زنان «توباف»، روستای «خراشاد» را در میان خشکسالی خراسان جنوبی، آباد کردند! جرقه این آبادانی را ابتدا زنی تهرانی در ذهن «فاطمه ذاکریان» زد تا زندگی در خراشاد آنقدر رونق بگیرد که آنها را به بازارهای آلمان وصل کند.
روزنامه ایران: زنان «توباف»، روستای «خراشاد» را در میان خشکسالی خراسان جنوبی، آباد کردند! جرقه این آبادانی را ابتدا زنی تهرانی در ذهن «فاطمه ذاکریان» زد تا زندگی در خراشاد آنقدر رونق بگیرد که آنها را به بازارهای آلمان وصل کند.
هرچند طمع واسطه و دلالی که حولههای زنان خراشادی را به این بازار اروپایی میرساند، باعث شد تا آنها دستشان از بازاری که ماهیانه ۵ هزار حوله از آنها میخواست کوتاه شود.
اما آنطور که «ذاکریان» به «ایران» میگوید او امیدواراست در بیست وهشتمین نمایشگاه بینالمللی صنایع دستی کشور کسی پیدا شود که دوباره آنها را به این بازار مشتاق وصل کند.
بازهم پای زنان در میان است
اینجا حداقل پای ۳۰۱ زن برای ثبت ملی روستای خراشاد به عنوان قطب حوله بافی کشور در میان است. فاطمه ذاکریان تازه مدیر عامل شرکت تعاونی ورشکسته روستا شده بود. این شرکت تعاونی را جهاد کشاوزی برای حمایت از کشاورزان دایر کرده بود اما خشکسالیها همه رشته هایشان را پنبه میکند. ذاکریان میگوید: «من سومین مدیرعامل شرکت تعاونی بودم. شرکت را با چهارمیلیون بدهی تحویل گرفتم.»
درست زمانی که خشکسالی رنگ و رو از سفره خراشادیها میگیرد و برخی از مردان را خانه نشین میکند، پای زنی تهرانی به خراشاد میرسد که به دنبال یک حوله دستباف زنان روستا میگردد. در صندوق هر زن خراشادی چند حوله یا پارچه سنتی یافت میشد اما هیچ کدام حوله هایشان را رو نمیکنند.
ذاکریان میگوید: «اینجا بود که فکر کردم این حوله باید خیلی ارزشمند باشد که مسافری از تهران برایش بیاید و دست خالی برگردد.» همان جا بود که آینده شرکت تعاونی ورشکسته را به دستبافتههای زنان روستا را گره میزند. نخستین بار ایده خودش را در یک جلسه قرآن خوانی به زنان روستا پیشنهاد میدهد: «اول خیلیها تمسخر کردند.» اما او اهمیت نمیدهد و کار را با کمک دو دستگاه شروع میکند.
به گفته ذاکریان زنانی که پیشقدم میشوند، شرط میکنند که کسی نام و نشانی از آنها نداند. در نهایت قرار میشود اگر باد چیزی را به گوش کسی رساند، بگویند کار مادربزرگیست که پیریاش را با این دستگاه سرمی کند. نخستین نمایشگاه را (سال ۸۳)که شرکت میکنند، روز سوم تمام دست بافته هایش فروخته میشود.
همین انگیزهای میشود تا در یک هفته ۱۴دستگاه دیگر از زیرزمینها بیرون کشیده شود. فاطمه ذاکریان سال ۸۵ کارآفرین نمونه میشود.او ۴۲ زن را در روستای خراشاد صاحب شغل کرده بود تا رتبه نخست بیشترین اشتغالزایی را در شبکه تعاونیهای کشور به دست بیاورد.
امروز که بیش از 300 زن روستایی توبافی میکنند آنها نمایندگی دائمی فروش در تهران و اصفهان دارند. در همین نمایشگاه هم به خانم ذاکری پیشنهاد ایجاد نمایندگی در «شاهرود» شده است. از قم، تهران، مشهد، کرمانشاه، نیشابور، سبزوار، اصفهان و... هم کسانی آمدهاند و توبافی را یادگرفتهاند تا بروند و به دیگران آموزش بدهند.
ذاکریان میگوید: «در حال حاضر هر زن خراشادی از توبافی ماهی تا 700 هزار تومان درمی آورد.» البته بعضی از زنهای روستا تا ماهی یک میلیون تومان هم دارند.
ذاکریان میگوید: «هرکس در خانه خودش کار میکند. یعنی هم به بچه و خانهاش میرسد هم درآمد دارد.» آنها یک صندوق هم راه انداختهاند که به زنان توباف وام چهاردرصدی بدون ضامن میدهند. زنانی که گاهی به جای قسط به صندوق «حوله» میدهند.
ماهی 5 هزار حوله به مقصد آلمان!
آنها چند نوع پارچه و حوله را به آلمان میفرستند. آلمانها حولههایی را که با مواد گیاهی رنگ شدهاند میپذیرند: «برای رنگ از پوست پیاز، روناس، انار و... استفاده میکنیم.» دلالها و واسطهها حوله را از خراشادیها ۲۰ هزار تومان میخرند و به آلمانها ۴۰ هزار تومان میفروشند. مشکل از همین جا شروع میشود. آلمانها ماهیانه خواهان ۵هزار حوله با رنگ گیاهی از خراشاد میشوند اما با قیمت کمتر. دلالها حاضر نمیشوند از ۲۰ هزارتومان سود خود بگذرند.
ذاکریان هم میگوید: «ما پول مواد اولیه را میدهیم. رنگ گیاهی زمان میبرد. مثلاً برای رنگ پارچه با پوست پیاز باید یک گونی پوست پیاز جمع کرد. دوبار جوشیده شود. همه اینها هزینه دارد. از هر حوله 2هزار و 500 تومان به ما میرسد.»
اما مرغ دلالها یک پا دارد و از خواسته خود کوتاه نمیآیند. ذاکریان میگوید: «ما خودمان که با اروپا ارتباطی نداریم. کسی باید مسیر را برای ما بازکند. تا الان کسی ریسک نکرده ما را به نمایشگاههای خارج از کشور بفرستد تا ما بتوانیم ارتباط بگیریم.»
او میگوید: «دستمال جیبیهایی که ما میبافیم، در کشور هلند طرفدار دارد. آنها دستمال کاغذی استفاده نمیکنند، چون میگویند که حساسیت زاست. اما دستمالهایی که ما درست میکنیم، آب زیادی به خود میگیرد. طبیعی است. کم حجم است بنابراین کمترین جا را میگیرد.» در نهایت بازار آلمان به همین راحتی از دست زنان خراشادی میرود.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
همین الان باید به اینها کمک کرد. نباید یک روز وقت تلف کرد. الان بعضیا میان میگن نیاز به تحقیق و فلان داره. در جواب اینها باید گفت این تحقیقات رو دللالها زحمتشو کشیدن از اینها یاد بگیرید. واقعا نفت بیرون کشیدن از صدها متر زیر دریا سخت تره و یا فروش حوله و دستمال؟
نظر کاربران
همین الان باید به اینها کمک کرد. نباید یک روز وقت تلف کرد. الان بعضیا میان میگن نیاز به تحقیق و فلان داره. در جواب اینها باید گفت این تحقیقات رو دللالها زحمتشو کشیدن از اینها یاد بگیرید. واقعا نفت بیرون کشیدن از صدها متر زیر دریا سخت تره و یا فروش حوله و دستمال؟