تغییر گفتمان در این دوره شوراها با حضور اصلاحطلبان؛ امری ضروری بهنظر میرسد. ترجیح مصلحت شهر و شهروندان برمنافع گروهی و شخصی، شفافیت در تصمیمگیری و عملکرد یا سخنگویی و مسئولیتپذیری و رعایت حقوق شهروندی و حفظ کرامت انسان از جمله اصول و ارزشهایی بوده که توسط اصلاحطلبان در کارزار انتخاباتی مطرح شده است.
علی نوذرپور در روزنامه ایران نوشت: تغییر گفتمان در این دوره شوراها با حضور اصلاحطلبان؛ امری ضروری بهنظر میرسد. ترجیح مصلحت شهر و شهروندان برمنافع گروهی و شخصی، شفافیت در تصمیمگیری و عملکرد یا سخنگویی و مسئولیتپذیری و رعایت حقوق شهروندی و حفظ کرامت انسان از جمله اصول و ارزشهایی بوده که توسط اصلاحطلبان در کارزار انتخاباتی مطرح شده است.
حال که اصلاحطلبان در تهران و اکثر کلانشهرها و بزرگ شهرها زمام امور شهرها را به دست گرفتهاند با توجه به اصول و ارزشهای پیشگفته و با هدف تحقق توسعه پایدار و صیانت از هویت شهر؛ تغییر رویکردها به شرحی که در ادامه خواهد آمد، ضروری است:
رویکرد اول؛ تغییر از مدیریت روزمره به مدیریت برنامه محور
گذر از تصمیمات کوتاه مدت، مقطعی و روزمره به برنامههای میان مدت و بلندمدت براساس نیازهای توسعه شهری.
رویکرد دوم؛ تغییر از مدیریت مسأله محور به مدیریت دارایی مبنا
تأکید بر داراییها و سرمایههای اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیکی در برنامهریزی و مدیریت شهری پس از ناکامی و شکست رویکردهای مسأله محور باید رویکرد مدیریت شهری جدید باشد.
رویکرد سوم؛ تغییر از مدیریت سنتی به مدیریت دانایی- مبنا
در قرن ۲۱ تنها شهرهایی قابلیت رقابت پذیری، توسعه و پیشرفت را دارند که مدیریت دانش- محور داشته باشند.
رویکرد چهارم؛ تغییر از مدیریت غیر شفاف به مدیریت شیشهای.
در برابر مدیریت محرمانه و غیر شفاف و پشت درهای بسته؛ ضرورت تغییر رویکرد به مدیریت شیشهای در راستای شفافسازی امور اجتنابناپذیر است.
رویکرد پنجم؛ تغییر از مدیریت عمرانی محور به مدیریت اکولوژیک- مبنا
مدیریت اکولوژیک- مبنا رویکردی است که در آن ظرفیتهای اکولوژیک منطقه برای انواع بارگذاریهای ساختمانی و فیزیکی در نظر گرفته شده و ویژگیهای زیستمحیطی شهر مورد رعایت و احترام واقع میگردد.
رویکرد ششم؛ تغییر از مدیریت «خود بسندگی» به مدیریت دیپلماسی محور
مدیریت دیپلماسی محور مدیریتی است که بتواند با تعامل و معرفی ظرفیتهای شهر در سطوح منطقهای، ملی و بینالمللی در جذب سرمایههای انسانی و مالی در سطوح یاد شده، موفق باشد و در را روی خود بستن و به منابع شهر صرفاً بسنده کردن پاسخگوی نیازهای مدیریت شهری در وضعیت کنونی نیست.
رویکرد هفتم: تغییر از مدیریت صرفاً کالبدی به مدیریت فرهنگ مبنا.
شهر یک سازمان اجتماعی است و دارای روح و روان و فرهنگ. بنابراین با اجرای صرفاً پروژههای، عمرانی چون پل و تونل و معبر نمیتوان آن را مدیریت کرد:
رویکرد هشتم؛ تغییر از مدیریت شهر مبنا به مدیریت محله مبنا
برنامهریزی و مدیریت محلهای میتواند بهنزدیک شدن مدیریت شهری به رفع نیازهای واقعی مردم کمک کند و شهر را در راستای پاسخگویی به نیازهای محلهای هدایت نماید.
رویکرد نهم: تغییر از مدیریت ناهماهنگ شهری به مدیریت هماهنگ و یکپارچه شهری وجود
سازمانها و مؤسسات دولتی و غیر دولتی متولی خدمات شهری جدای از شهرداری به تفرق و ناهماهنگی عمران و خدمات شهری انجامیده است. برای استفاده از کلیه ظرفیتهای در اختیار؛ مستند بهبند ۳۲ ماده ۷۱ قانون شوراها، تشکیل کارگروه مدیریت هماهنگ شهری با حضور شهرداری و سایر دستگاههای دولتی متولی امور خدمات شهری ضروری است.
رویکرد دهم؛ تغییر از مدیریت مالیه شهری به مدیریت اقتصاد مبنا
توجه به رونق کسب و کار مردم و افزایش سرمایههای آنها و رشد اقتصاد شهری، رویکردی است که توجه صرف به حوزه عوارض و درآمدهای ناپایدار کنونی را نادرست میداند.
رویکرد یازدهم: تغییر از مدیریت عرفی به مدیریت هوشمند شهر و شهرداری
پیچیدگی مسائل شهری از یکسو و رشد دانش و تکنولوژیهای جدید از سوی دیگر ضرورت هوشمندی شهر و الکترونیکی کردن شهرداری را گوشزد میکند.
رویکرد دوازدهم: تغییر از مدیریت شهر خودرو محور به مدیریت انسان محور
بها دادن به انسان و مقیاس انسانی در فرایند توسعه شهری، توجه به پیاده و پیاده روی را در مقابل مدیریت خودرو محور مطرح میکند.
رویکرد سیزدهم: تغییر از مدیریت بحران محور به مدیریت تابآور شهری رعایت اصول تابآوری شهری و گذر از مقابله صرف با سوانح طبیعی و حوادث غیر مترقبه مورد انتظار رویکرد جدید مدیریت شهری است.
رویکرد چهاردهم؛ تغییر از رویکرد «مرد محور» به «خانواده مبنا»
شهر ایرانی برای «مرد میانسال» طراحی و مدیریت میشود ضرورت تغییر نگاه به مدیریت خانواده- مبنا با توجه ویژه به زنان، شهر را برای همگان، قابل زیست میسازد.
رویکرد پانزدهم و تغییر از مدیریت رئیس مبنا به مدیریت سازمانی مشارکت محور مدیریت رئیس مبنا، رویکرد رایج شهرداران کشور است.
در حالی که حضور و مشارکت کارکنان شهرداریها در برنامهریزی، سازماندهی و اجرا، استفاده از همه ظرفیت و تواناییهای منابع انسانی شهرداریها را امکانپذیر میسازد.این تغییر نگاه به مدیریت شهری نیاز امروز جامعه مدیریت شهری اصلاحطلب کشور است.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر