عنوان کرد: «بالطبع باید از اکران فیلم بعد از این همه سال و تحمیل هزینه به تهیهکننده خوشحال باشم. «پریناز» زمانی ساخته شد که جامعه التهاب داشت و همین التهاب دستاویزی شد که فیلم از ناحیهای خارج از اراده ما لطمه ببیند و چنین مسائلی درباره آن اتفاق بیفتد. سیاست و مسائل بیرونی، خارج از اراده ما به کار وصل شد و برای من آزاردهنده بود.»
او درباره نگارش فیلمنامه اشاره داشت: «این فیلمنامه بیش از ۸ بار توسط آدمهای مختلف در جاهای مختلف بازنویسی شد و در آخر توسط بابک کایدان به انسجام رسید. من علاقم دارم سینمای خودم و پلانهای خودم را در سینما بسازم و از فکرهای تکراری و دیده شده پرهیز میکنم. در فیلمسازان ایران توان ساخت زیادی وجود دارد و تلاش میکنم به این نقطه برسم.»
این کارگردان درباره تجارب سینمایی خود هم گفت: «از «آل» تا «پریناز» فاصله زیادی وجود دارد. روانشاد علی معلم «آل» را تهیه و در این فیلم نیز بسیار من را راهنمایی کرد. در فاصله بین این دو فیلم در ساختار و اندیشه من به تبع جامعه و حوادث آن فاصلهای وجود دارد. «آل» درباره خرافات ذهنی است که مردی را به خود مشغول کرده و «پریناز» هم ادامه دغدغههایم است. همواره سعی میکنم در مدیا و ژانرهای مختلف و جدید فعالیت کنم.»
بهرامیان ادامه داد : «بعضی از مفاهیم در چارچوب قاب و هنرپیشه و جریان سیال آن اتفاق می افتد و سر صحنه این تفکر شما است که به اجرا درمیآید. تفکری که و مدام در تمام اوقات همراه شما است و این خوره در شما وجود دارد. حال اگر به شما فرصت اجرای آن کار را ندهند آن زخم چرکین میشود. معتقدم اغلب فیلمسازهای ایرانی به تصاویر و قابهایشان دقت میکنند اما فرصت انجام کار مطلوبشان وجود ندارد.»
کارگردان مجموعه «ساعت شنی» اضافه کرد: «خط کشی و ایزوله کردن یک فیلمساز را به غیرخودی بدل میکند و این کلمات برای من آزاردهنده است. هر جداکردنی همبستگی را از بین میبرد و ما باخط کشی به غیرخودی بدل می شویم. این فیلم واقعیات پنهان جامعه را سعی دارد مطرح کند. واقعیت فقط نزد ما نیست و در بین همه ما مشترک است و هرکس بهرهای از آن دارد.»
او گریزی هم به مشکلات دوران فیلمسازیاش زد: «میخواهم درمورد فردی به نام بهرام بهرامیان حرف بزنم که کارش را خیلی سال پیش شروع کرده است.اولین سریال جدیاش به لحاظ ساختاری نکات قابل اعتنایی داشت و بعد سریال دیگرش «ساعت شنی» را ساخت. اما او بعد از ساخت این سریال به یک مهاجم، منتقد و شخصی که کار مدیران را به هم میریزد تبدیل شد. او بعد از این سریال که به گفته بسیاری مهمترین سریال بعد از انقلاب بود، ۵ سال کار نکرد و ۳ سال رسما ممنوعالکار بود.حرفهای سریال پیچیده نبود اما آن وقت با پنهان کردن و نشنیدن آن فیلمساز را خطاکار دانستیم. بعدا او «پریناز» را ساخت و قرار بود در جشنواره فجر باشد اما یک کارگردان در هیات بازبینی، سرنوشت این فیلم را در شرایطی که صداگذاری نشده بود مشخص کرد و تصمیم گرفت فیلم و فیلمسازش را آتش بزند. من این روزها منتظرم آتش بگیرم. گویا زبان اندیشه ورز قادربه تعیین تکلیف برخورد با آن نیست.»
او درباره روند فیلمسازی اش اشاره داشت: «من سریال «آیینه شمعدان» را در شرایطی ساختم که اتفاق عجیبی برای آن افتاد و بعد از ۶۰ جلسه فیلمبرداری و ۹۰درصد پیش رفتن کار، مدیران نظارت و ارزشیابی سازمان صداوسیما عوض شدند و سریال در شرایط تولید متوقف شد. اگر اندیشه من قابل حذف است، حذف شود اما اگر خودمان را در مقابل اتفاقات کوچه پس کوچههای اطرافمان به خواب زدهایم، اتفاق درستی نیست. مسیر «پریناز» را اغلب فیلمهای من طی کردهاند و حتی زندگی شخصی من به مطبوعات کشیده شد و برای من توطئه میسازند. تعجب میکنم چرا برای فیلمی که قرار است توقیف شود به من پروانه ساخت میدهید؟»
او ضمن تشکر از تلاش های هنروتجربه و ابراز نارضایتی از اکران فیلم توضیح داد: «سرنوشت بهرامیان ۱۱ سال بیکاری است. هربار خواستند من را عوض کنند و من به کرات سعی کردم تغییر شکل بدهم اما مطلوب واقع نشد. معتقدم فیلمساز باید به حرف سیاستمداران گوش دهد، چون به اوضاع واقفند اما من همان حرفها را میسازم و توقیف میشود. این فیلم در سال۹۰، ۹۲ و اخیرا برای اکران هنروتجربه ۳ بار تصحیح شده است. محتوای آن تغییر نکرده اما ساختارش عوض شده است. من اسم این کار را تصحیح اندیشه میگذارم و نه سانسور. الان فیلم با ترس و لنگ لنگان حرفش را میزند.»
در ادامه این مراسم نوبت به فاطمه معتمدآریارسید: « خوشحالم که این فیلم بعد از این همه سال اکران شود و خوشحالم که در این نشست کنار شما هستم و قرار است راجع به «پریناز» حرف زده شود. ممکن است جزییات پریناز در ذهنم نباشد. طبیعی است بعد از ۷ سال فراز و نشیب چیزهایی در ذهنم جابه جا شود.»
او. ادامه داد: «دلیل پذیرفتن و اشتیاق به بازی در «پریناز» به خاطر توجهام به کارهای نو و تجربی است. این فیلم در فیلمنامه و شخصیتپردازی متفاوت است. تهیهکننده فیلم فضای خوبی برای ما فراهم کرد و ما بدون فشار تولید ، کار کردیم و منتظر یک نتیجه خوب بودیم اما توقیف چندساله اتفاق افتاد. به نظر من مخالف با تفکرات نو و جدید پیش برنده نیست. بعد از بازی در «گیلانه» رخشان بنیاعتماد تا چندسال فیلمنامههایی شبیه آن به دستم میرسید که نمیپذیرفتم. چون آن کار را یکبار در سن ۴۰ سالگی تجربه کردهام. امیدوارم بتوانیم سلامت تفکرمان رابه مسئولان تفهیم کنیم که ما آدمهایی بیآزار با افکار متفاوت هستیم.»
او افزود: «من بعد از بازی در حدود ۶۰ فیلم و بیش از ۳۰ سال کار، دوتا بازی تکراری و شبیه هم ندارم و این کار اصلا ساده نیست. این صبر و تحمل و کار نکردن کار دشواری است. «پریناز» هم مستثنی از این نگاه من نیست. اگر بازیگری خودش را تکرار کند مختار است. همچنان که در همه جا این کار صورت میگیرد و خیلی بازیگران کاری را که بلد هستند انجام میدهند اما من سعی کردم کاری را انجام دهم که بلد نیستم و باید یاد بگیرم. این کار به من شعف میدهد. اگر آگاهی و میل به تغییر نباشد خلاقیت از بازیگر گرفته میشود.»
او درباره این فیلم بیان کرد: «در «پریناز» ظرافتی در بیان احساسات و وجوه انسانی وجود دارد. ممکن است در یک نگاه این فیلم سیاه باشد اما در درون هر آدمی مثل این کاراکتر وسواسی وجود دارد و وسواس معضلیای است که در «پریناز» وجه عینی دارد. این وسواس در شخصیت من را به انجام آن وسوسه کرد.»
مژگان بیات درباره اکران «پریناز» مطرح کرد: «حمایتهای شما اهالی رسانه باعث شد فیلم بعد از ۷ سال دیده نشدن معرفی شود و چالشهای محروم شدن آن را بررسی کنیم. کاراکتر من یک خط قرمز در سینمای ایران است و برای بازیگر ریسک است در نقشی بازی کند که ممکن است صحنههای آن حذف شود. این نقش اتفاق افتاد و خوب بود.»
این بازیگر ادامه داد: «در سینمای ما چند نفر با چند سلیقه تصمیم میگیرند که فیلمسازان چه بکنند و چه بسازنند. اگر بهرام بهرامیان اندیشه خودش را اجرا میکرد نتیجه بهتر میشد اما متاسفانه ما به دلایل مختلف اندیشه و حتی مسائل شخصی بازیگران درگیر ممیزی هستیم. در این فیلم از پلانهای سخت و طاقتفرسا به راحتی نگذشتند و امیدوارم فیلم اکران گستردهتری داشته باشد. از هنروتجربه و امیرحسین علمالهدی به خاطر حمایت مصرانهاش و ایستادگی پای گیرانهاش در نمایش فیلم تشکر میکنم. شبیه کاراکتری که من بازی کردم در جامعه وجود دارد اما ما آن را ندیدهایم.»
او درباره نقشش در فیلم عنوان کرد: «عبدالله اسکندی گریم سختی برای من گذاشت و وقتی آن دندانها را روی صورتم در آیینه دیدم بغض کردم. او گفت من همین کار را در فیلم «گوزنها» برای بهروز وثوقی کردم. او هم اول آن را نمیپذیرفت اما بعدا خیلی بهاش کمک کرد. همین اتفاق برای من افتاد و بدون آن دندانها نمیتوانستم دیالوگ بگویم. گریم سختی داشتم که از فیلم درآمد و کنار گذاشته شد و مورد بی مهری قرار گرفت.»
مریم زارعی درباره نقش «پریناز» در فیلم عنوان کرد: «خوشحالم که امروز این فیلم پخش شد. زمانی که فیلم باید دیده میشد دیده نشد و الان از اکران آن خوشحال هستم. وقتی فیلم ساخته شد من ۹ ساله بودم اما الان ۱۵ سال دارم و فیلم را هنوز ندیدم.»
او ادامه داد: «بعد از «پریناز» به دفاتر مختلف مراجعه کردم و تست دادم. شانس آن را نداشتم که فیلم در زمان خودش اکران شود. امروز در موقعیت سنیای هستم که نه کودک حساب میشوم و نه یک دخترخانم و متاسفانه امروز من سنام بالاتر رفته و اکران فیلم به من کمکی نمیکند.»
ارسال نظر