هدی هاشمی در روزنامه ایران نوشت: هر چند «آقازاده» بودن به تنهایی دلیلی بر انکار توانمندی و تخصص فردی افراد نیست اما اولین بار ماجرای «ژن خوب» در مصاحبه حمیدرضا عارف پسر محمد رضا عارف نماینده مجلس شنیده شد.
او در مصاحبه با آپارات گفته بود: «هر کسی که توانایی داشته و به نقطهای رسیده، حتماً استعدادهایی در وجودش بوده؛ بالاخره تأثیر وراثت وجود دارد، ژن وجود دارد. پدر و مادر من هر دو جزو شاگرد اولهای کنکور در کشور بودند، مادر من رتبه پانزده کنکور داشته؛ این ژن منتقل میشود. بالاخره این خون میآید و میرسد؛ همین طوری که کسی نمیتواند ادعا کند اصل و نسب دارد.
افتخار میکنم این تواناییها از دو تا ژن خوب، هم از طرف مادر و هم از طرف پدر آمده است.» این حرف مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان اجتماعی و کاربران شبکههای مجازی قرار گرفت. کاربران با هشتگ پسرعارف و ژن خوب به شدت به فرزند این سیاستمدار حمله کردند و استفاده از رانت و موقعیت پدرش برای موفقیت او را گوشزد کردند.
در کشوری که نرخ بیکاری بالاست و بسیاری از نخبگان برای به دست آوردن فرصت های شغلی شایستهتر مهاجرت میکنند لاپوشانی این قضیه و استفاده از ماجرای ژن خوب جفای نابخشودنی بر سایر مردم شریفی است که به دلیل عدم رابطه با حاکمیت نتوانستهاند موقعیتهای درخوری بیابند.
حالا که بحث انتخابات شهرداران شهرها و شهرستانها مطرح شده، متأسفانه باز هم هر روز خبرهایی منتشر میشود که در برخی از شهرها کسانی به عنوان شهردار انتخاب شدهاند که فرزند برخی از آقازادهها هستند. آقازادههایی بیتجربه که با رانت و ارتباط پدرشان به این سمتها رسیدهاند.
غلامرضا علیزاده جامعه شناس در واکاوی این موضوع معتقد است: موضوعی به نام ژن خوب و بد نداریم و این موضوع عامل تعیین کنندهای برای پیشرفت اجتماعی افراد نیست. اگر ژن عامل تعیین کننده موفقیت و پیشرفت افراد بود تمام کسانی که دانشمند بودند باید فرزندان دانشمندی هم تحویل جامعه میدادند.
از دیدگاه روانشناسی اجتماعی وعلوم تربیتی شخصیت انسانها بر اثر وراثت، خانواده، جامعه و محیط اجتماعی و تجربه بیهمتای شخصی رشد میکنند و این ۵ عامل تأثیر بسزایی در رشد و پیشرفت افراد دارد.
وی نقش خانواده را برای پیشرفت فرزندان بسیار مهم توصیف کرد و گفت: در شکلگیری علایق و سلایق کودکان، خانواده نقش بسیار مهمی دارد. قدرت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خانواده بسیار در پیشرفت فرزندان نقش دارد.علاوه بر این خانواده خاص موجب میشود که فرزندانشان در جامعه و محیط اجتماعی دیده شوند و همین جامعه باعث ترقی افراد میشود.
شما به دولتمردان خودمان نگاه کنید؛ آنها از دبیرستانها و دانشگاههای خاصی فارغالتحصیل شدند که تحصیل در این مدارس و دانشگاه ها بنیان مالی بالایی میخواهد. آنها آقازاده شدند و فرزندانشان هم در بهترین مدارس درس خواندند و برای ادامه تحصیل به خارج از ایران رفتند؛ گروهی از آقازاده ها در خارج از کشور تحصیل میکنند.
آنها خودشان هم میدانند که آینده ایران به دست آنهاست بنابراین دغدغه خاصی برای پرداخت شهریه ندارند آنها مثل دانشجویان معمولی نیستند که شبها در رستوران کار کنند تا بتوانند خرج تحصیلشان را در بیاوردند اصلاً دغدغهای جز درس خواندن ندارند. میدانند هر وقت برگردند در ایران کار دارند اینها از یکسری امتیازات خاص استفاده میکنند و اینکه حالا مطرح میشود ژن ما خوب است حرفی عجیب و غریبی است.
دکتر علیزاده با اشاره به اینکه مطرح کردن ژن خوب در این دوره اصلاً کار سنجیدهای نیست تأکید کرد: مطرح کردن ژن خوب یعنی اینکه میخواهیم وارد مسألهنژاد پرستی و قبیله گرایی شویم این همان دیدگاه شاه و سلطان است. هیچ تحقیقی هم ثابت نکرده که فقط ژن میتواند عامل موفقیت افراد باشد.
موضوع فراتر از یک ژن خوب است
مطرح شدن ژن خوب موجب شد تا برخی از کارشناسان به این سؤال هم پاسخ دهند که چرا در کشور ما اینقدر تمایل و ولع برای ورود به عرصه قدرت و سیاست وجود دارد؟ چرا همه دوست دارند در انتخابات شوراها و ریاست جمهوری ثبتنام کنند؟ آیا همه میخواهند بروند و امور را سامان دهند؟ به اعتقاد فردین علیخواه جامعه شناس، افرادی که دوست دارند وارد عرصه سیاست شوند میدانند که با رسیدن به یک جایگاه خودشان و فرزندشان را برای یک زندگی راحت بیمه میکنند.
علیخواه تأکید کرد: در یکی از نوشته هایم نسبت به گسترش روان شناسی گرایی در جامعه ایران هشدار دادم. اینکه تلاش شود شکستهای فردی را صرفا با عوامل فردی و نه اجتماعی و ساختاری تحلیل و ریشهیابی کنیم. قطعاً نگاه جامعه شناختی به شکستها و ناکامیهای فردی با نگاه روان شناسی گرایی متفاوت است.
جامعه شناسان عمدتاً به نحوه توزیع فرصتهای اجتماعی در بین افراد توجه میکنند و در علتیابی شکستهای فردی هم به سراغ این پرسش میروند که آیا توزیع فرصتها و منابع در جامعه منصفانه و عادلانه است؟ روشن است که وقتی پای ژن به میان میآید مسأله بسیار بغرنجتر میشود. در نگاه روان شناسی گرا به پیشرفت فردی، حداقل موضوع اراده در میان است ولی در ژن گرایی، مسأله زیست شناختی میشود و اراده و ساختار اجتماعی اهمیت خود را از دست میدهند.
نکته اساسی آن است که متأسفانه در کشور ما اتصال به شخص و شخصیتها میتواند بالا رفتن از نردبان ترقی را تسریع کند.
وی معتقد است: بده بستان یکی از ویژگیهای عرصه سیاست است. «این را میدهم و این را میگیرم». این بده بستانها و معاملهها در بسیاری از موارد در خصوص فرزندان انجام میشود. فرصتهایی برای فرزندان مسئولان گشوده میشود که در شرایط عادی و بدون در نظر گرفتن مقام والدینشان غیرممکن بود.
علیخواه با اشاره به اینکه چرا همه میخواهند سیاستمدار شوند گفت: من فکر میکنم بسیاری از اینها در خصوص بهتر شدن اوضاع کشور ناامید ولی در خصوص بهتر شدن اوضاع فردی و شخصیشان با ورود به عرصه قدرت کاملاً امیدوارند.
میدانند که ورود به عرصه قدرت چه فرصتهای بینظیر و نیز بده بستانهایی را مقابل آنان میگشاید. من فکر میکنم باید در خصوص افشای چنین بده بستانها و نیز فرصت طلبیها و رانت خواریها دست رسانهها را کاملاً باز گذاشت.
واقعیت آن است که من از این نظر یعنی سوء استفاده از موقعیتها و جایگاه ها، تفاوتی بین جناحهای سیاسی کشور نمیبینم. ولی معتقدم که رحم نکردن رسانهها به آدمهای فرصت طلب و رانت خوار، زمینه بهتر شدن امور را فراهم میکند پس موضوع فراتر از یک ژن خوب است.
ژن خوب با خانواده قدرتمند
پرویز اجلالی جامعه شناس نیز درباره اینکه مطرح شدن ژن خوب باعث شکاف جامعه از دولتمردان میشود اظهار کرد: برابری انسانها در دنیای امروز یک اصل است، این نوع حرف زدن ضد انسانی و اخلاقی است و نشان میدهد افرادی که دارای جایگاه و پایگاهی با کمک خانوادهشان هستند بسیار خودپسندند.
آقایانی که به مقامی رسیدند باید بدانند که این نوع حرف زدن تأثیر بسیار مخربی بر جامعه میگذارد و موجب میشود که مردم با آنها فاصله بگیرند. افراد اگر جایگاهی در جامعه بدست آوردهاند بر اساس رانت بوده و همانهایی که از رانت استفاده کردهاند حرف از ژن خوب میزنند.
وی گفت: از نظر زیست شناسی و علمی، ژنتیک به تنهایی نمیتواند باعث موفقیت افراد شود بخش مهمی از پیشرفت افراد بر اثر یادگیری است. کسانی که مدعی هستند بر اثر ژن خوب به جایگاهی رسیدند کلاً در اشتباه هستند.شاید اینطور بتوانیم بگوییم ژن خوب به همراه خانواده قدرتمند میتواند موجب پیشرفت افراد شود.
صادق زیبا کلام استاد دانشگاه هم درپاسخ به این سؤال که زمانی ارتباط خانوادگی با مسئولان صرفا یک امتیاز محسوب میشد اما چه اتفاقی افتاد که امروز این افراد حضور در سمتهای مدیریتی و اجرایی را حق خود میدانند، به فرارو گفت: موضوع این است که هیچ دلیل اخلاقی و منطقی برای اینکه این افراد بدون داشتن تجربه کافی و بدون توجه به شایستهسالاری بیایند و شهردار یا نماینده مجلس و... شوند وجود ندارد، آنها اینگونه توجیه میکنند که مثلاً پدر ما جنگ رفته است یا جانباز است یا اینکه طی این سالها به کشور خدمت کرده است.
او تصریح کرد: درحالی که باید به این افراد گفت پدر شما هر چه انجام داده به دلیل اعتقادات خودش بوده و برای کشورش انجام داده است و اگر فرد متدین و دین داری است که خوش به حالش در آخرت به کارش میآید ولی این دلیل نمیشود که شما بدون تجربه و توانایی در سمتهای مهم جای یک نیروی کارآمد را اشغال کنید. بنابراین حرفهای شما از پایه و اساس اشتباه است.
نظر کاربران
بنده خدا که حرف دروغی نگفته. تاثیر توارث هم که از قبل ثابت شده. بنظر من رسانه ها الکی یه چیزی رو بزرگ میکنن.
پاسخ ها
چرا حرف مفت میزنی من نابغه ای سراغ دارم که برا نداشتن پارتی سر از خلاف در اورد
مهتدس ما توی کشوری زندگی میکنیم که طرف با داشتن مدرک دکترای دانشگاه دولتی و مقالات علمی و ... جاروکشی میکند .
بجه های من یکیشون رتبه 14 یکیشون زیر 1000 حالام بیکارند چون ژن .پ.نداریم
درودبرانسانهای باشرف وشایسته
اقای عارف وامثالهم یادشان باشدهرچه بالاتر رود ابله ترست وروزی نه چندان دوربایدپاسخگوی مردم ایران باشند.