کودک ایرانی چه فرقی با کودک آلمانی دارد؟
کودک ایرانی در کتاب درسی خود یاد میگیرد مطیع و سر به زیر باشد. در حالی که نگاه کودک چینی به اطراف است و کودک آلمانی یک حرکت و نگاه رو به جلو و هدف مند دارد...
او به این منظور تمامی داستانهای کتاب فارسی اول ابتدایی در ایران، شامل ۵١ داستان منتشر شده در سال ١٣٩١، همچنین ۴۴ داستان از داستانهای کتاب کلاس اول چین و ٢۶ داستان از مجموعه چهار کتاب کلاس اول آلمان را به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب کرده است.
در این پژوهش، تحلیل روانشناختی با استفاده از یکی از معتبرترین آزمونهای فرافکن تحلیلی - یعنی آزمون اندریافت موضوع که یکی از مناسبترین آزمونها برای تحلیل داستان است - انجام گرفته تا مشخص شود چه موضوعاتی در قالب تم اصلی داستان، چه نیازها و چه فشارهای محیطی توسط این کتاب های درسی به کودکان القا میشود و این موضوعات چه تفاوتی در دنیای شرق وغرب دارند.
نتایج این پژوهش نشان می دهد نیازهای «پیروی » و اطاعت در ایران، «پیشرفت » در آلمان و «مهرورزی » در چین، سه نیاز اول و اصلی در سه کشور هستند. نیاز به «پیروی » و اطاعت به دو نوع «تسلیم » و «احترام » تقسیم شده است.
پرتکرارترین نیاز در ایران، «پیروی » از هر دو نوع و البته در بیشتر موارد از نوع «تسلیم » و در چین و آلمان فقط از نوع دوم یعنی «سپاس گزاری » است.
نیاز «مهرورزی » پرتکرارترین نیاز در چین است که به شدت با ساختار جمعگرای شرقی مطابقت دارد. در مرتبههای بعدی نیاز «فهمیدن » و همچنین نیاز به «ارائه و بیان » در چین قراردارند.
به طور خلاصه میتوان گفت کودک چینی به دنبال آن است که مهر بورزد، بفهمد و بفهماند. بعد از این سه نیاز که اساسا در ارتباط با دیگران (نیازهای جمعی) معنا پیدا میکنند، نیازهای شخصیتر مثل «پیشرفت » و «بازی » در چین، ظهور میکنند.
این در حالی است که بروز نیازها در آلمان درست وارونه چین است. در آلمان نیاز به «پیشرفت »، «بازی» و «شناخت » که نیازهای فردی و معطوف به خود هستند، در درجه اول قرار دارند و بعد از آنها نیاز «پیوندجویی » ظهور می کند.
بنابراین کودک ایرانی میآموزد طلبکننده و گیرنده (تلویحا مصرف کننده و تنبل) باشد؛ کودک چینی اما میآموزد دهنده و بخشنده (تلویحا تولیدکننده و کارگر) باشد در حالی که کودک آلمانی اساساچیزی طلب نمیکند (تلویحا استقلال طلب) و حتی می توان گفت تا تا حدی دهنده است.
بر این پایه میتوان نتیجه گرفت کودک ایرانی در کتاب درسی خود یاد میگیرد که مطیع و سربه زیر باشد. نگاه کودک ایرانی یا به سمت پایین است و یا از پایین به بالا نگاه میکند.
نگاه کودک چینی به اطراف است و یک نگاه دایرهوار دارد، ولی کودک آلمانی یک حرکت و نگاه رو به جلو و هدف مند دارد. او به یک نقطه و هدف چشم می دوزد و تنها برای رسیدن به آن در یک خط سیر مشخص می کوشد و در نهایت هم موفق است.
نظر کاربران
نیاز تسلیم.......خیلی حرفه!!!!
معنی خیانت چیه دقیقا ؟
چه عجب ....
بااين تربيتى كه كودك ايرونى الان داره ميشه كه احساس ميكنه ازهمه بالاتر و بهتره وبايد هم بهترباشه چيزاى بيشتر وگرونتر داشته باشه و انقدربراش فراهمه كه ديگه چيزى به اونصورت خوشحالش نميكنه ، وهمش پز بده، والدين كه دارن اينجورى بار ميارن بچه ها رو، معلوم نيست نسل اينده ايران چى بشه
با سلام، مطلب بسیار عالی بود.
خوب ....مخاطب این مقاله چه گروهی هست مردم یا تصمیم سازان ....واقعا خیلی دقیق و جالب بود ...
خیلی عقبیم خیلی از بچگی شعار مرگ بر امریکا بخوردمون دادن و میدن
تحقیق بسیار جالبی بود ان شالله از نتایجش در اصلاح کتب درسی استفاده بشود
این مطلب نیاز به پژوهش نداشت کاملاً پیداست که مولفین کتب درسی ایران که مجری افکار مسئولین وسیاستمدارن ایران هستندباآگاهی اینکارو انجام میدن تا نسلی وابسته ونیازمند پرورش بدن که نتونن از اتفاقات وقوانین اشتباه انتقاد کنن واز طرف دیگه با اجحاف در حق معلما اونارو هم مشغول تلاش برا امرارمعاش کرده بااین وصف معلمای با سابقه هم که این مطلبو متوجه هستند دیگه نای آگاه سازی ندارن و........
کودک ایرانی بامزه تره
خیلی جالب بود.اینو مسئولین نظام آموزشی کشور باید بخونند وشرمنده باشند.