مجتبی طالقانی در روزنامه شرق نوشت: دوره جدید انتخابات شوراهای شهر به سرانجام رسید و در مدت کوتاهی شاهد آغاز فعالیت نمایندگان تازه خواهیم بود. در هیاهوی انتخابات و درحالیکه هریک از داوطلبان و تشکلهای پشتیبان آنها در تکاپوی کسب رأی و پیروزی بر رقیبان خود بودند، جایی برای طرح مباحث بنیادی درباره حوزههای نمایندگی، تشکلهای حامی و برنامه برای شهر وجود نداشت؛ اما اینک که تکلیف شوراهای شهر روشن شده، طرح بحثهایی در این موارد مناسب به نظر میرسد.
مجتبی طالقانی در روزنامه شرق نوشت: دوره جدید انتخابات شوراهای شهر به سرانجام رسید و در مدت کوتاهی شاهد آغاز فعالیت نمایندگان تازه خواهیم بود. در هیاهوی انتخابات و درحالیکه هریک از داوطلبان و تشکلهای پشتیبان آنها در تکاپوی کسب رأی و پیروزی بر رقیبان خود بودند، جایی برای طرح مباحث بنیادی درباره حوزههای نمایندگی، تشکلهای حامی و برنامه برای شهر وجود نداشت؛ اما اینک که تکلیف شوراهای شهر روشن شده، طرح بحثهایی در این موارد مناسب به نظر میرسد.
طرح این پرسشها به قصد رسیدن به جوابی عاجل نیست و نمایندگان منتخب شهر نیز احتمالا سهم بزرگی در آن نخواهند داشت؛ اما پیشکشیدن این سؤالها زمینهای است برای کنکاش در آنچه تابهحال بهنوعی دانسته و تمامشده تلقی میشده است. سؤال این است که آیا سیستم انتخاباتی موجود نیازهایی که انتخاب چنین نهادی را برای شهرها ضروری کرده، پاسخگوست؟ آیا حوزههای انتخاباتی بهدرستی تعیین شدهاند؟ آیا تشکلها و احزابی که کاندیداها را معرفی کردند، واقعا نیازهای شهر را مدنظر داشتهاند؟ آیا در نبود برنامه و خطمشی معینی برای سمتدهی به اقدامات شهرداری، نیازهای شهر تأمین میشود؟
١- حوزه جغرافیایی نمایندگی:
سخن از حوزه جغرافیایی نمایندگان شهر بیشتر معطوف به وضعیت شهرهای بزرگ و کلانشهرهاست. تفاوت یک شهر بزرگ با شهرهای کوچک و متوسط، محدود به تعداد جمعیت نیست، بلکه فرق عمده در کیفیت روابط اجتماعی و شیوههای تعامل متقابل فرد و اجتماع در این شهرهاست. در شهرهای کوچک و متوسط هنوز امکان شناخت متقابل انتخابکنندگان و انتخابشوندگان وجود دارد. اطلاع از سابقه و عملکرد شخصی داوطلبان بهصورت مستقیم یا از طریق افراد شناختهشده محلی میسر است. شخص، خانواده، شغل و نوع روابط هرکس با اهل محل و جهتگیری عمومی و اجتماعی او نیز معمولا شناختهشده و دانسته است. در شهرهای بزرگ و کلانشهرها وضع کاملا برعکس است.
ویژگی شهر بزرگ از حیث اجتماعی در غریبگی و ناشناسبودن است. رابطه ساکنان یک شهر ذیل شرایط عرفی و قانونی با یکدیگر تنظیم میشود و آنچه اصطلاحا نظارت اجتماعی نامیده میشود و ویژه شهرهای کوچک است به حداقل خود میرسد. شناخت مردم از فعالان اجتماعی و مدنی و علاقهمندان به مشاغل سیاسی متکی به وسایل ارتباط عمومی و رسانهها و بهتازگی شبکههای اجتماعی است. شناختهای رودررو و مستقیم، به نزدیکان و احیانا همسایگان محدود است و برد اجتماعی در سطح شهر ندارد.
علاوه بر تفاوتهای جامعهشناختی بین شهرهای بزرگ و کوچک، مسئله دیگر وجود فاصله درآمدی و شکاف طبقاتی درخورتوجه بین مناطق جغرافیایی در شهرهای بزرگ است... . برخی مناطق این شهر جمعیتی بیشتر از بسیاری شهرهای کوچک و متوسط دیگر نقاط کشور دارند؛ بدون آنکه نمایندهای از خود در پارلمان شهر داشته باشند.
برای رفع این نقیصه در تعدادی از شهرهای دنیا شیوه نمایندگی بخشی یا منطقهای، جایگزین شیوه انتخاب در سطح شهر شده است... بهاینترتیب تفاوت اصلی دو شیوه در محدوده جغرافیایی حوزه نمایندگی است؛ نمایندگی از محدوده معینی از شهر یا نمایندگی از کل شهر. این دو شیوه نمایندگی هریک خصوصیات و ویژگیهایی دارند که این دو را تا حد زیادی در نقطه مقابل یکدیگر قرار میدهد.
٢- فقدان احزاب شهری
اغلب گفته میشود شکلگیری احزاب و تشکلهای سیاسی زیربنا و محور ایجاد نظامهای دموکراتیک و حاکمیت مردمی است؛ این سخن درستی است و هرچه احزاب سابقه طولانیتر و دوره فعالیت بیشتری داشته باشند، در تحکیم حاکمیت مردمی و جلب مشارکت تعداد بیشتری از مردم در سرنوشت سیاسی خود موفقتر خواهند بود. درباره اینکه چگونه جوامع به سطحی از عملکرد سیاسی و اجتماعی میرسند که سازمانها و نهادهای خود را سامان میدهند و از طریق آنها هدایت جامعه و سرنوشت سیاسی خود را به دست میگیرند جای سخن بسیار است؛ در اینجا به نوعی از تشکلهای اجتماعی میپردازیم که عملکرد اجتماعی و سیاسی آنها محدود به حوزه و محدوده شهری است که در آن پدید میآیند؛ این سازمانهای اجتماعی که اصطلاحا احزاب شهری نیز خوانده میشوند، هدف خود را دستیابی به مرکز قانونگذاری شهر یا همان شورای شهر و همچنین تعیین شهردار معین کرده و برای جلب آرای اهالی شهر به نفع کاندیداهای خود تلاش میکنند.
برنامه یا مانیفست این احزاب منحصر به اقدامات اجتماعی و فرهنگی و عمرانی در محدوده شهر است و فراتر از شهر و نیازهای آن پیشنهادی ندارند. تأسیس اینگونه از احزاب در شهرهایی که در آن حضور دارند و گاه عکسالعملی در مقابل احزاب بزرگ سیاسی که در سطح ملی فعالیت میکنند، بوده است. احزاب بزرگ ملی از بهدستگرفتن کنترل شهر یا اکثریت اعضای شورای شهر بهعنوان وسیلهای برای دردستگرفتن مدیریت در سطح ملی بهره میبردند و در این میانه بسیاری از نیازها و خواستههای معین اهالی شهرها به فراموشی سپرده میشد. شکلگیری احزاب شهری یا نهادهای فعال در زمینه اداره امور شهر و از جمله نمایندگی در شورای شهر یکی از نخستین گامها در تمرین مردمسالاری و مشارکت اجتماعی بوده است.
٣- برنامه برای شهر
با گذر از دو مورد یادشده به موضوع مهم دیگری میرسیم که وجود یا فقدان برنامه برای شهر است. انتخاب نمایندگانی برای عضویت در شورای شهر بدون آنکه برنامه و چشماندازی وجود داشته باشد انتخاب آگاهانهای نیست. هریک از روشهایی که برای تعیین حوزه نمایندگی ذکر کردیم، با حضورداشن یا حضورنداشتن احزاب شهری اگر همراه با ارائه برنامهای با ایدههای معین و راهکارهای مشخص برای شهر نباشد، انتخابکنندگان را دچار ابهام و سردرگمی خواهد کرد. برنامه نماینده یا نمایندگان شورای شهر است که مبنای تصمیمگیری انتخابکنندگان قرار میگیرد.
بدون برنامه و سیاست معین برای آتیه شهر انتخابها تصادفی یا مبتنی بر معیارهایی غیرمرتبط خواهد بود. صریحتر بگوییم انتخاب نیست؛ نفس انتخاب، وجود راهحلهای متفاوت و چشماندازهای غیرمتشابه است؛ انتخاب اشخاصی است که خود نیز از اقدامات آتی و تصمیمگیریهای بعدی خود اطلاع روشنی ندارند و معلوم نیست چه سرنوشتی در انتظار شهر است. کافی نیست انتخابشوندگان انسانهای خوب و مورد اعتمادی باشند یا گذشته اجتماعی مقبولی داشته باشند، مهم این است که چه در سر دارند و آنچه را در سر دارند، چگونه میخواهند محقق کنند.
٤- ختم سخن و چند توصیه
نگاهی به انتخابات گذشته و اخیر شوراهای شهر بهویژه در شهرهای بزرگ بهخوبی نشان داد رقابت بین جناحهای بزرگ ملی بر صدر مسائل مشخص شهرها نشسته بود و مختصر کوششهای بعضی تشکلهای محلی برای معرفی نامزدهای خود نیز متأثر از خواستهای احزاب ملی ناکام ماند و رقابت ملی جایگزین رقابت در تشخیص نیازهای شهرها شد.
انتخابکنندگان که همان اهالی شهرها باشند نیز نیازهای خود را تحتتأثیر تبلیغات وسیع احزاب فراموش کرده و انتخابی ملی را جایگزین کرده بودند. حرف از مسائل واقعی شهرها به حاشیه رفت و بحثهای بزرگتری مطرح شد. شک نیست که در هر انتخابی دیدگاههای کلی انتخابکنندگان و انتخابشوندگان نقش اساسی دارد و مسائل شهر جدای از مشکلات بزرگتر نیست؛ اما این به آن معنا نیست که تقاضای مشخص و نیاز معین در لابهلای مسائل عامتر به فراموشی سپرده شود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر