طلاق یکی از پیامدهای اصلی اعتیاد است که از سوی دیگر خود نیز میتواند دلیلی برای شیوع و گسترش اعتیاد باشد. در واقع اعتیاد به دلیل عوارض گستردهای که همراه دارد، زوجها را مجبور به طلاق میکند و از جنبههای مختلف بر زندگی آنها تاثیر میگذارد.
فرید براتی سده در روزنامه آرمان نوشت: طلاق یکی از پیامدهای اصلی اعتیاد است که از سوی دیگر خود نیز میتواند دلیلی برای شیوع و گسترش اعتیاد باشد. در واقع اعتیاد به دلیل عوارض گستردهای که همراه دارد، زوجها را مجبور به طلاق میکند و از جنبههای مختلف بر زندگی آنها تاثیر میگذارد.
بر اساس آمار افراد معتاد تقریبا سه برابر بیشتر از افراد عادی برای طلاق به مراکز مشاوره مراجعه میکنند. در جامعه ما اعتیاد بیشتر مردان را درگیر کرده است. از مجموع افرادی که برای طلاق مراجعه میکنند حدود هشتدرصد به دلیل اعتیاد زن و ۹۲درصد به دلیل اعتیاد مردان این درخواست را دارند. اعتیاد در بروز پدیده طلاق اهمیت ویژهای دارد.
در شرایط کنونی با توجه به حجم مشکلات مختلف و کیفیت اعتیاد، این آسیب اجتماعی تاثیر مستقیم بر زندگی و خانوادهها دارد، هر چند حدود سهدرصد مردم به آن مبتلا هستند. با اینکه افراد معتاد در کشور جمعیت فراوانی را در بر نمیگیرند، اما همان جمعیت اندک هم به دلیل آسیبهای بیشماری که بر پیکره خانوادهها وارد میکنند،درصد بالایی از طلاق کشور را به خود اختصاص دادهاند.
فرد معتاد، درگیر آسیبهای اجتماعی مختلف
اغلب آسیبهای تهدیدکننده فرد معتاد به شکل هم افزا روی یکدیگر تاثیر گذار هستند. برای مثال اعتیاد میتواند بر عوامل بروز آسیبهای اجتماعی دیگر نقش داشته یا باعث افزایش آسیبها شود. اعتیاد در بین آسیبهای اجتماعی میتواند یک حالت اصلی و پایه را برای بروز و تشدید دیگر آسیبها فراهم کند.
اعتیاد بر عوامل فردی، زیستی، روانشناسی، اجتماعی، معنوی و... فرد معتاد و افراد پیرامون او تاثیرگذار است و این عوامل ابعاد مختلف انسان همچون عواطف، جسم، هیجان، شخصیت، ارتباطات خانوادگی و اجتماعی را درگیر میکند. در اصل اعتیاد ابعاد مختلف زیستی، روانی، اجتماعی، معنوی و... را تحت تاثیر قرار میدهد.
در این شرایط میتوان اعتیاد را به عنوان مادر آسیبها و جزو اساسیترین و تاثیرگذارترین آسیب بر دیگر آسیبها دانست. برای مثال با بررسی میزان طلاق در جامعه میتوان اعتیاد را یکی از دلایل با فراوانی بالا در بروز اختلاف در بین زوجها دانست، چون فرد معتاد تحت تاثیر مواد مخدر از اعمال بد رفتاری، هدر رفتن منابع خانواده و دیگر آسیبهای تهدیدکننده خانواده ابا ندارند. در این وضعیت روابط خانوادگی فرد معتاد به سردی گرایش پیدا میکند.
این امر باعث تربیت ناصحیح و کاهش نظارت رفتار بر فرزندان شده و به این شکل الگوهای تعاملی افراد را از بین میبرد. به این شکل اعتیاد زمینههای بروز طلاق را در جامعه افزایش داده و باعث تشنج، درگیری و خشونت در خانواده میشود. خشونت در خانواده هم با تضعیف روابط خانوادگی همراه است. با این تفاسیر اعتیاد همچون دیگر آسیبهای اجتماعی از جمله کودک آزاری، خشونت خانگی، روابط نا متعارف زوجها، سرقت و... بر زندگی افراد تاثیرگذار است.
آسیبهای اجتماعی با یکدیگر ارتباط دارند
مساله دیگر در زمینه آسیبهای اجتماعی تحت عنوان خاصیت هم افزای آسیبها بر یکدیگر مورد بررسی قرار میگیرد. برای مثال بروز هر یک از آسیبها همچون اعتیاد، خشونتهای خانگی، سرقت و... میتواند زمینه را برای بروز، تسریع و تشدید دیگر آسیبها ایجاد کند. به هر حال خاصیت هم افزایی اعتیاد به ویژه در طلاق به روشنی قابل اثبات است.
برای مثال با بررسی دلایل طلاق در پنج سال اخیر میتواند گفت که تعداد قابل توجهی از زوجها به دلیل اعتیاد از هم جدا شدهاند. همچنین با بررسی خانوادههایی که طلاق در آن وجود دارد، باید گفت که در اغلب این خانوادهها اعتیاد هم مشاهده میشود. در واقع آسیبهای اجتماعی با یکدیگر ارتباط درونی، پیچیده و متنوع دارند.
چگونگی رفتار با فرد ترککننده
اغلب زنان وقتی همسرشان درگیر اعتیاد میشود، برای ادامه زندگی مردد هستند و اگر بتوانند جدا میشوند. گروهی هم که به ادامه زندگی با شخص معتاد تن میدهند در بیشتر موارد جایی برای رفتن نداشته و حامی مالی و خانوادگی مناسبی در اختیار ندارند. بر اساس تحقیقات انجام شده زنان در گام نخست به سمت طلاق نمیروند، بلکه سعی در اصلاح فرد معتاد میکنند. زنان حتی همسرشان را به مراکز ترک اعتیاد ارجاع میدهند، چون میخواهند سایه همسر بر سر خود و فرزندانشان باشد.
هر چند وقتی فرد معتاد در مقابل هرگونه اصلاح و ترک مواد از خود مقاومت نشان میدهد، چارهای جز طلاق نمیماند. بیشک افراد معتاد در زندگی خانوادگی و زناشویی دچار مشکل میشوند. وقتی زن از نظر عاطفی ارضا نمیشود و به لحاظ اجتماعی تحت فشار جامعه و محیط قرار میگیرد، جدایی را به عنوان معقولترین راه انتخاب میکند.
در برخی موارد زن هم در اثر اعتیاد همسر درگیر مصرف مواد مخدر میشود و این خود به عامل طلاق تبدیل میشود. در اغلب خانوادههایی که زوج درگیر اعتیاد است، بحث درآمد و خرجی هم زن را تحت فشار قرار میدهد، چون مردان معتاد در بیشتر موارد توان تامین هزینههای اولیه زندگی را از دست میدهند. در ضمن میزان قابل توجهی از زنانی که همسر معتاد دارند در مراجعه به مراکز مشاوره این مشکلات را بیان میکنند.
تعداد اندکی از معتادان میتوانند ترک کنند
در برخی مواقع شاهد اصلاح فرد و تمایل به ترک اعتیاد هستیم. در این شرایط باید به خانوادهها نحوه برخورد و مقابله با شرایط بحران را آموزش داد. وقتی فرد معتاد اقدام به ترک میکند، خانوادهها باید بتوانند او را مورد پذیرش قرار داده و به این شکل شدت استرسها و اضطرابهای تهدیدکننده خانواده را کاهش دهند.
باید دانست که میزان اندکی از معتادان فقط میتوانند اعتیادشان را ترک کرده و به زندگی عادی برگرددند. در این فرایند باید خانواده را راضی به زندگی با آن افراد کرد. از سوی دیگر اگر معتاد به اصطلاح تمامی پلهای پشت سر خود را خراب کرده باشد، طبیعتا نمیتوان نسبت به برگشت و ادامه زندگی مشترک او امیدوار بود.
این در حالی است که میزان قابل توجهی از افراد به نحوی پلهای پشت سر خود را خراب میکنند که دیگر امکان برگشت خانواده وجود ندارد. با این تفاسیر خانوادهها نباید نسبت به ترک و درمان فرد معتاد نا امید باشند. در واقع باید خانواده شرایط جدید فرد را پذیرفته و با دیدگاه جدید با او و شرایطش به ادامه زندگی بپردازد.
این گونه رفتارها استمرار بهبودی، سلامت فرد معتاد و تداوم یک زندگی عادی را به دنبال دارد. همچنین بر اساس بررسیهای انجام شده خانوادههایی که سرپرستشان تحت تاثیر مواد محرک هستند، با مشکلات متعدد مواجه میشوند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر