روزنامه ایران: در جلسه برخی نمایندگان فراکسیون امید با بیطرف که منجر به رأی عدم اعتماد به او شد، چه گذشته است؟ برخی در روزهای اخیر گفتهاند که او به درخواستهای این نمایندگان جواب منفی داده بود.
حالا یک عضو فراکسیون امید هم این موضوع را تأیید و توضیحات بیشتری از آن را نیز روایت میکند. علیرضا رحیمی به «ایران» میگوید که اصل وجود چنین درخواستهایی صحت دارد اما آن درخواستها شخصی نبوده، بلکه منطقهای و استانی بودهاند.
در جریان رأی اعتماد هیچ مورد دیگری به جز آقایان بیطرف و آذری جهرمی نبود که نظر تشکیلاتی فراکسیون امید شکسته شود؟
به نظرم جز در همین دو مورد خلف وعده خاصی صورت نگرفت. هم در مورد آقای جهرمی و هم بیطرف برخی اعضا به نوعی رأی غیر فراکسیونی دادند.
این ترکیب غیر فراکسیونی رأی دادن یعنی چه؟ یعنی مقابل رأی فراکسیون ایستادند؟ به عبارتی هدف شما از به کار بردن این ترکیب آن است که بگویید برخی از داخل، تصمیم فراکسیون را نادیده گرفتند؟
نه اصلاً. به نظر من و تا جایی که رصد کردم انگیزههای غیر سیاسی باعث رأی غیر فراکسیونی این اعضا شد که آن انگیزهها بر انگیزههای فراکسیونی غلبه کرد.
این آیا به معنای سست شدن پایههای فراکسیون امید نیست که اعضا تحت تأثیر عوامل انگیزشی جدیتری نسبت به انگیزههای فراکسیونی تصمیم میگیرند؟
به هیچ عنوان بحث فروپاشی و از کار افتادن و این قبیل مسائل نیست.
حتی تعدیل نیرو؟
اینها تعابیر افراطی است برای یک مجموعه فراکسیونی. تعدیل نیرو هم برای یک مجموعه رسمی شاید بیشتر به کار بیاید تا تشکیلاتی مانند فراکسیون مجلس. به هر حال فراکسیون دارای چارچوبی است که بخشی از آن رسمی است و در اساسنامه آمده و بخشی هم عرفی است.
یعنی اخلاق سیاسی حکم میکند چارچوب رفتار فراکسیونی حفظ شود. نگاه ما یک نگاه حذفی نیست که بخواهیم با رفتارهایی از این دست حلقه فراکسیون را تنگ کنیم. ما در ۱۵ ماه گذشته قبل از این هم در مقاطعی داشتیم که برخی اعضا تصمیمات غیر فراکسیونی گرفته بودند و از آن دفاع هم میکردند.
به هر حال این را هم باید بپذیریم که فراکسیون در چارچوب نهادی مانند مجلس عمل میکند و نماینده آنجا اختیاراتی دارد که نباید تحدید شود و فراکسیون بیشتر برای تصمیمگیریها توصیه میکند نه اجبار. اما مهمتر از عمل غیر فراکسیونی رأی دادن، انگیزه چنین رأیی است. در مواردی که شما اشاره کردید مخصوصاً درخصوص رأی آقای بیطرف، برخی افرادی که رأی غیرفراکسیونی دادند اتفاقاً افراد بسیار وفاداری به فراکسیون هستند.
در مورد آقای آذری جهرمی چطور؟
در مورد ایشان هم دو بحث جوانگرایی و مسائل منطقهای دخیل بود.
مسائل منطقهای چه ربطی به آقای آذری داشت؟
برخی جوانان فراکسیون امید با این نگاه که یک جوان وارد میدان شده، از او حمایت کردند و رأی دادند و درباره نگاه منطقهای هم بیشتر بحث مجمع نمایندگان استان فارس مطرح بود تعداد زیادی از نمایندگان این استان برای اینکه یک وزیر از منطقه خودشان وارد کابینه شود، فعالیت زیادی انجام دادند. البته در همین جمع نمایندگان فارس هم یکی دو نفر به جد مخالف آقای جهرمی بودند اما بقیه مجمع برای رأی آوردن او خیلی تلاش کرد.
مخالف مثل آقای پارسایی؟
بله ایشان مخالف بود. ولی اکثریت نمایندگان فارس حمیت خود را برای رأی آوردن او تجمیع کردند.
آقای تاجگردون هم که تلاش زیادی برای رأی آوردن آقای جهرمی کرد نیز آیا تحت تأثیر همین مسائل منطقهای بود؟ به هر حال استان ایشان با استان فارس تقریباً یک حوزه فرهنگی هستند.
بله. البته من نمیخواهم مصداقی در این زمینه حرف بزنم اما به طور کلی میتوانم بگویم که فعالیت فراکسیون زاگرسنشینان مهمترین عامل برای رأی آوردن آقای جهرمی و همین طور رأی نیاوردن آقای بیطرف بود. یعنی این فراکسیون منطقهای بود که تصمیم فراکسیون امید را در این دو مورد شکست. در مورد آقای جهرمی بحث وابستگی ایشان را به آن منطقه مطرح کردند اما در مورد آقای بیطرف یک چالش تاریخی را به عملکرد آقای بیطرف در دوره اصلاحات محدود کردند و توانستند رأی او را بشکنند. ضمن اینکه میشد دفاع آقای بیطرف هم جدیتر و قویتر باشد.
ادعای دفاع ضعیف آقای بیطرف مطرح شده اما موضوع مهمتر این روزها، زمزمه برخی امتیازخواهیها از آقای بیطرف است که اتفاقاً گویا بیپاسخ هم مانده بود که منجر به آن رأی شد. این موضوع از چه قرار بوده و برخی اعضای امید از آقای بیطرف چه میخواستند؟
بله من کلیت این موضوع را تأیید میکنم اما باید درباره آن توضیح داد. سهمخواهی گاهی ناظر به گرفتن امتیازات شخصی است و گاهی هم ناظر به گرفتن سهم منطقهای از برنامههای وزارتخانه است. در مورد آقای بیطرف بیشتر سهمخواهیها به سمت و سوی شرطگذاری برای برنامههای وزارت نیرو رفت و ایشان هم زیر بار آن نرفت.
این شروط چه بودند؟ فکر میکنم نیاز باشد تا فراکسیون امید بیشتر در این رابطه توضیح بدهد.
توضیح اینکه مثلاً میخواستند هیچ آبی از حوضهای به حوضه دیگر منتقل نشود یا اینکه میخواستند برنامههای انتقال آب در هر شرایطی تعطیل شوند. ولی خب وزارت نیرو هم یک برنامه بالادستی دارد به عنوان برنامه ششم توسعه که در آن رویکرد حرکت وزارتخانه مشخص شده و قاعدتاً شروط برخی نمایندگان برای وزیر که تمام این برنامهها را زیر سؤال میبرد، چندان قابل پذیرش و دفاع نیست.
پس جلسه موسوم به میدان آرژانتین که شایعه آن پیچیده، برگزار شده بود؟
بله. ولی با این سبک و سیاقی که گفتم. آنجا سهمخواهی پست و مقام و پروژه نبوده بلکه مطالبه این دست مسائل بود.
این توضیح شما به این خاطر است که گناه همکارانتان را کم کنید که آنها سهمخواهی نکردهاند؟
نه. اتفاقاً به همین موارد ما اعتراض داریم. در این مورد متأسفانه برخی همکاران ما خواستههایی را مطرح کردند که نه کارشناسی شده بود و نه در قانون توسعه کشور و برنامههای آن جایگاهی داشت. یک عقبه اجتماعی هم برای خودشان درست کردند تا این اقدام یک وجهه اجتماعی هم بگیرد، همان طور که در آن روزها جو غالب مردم خوزستان جو ضد بیطرف شده بود و این جبههگیری رسانهای علیه آقای بیطرف را از همان روزی که نام وزرا اعلام شد، شروع کرده بودند. در صحن هم تلاش زیادی کردند که تک به تک رأی نمایندگان را علیه ایشان برگردانند.
فراکسیون اصولگرایان در این زمینه نقشی نداشت؟ یعنی باعث قدرت گرفتن این برنامهریزی نشد؟
آنها هم به هر حال برخی دوست نداشتند که آقای بیطرف به عنوان یک اصلاحطلب شناسنامهدار وارد کابینه شود. ولی به اندازه کسانی که مطالبات منطقهای داشتند، تلاش نکردند. شاید چون میدیدند که نمایندگان برخی استانها دارند بهتر علیه آقای بیطرف کار میکنند.
چرا فراکسیون امید برنامهای برای تغییر این وضعیت نریخت؟
شاید فراکسیون در این مورد قدری هم غفلت کرد. امید نظرش درباره ایشان کاملاً مثبت بود، منتها غفلت فراکسیون این بود که فکر میکردیم ایشان براحتی رأی دارد و با مشکل خاصی مواجه نخواهد شد. حتی یک درصد هم احتمال رأی نیاوردن آقای بیطرف را نمیدادیم و خیالمان راحت بود. به همین دلیل هم انرژی خودمان را صرف وزرای دیگری کردیم.
شما قدری عوامل انگیزشی را تشریح کردید. اما بیرون تصور غالب این است که انگیزه اصلی برخی اعضا یک چرخش سیاسی از فراکسیون امید به سمت اعتدالگرایان یا اصولگریان معتدل بود. چقدر این تصور را میتوانید تأیید کنید؟
ارزیابی من از نمایندگان و صحن مجلس در این دو رأی به آقایان بیطرف و آذری جهرمی، نگاه غیر سیاسی بود. یعنی شاید برخی اعضا غیر فراکسیونی عمل کردند اما این اقدام آنها نباید تعبیر به اقدام علیه فراکسیون شود که آنها میخواستند جریان اصلاحطلب مجلس را تقلیل دهند یا به سمت دیگری بپیچند.
ما روز دوشنبه قبل از جلسه علنی در فراکسیون امید جلسهای خواهیم داشت و راجع به این موضوع بحث میکنیم. نکته دوم اینکه در فراکسیون امید کمیته داوری داریم که یکی از ساختارهای اساسنامهای ما است.
سؤال مهم درباره همین کمیته داوری است که گفته میشود قرار است اقدامی انجام دهد. تا الان کاری کرده است؟
فلسفه کمیته داوری حل اختلاف بین اعضا و احیاناً تخلفات فراکسیونی است. تا الان رسیدگی به آن شکل نشده. فقط تا الان با توجه به حواشی ایجاد شده و تأثیری که رأی اعتماد در پایگاه اجتماعی فراکسیون داشت، ما را به این نتیجه رساند که کمیته داوری باید وارد شود.
بحثی هم درباره انتشار اسامی نمایندگانی شروع شده که رأی غیر فراکسیونی دادند. این چقدر جدی است؟
این به هر حال مطالبه عدهای در فراکسیون امید است اما مطالبه همه نیست. نهایتاً هم باید دربارهاش تصمیم جمعی گرفته شود. اما من فکر میکنم انتشار اسامی چاره کار نیست و این کار میتواند فراکسیون را به سمت و سوی بدی ببرد. به هر حال احتمال دارد در آینده افراد دیگری با انگیزهها و در موضوعاتی دیگر رأی غیر فراکسیونی بدهند و اگر اصل را بر انتشار اسامی قرار بدهیم، زمینه اضمحلال فراکسیون فراهم میشود.
یک مورد دیگر بحث آقای حجتی است. گفته میشود اگر ساعات پایانی رأی اعتماد آقای لاریجانی شخصاً توصیههایی برای ایشان نمیداشت، آقای حجتی هم رأی نمیآورد. این درست است؟
اینکه وضعیت آقای حجتی خوب نبود را من تأیید میکنم. چنین موردی درخصوص اقدام آقای لاریجانی نشنیدهام اما به هر حال برخی هواداران و نزدیکان آقای لاریجانی در مجلس هم برای رأی آوردن آقای حجتی تلاش کردند.
مورد دیگری هم که باعث ایجاد ابهاماتی شده، رأی آقایان ظریف و رحمانی فضلی در قیاس با یکدیگر بود. اینکه فراکسیون امید و حتی برخی مستقلین چند روز قبلتر مخالف آقای رحمانی فضلی بودند و بعد در صحن مجلس ایشان از آقای ظریف رأی بیشتری آورد، شائبههایی ایجاد کرده. از جمله اینکه اصولگرایان از قصد به صورت یکدستتر به آقای ظریف رأی ندادند تا ایشان رأی بالایی نیاورد.
برخی وزرا را داشتیم که نه خودشان، نه فراکسیونها و نه حتی معاونان پارلمانیشان به دنبال جمعآوری رأی برای آنها نبودند. آقای ظریف یکی از اصلیترین این وزرا بود که نه خودش تلاش کرد و نه خصوصاً معاون پارلمانیاش. دلیلش هم این بود که همه از رأی ایشان مطمئن بودند و خودشان هم میگفتند تلاش و رایزنی نمیکنند تا رأی واقعی مجلس را دریافت کنند.
هیچ مجموعهای برای افزایش رأی آقای ظریف در این رأی اعتماد تلاش نکرد و حتی خود معاونت پارلمانی ایشان هم کاری نمیکرد. اما در مورد آقای رحمانیفضلی برعکس بود و خیلی برای رأی آوردن ایشان تلاش شد، هم از سوی معاونت پارلمانی وزارت کشور و هم برخی طیفهای داخل مجلس. بحث اینکه برخی اصولگرایان هم میخواستند آقای ظریف رأی کمی بیاورد را من با این شدت قبول ندارم و فکر میکنم قابل بررسی باشد.
ارسال نظر