مهسا جزینی در روزنامه شرق نوشت: دبیرکلی که هیچوقت با رسانههای اصلاحطلب گفتوگو نمیکند قرار است کنار برود و جایش را به یک جوانتر بدهد. بعید است در سیاستهای آتی این حزب اصولگرا حتی با رفتن حسین فدایی تغییرات خاصی رخ دهد. البته این فقط یک احتمال است، چون سیاستهای این حزب پیش از این تغییرات دیگری هم به خود دیده است.
مهسا جزيني در روزنامه شرق نوشت: دبيركلي كه هيچوقت با رسانههاي اصلاحطلب گفتوگو نميكند قرار است كنار برود و جايش را به يك جوانتر بدهد. بعيد است در سياستهاي آتي اين حزب اصولگرا حتي با رفتن حسين فدایي تغييرات خاصي رخ دهد. البته اين فقط يك احتمال است، چون سياستهاي اين حزب پيش از اين تغييرات ديگري هم به خود ديده است.
آنها يك زماني حامي ششدانگ احمدينژاد بودند، اما زماني ديگر رأي به اخراجش از حزب دادند.جمعيت ايثارگران تلاش زيادي كرده است تا در اين سالها نقشي محوري در جريان اصولگرايي پيدا كند. تلاشهايش را هم از همان سال ٨٤ آغاز كرد كه برخلاف نظر شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب در دور نخست انتخابات، به دنبال قاليباف رفت. سال ٩٦ اما بالاخره موفق شد اين نقش محوري را تكميل كند و به آرزويش برسد.
شايد براي همين به دبيركلش، «حسين فدایي»، حتي لقب مرد پشتپرده اصولگرايي هم دادهاند. برآيند فعاليتهايشان اما چندان چنگي به دل نميزند؛ نمونهاش شكست اصولگرايان در انتخابات اخير بود. ميگفتند پشتپرده تصميمات جمنا (جبهه مردمي نيروهاي انقلاب) جمعيت ايثارگران و دوقلويش، جمعيت رهپويان انقلاب، متعلق به زاكاني قرار دارند و نهايتا خروجي ماجرا هم به پاي همينها نوشته شد.
حالا دبيركل اين حزب؛ يعني حسين فدایي، اعلام كرده كه ميخواهد كنار برود تا بهجايش يك جوانتر دبيركل شود. احتمالا نارضايتي از نتيجه انتخابات درون بدنه جريان اصولگرايي و همين احزاب كوچك و بزرگ كم نبوده و در تصميمات رؤسا و دبيرانكل مؤثر، كناررفتن حسين فدایي ميتواند نمود اين نارضايتي تلقي شود. بسياري معتقدند رأي و نظر او در جلسات جمنا مبنيبر ماندن رئيسي و رفتن قاليباف تأثير اساسي در خروجي نهايي داشته است.
مشاجره با ناطقنوري
حسين فدایي، دبيركل تاكنون جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي، پيشتر عضو سازمان مجاهدين انقلاب، اما با ديدگاه راست بود و براي همين در نتيجه اختلافات بهوجودآمده از سازمان جدا شد و جمعيت ايثارگران را تأسيس كرد. فدایي از موافقان آيتالله راستيکاشاني و معتقد به ولايت تام او در سازمان بود. در دور اول انتخابات رياستجمهوري سال ٨٤ اين جمعيت از نامزدي محمدباقر قاليباف و در دور دوم از نامزدي محمود احمدينژاد حمايت کرد. او در سه دوره مجلس هفتم، هشتم و نهم حضور داشت.شروع دلخوري ناطق از اصولگرايان و بهويژه جامعه روحانيت هم از همان روزهاي بعد از انتخابات ٨٤ و نقش جمعيت ايثارگران آغاز شد؛ اگرچه در سال ٨٨ سر باز كرد.
ناطقنوري انتقاداتي را در ماجراي انتخاب احمدينژاد متوجه جريان ايثارگران كرده بود، اما پاسخش با هجمه و حمله ايثارگران روبهرو شد.ناطقنوري در گفتوگويي با انتقاد از رفتار تشكيلاتي جمعيت ايثارگران در انتخابات ٨٤ گفته بود: «ايثارگران در يك مقطعي ديگر خرجشان را از ما جدا كردند.، عنوان شوراي هماهنگي نيروهاي اجتماعي را براي خود برگزيدند و راهشان از ما جدا شد. ما در ايران حزب نداريم، قبيله داريم و كارهاي قبيلهاي. زمان انتخابات نيز اختلافات قبيلهاي افزايش پيدا كرد».
جمعيت ايثارگران پيشتر ناطق را متهم به شيخوخيت كرده بود با اين عنوان كه نظرش بر يك نامزد است و ميخواهد آن را به اصولگرايان تحميل كند، اما ناطقنوري گفته بود: «اولا كه جمعيت ايثارگران اكثريت مجلس را در اختيار ندارد، ثانيا بهصراحت ميگويم كه تأثيرگذار هم نيستند. اينگونه نيست كه اكثريت مجلس تابع نظرات آقايان ايثارگران باشند. ضمنا ارزشيبودن و معاملهنكردن معنايش اين نيست كه حتما از من حمايت كنند يا نظر من را تأييد كنند». ناطق در كنايهاي به رفتار غيرتشكيلاتي ايثارگران گفته بود: «آنقدر تشكيلاتي بودند كه از كل شوراي هماهنگي بيرون آمدند، پنج كانديدا را گذاشتند كنار و رفتند سراغ يك نفر ديگر.
حتي به آقاي احمدينژاد كه عضو شوراي مركزي آنها بود، توجه نكردند و ايشان را بهعنوان كانديداي نهايي انتخاب نكردند. در مرحله دوم ناچار شدند از آقاي احمدينژاد حمايت كنند چون سخت مخالف آقاي هاشمي بودند».ناطقنوري راست ميگفت. حسين فدایي بعدا خودش اعتراف كرد كه «ما ميخواستيم افراد متعلق به اردوگاه توسعه سياسي و توسعه اقتصادي رأي نياورند. اين جمعبندي ما با اجماع شوراي هماهنگي به تصويب رسيد که نامزد ما نبايد از اردوگاه دوم خرداد باشد؛ کاري کنيم که حتما يک اصولگرا رأي بياورد و آنها رأي نياورند.
دوم اينکه بحثهاي بسياري درخصوص آقاي هاشمي صورت گرفت و در نهايت اجماع بر اين شد که بهتر است آقاي هاشمي نيايد و اگر آمد، نامزد ما نخواهد بود».پس از سخنان ناطق، برخي اعضای جمعيت ايثارگران شروع به اتهامزني عليه ناطق كردند. همان زمان از سخنگوي جامعه روحانيت، سؤال شد كه آيا قصدي مبنيبر حمايت از ناطق ندارند؟ اما پاسخ منفي بود. مصباحيمقدم گفته بود در شوراي مركزي چيزي در اين خصوص طرح نشده است.
ايثارگران با ديگر بخشهاي جناح اصولگرا هم سرشاخ شدند. به امير محبيان و حزب تازهتأسيسش «نوانديشان ايران اسلامي» هم حمله كردند. محبيان با انتقاد شديد از آنچه «رفتار غيراخلاقي جمعيت ايثارگران و سايتهاي وابسته به آن» ميناميد گفته بود: «باوجود اينکه هرگز مايل به ورود به اين درگيري نبوده و نيستيم، اما به علت اين رفتار و تهمتهايي که اين گروه به حزب نوانديشان ميزند، از آنها به مراجع قانوني شکايت خواهيم کرد». بخشي از حملات از آن جهت بود كه رئيس دفتر ناطقنوري، مؤسس و عضو شوراي مرکزي حزب «امير محبيان» شده بود.
بازگشت از احمدينژاد
در تمام طول دوره دولت نهم حامي ششدانگ احمدينژاد بود؛ مثلا همان زمان كه نامه ٥٦ اقتصاددان به احمدينژاد در نقد سياستهاي اقتصادياش منتشر شد، جمعيت ايثارگران به شدت به اقتصاددانها حمله كرد و نوشت: «عملكرد دولت نهم و مجلس هفتم با تمام اشكالاتي كه ممكن است بر آنها مترتب باشد، قطعا قابلدفاعتر از دوره هشتساله دولتهاي ماقبل آن و مجلس ششم است. دورهاي كه اغلب امضاكنندگان نامه از مدافعان آن دوره و داراي گرايش دومخردادي هستند». سال ٨٦ هم وقتي احمدينژاد در دانشگاه كلمبيا سخنراني كرد، ايثارگران بيانيه داد كه: «شجاعت و صلابت جناب آقاي دكتر احمدينژاد در رساندن پيام عدالتخواهانه و حقمدارانه ملت ايران، سخنرانيها و مصاحبههاي اخير ايشان در آمريكا بهويژه نطق در مجمع عمومي سازمان ملل و سخنراني در دانشگاه كلمبيا، نشاندهنده ديپلماسي فعال، پويا و موفق دولت است».
سال ٨٨ هم همچنان مدافع سرسخت احمدينژاد بود. در مجلس نطق غرايي در حمايت احمدينژاد و عليه موسوي در مجلس ايراد كرد. در يک نطق ٢٠دقيقهاي، حمله شديداللحني به مخالفان دولت نهم كرد. چهار سال بعد اما محمود احمدينژاد از جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي لغو عضويت شد. فدايي گفته بود: «احمدينژاد پس از رياست جمهوري دوره نهم، دو جلسه بيشتر در اين تشکل شرکت نکرد و در دوره دوم نيز در هيچ جلسهاي حضور نيافت و از اين رو عملا لغو عضويت شد که با توجه به حضور وي در کسوت رياستجمهوري اين موضوع به صورت رسمي اعلام نشده بود». البته ماهعسل او و احمدينژاد از يك سال قبل به پايان رسيده بود.
زماني كه ملكزاده در دولت احمدينژاد مشاور بود و همزمان مشاور آيتالله شاهرودي. فدایي گفت: «معتقدم اگر دادگاه فردي را به عنوان مجرم مشخص کرد، هيچکس حق ندارد او را در مناصب به کار بگيرد».مهدي كوچكزاده، محمود احمدينژاد، داوود دانشجعفري، فاطمه آليا و معصومه آباد برخي اعضاي سابق جمعيت ايثارگران بودند. بايد ديد آينده حزبي كه چهره اصلياش ديگر تمايلي به ماندن در سمت دبيركلي ندارد و چهرههاي مهمي را هم از دست داده است، چه خواهد شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر