پرسش قابل تامل درباره موضوع زن و شادی
فردین علیخواه در خبرآنلاین نوشت: سال گذشته تحقیقی درباره موسیقی رپ داشتم. می خواستم ببینم که در شبکه های اجتماعی مجازی چه نظراتی درباره این موسیقی وجود دارد.
فردین علیخواه در خبرآنلاین نوشت: سال گذشته تحقیقی درباره موسیقی رپ داشتم. می خواستم ببینم که در شبکه های اجتماعی مجازی چه نظراتی درباره این موسیقی وجود دارد.
با گشت و گذار در فضای مجازی به تدریج موضوعِ فرعیِ دیگری توجه ام را جلب کرد و آن نامیدن هنرمندان و خوانندگان نام آور با القابی مانند « استاد » بود. می دیدم که کاربران شبکه های اجتماعی لقب "استاد"را قبل از برخی از اسامی آورده؛ ولی برای برخی دیگر نیاورده اند. البته این طبیعی بود چون قطعا قرار نیست همه لقب استاد بگیرند. منظور من برای کسانی بود که در یک رده و جایگاه قرار می گرفتند و تفاوت شان تنها در اجرای آهنگ های شاد یا غمگین بود. به نظر می رسید که این موضوع تصادفی نیست. بیشتر کنجکاو شدم.
در صفحاتی که اعضای آنها بیشتر به موسیقی پاپ علاقه مند بودند به ندرت دیدم که خوانندگانی لقب « استاد » بگیرند که ایرانیان غالبا با آهنگ های آنها شادی کرده اند و در مجالس با آثار آنان حرکات موزون انجام داده اند. مثلا قبل از نام شهرام شب پره به هیچ وجه لقب "استاد" قرار نگرفته است و نمی گیرد ولی در مقابل؛ در موارد متعددی از کسانی مانند داریوش، سیاوش قمیشی ، ابی و ستار به عنوان "استاد" یاد شده بود. گویا در عرصه موسیقی کسانی که به سمت موسیقی شاد می روند شایستگی استاد نامیده شدن را از دست می دهند. این مسأله درباره کمدین های ایرانی هم صادق است. بعید می دانم حتی ۵۰ سال دیگر کسی بگوید استاد مهران مدیری!
از طرف دیگر، در صفحاتی هم که اعضاء آنها بیشتر به موسیقی سنتی علاقه مند بودند نیز نکتۀ جالبی دیدم. در این صفحات، اکثر کاربران القابی مانند « استاد» را فقط به مردان داده بودند. مثلا از نام آورانی چون بنان ، خالقی، بدیع زاده و شجریان همواره با عنوان استاد یاد شده بود ولی کمتر دیدم که از همقطاران اینان که زن بودند و بسیار هم پرآوازه اند با عنوان استاد یاد شود. گویا برای زنان لقبِ « بانو » به جای استاد نشسته است و نهایت احترام به آنان نیز همین لفظ بانوست.
پرسش این است که چرا در شبکه های اجتماعی با زنان( در هر سبکی از موسیقی که باشند) و خوانندگانی که آهنگ های شاد می خوانند به یک شکل رفتار می شود؟ چرا همواره « شادی» و « زن » دو مسأله یا مناقشۀ اصلی جامعه ایرانی بوده و هست؟ آیا این سوگیری ها در ناخودآگاه ما ایرانیان ریشه دوانده است؟
پرسش قابل تأملی بود.
ارسال نظر