تصور ما از یک نماینده حرفه ای مجلس چیست!؟ به جز اجرای وظایف قانونگذاری و وظایف نظارتی، چه توقعات دیگری می توان از یک نماینده مجلس داشت!؟
آرش واحدی در روزنامه قانون نوشت: تصور ما از یک نماینده حرفه ای مجلس چیست!؟ به جز اجرای وظایف قانونگذاری و وظایف نظارتی، چه توقعات دیگری می توان از یک نماینده مجلس داشت!؟
آیا میتوان عملکرد افرادی را که برای عکس گرفتن با خانم موگرینی پیش قدم شده اند، حرفهای در نظر گرفت!؟ یک نماینده مجلس در واقع باید کارشناسی علمی در زمینههایی چون علوم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی باشد. شخصی که موظف است با توجه به حس وظیفه شناسیاش از ابزاری که در اختیارش قرارداده شده به درستی استفاده کند.
آگاهی از قوانین و مناسبات بین المللی ، توان استفاده صحیح از فناوری روز و اشراف کامل به جایگاهی که در آن قرار دارد، جزوی از نیازهای اولیه حرفهای است که در آن فعالیت میکند. خاصیت حرفه ای بودن از دو عنصر بسیار ساده نشات می گیرد.
عنصر اول بازمیگردد به تبحر فرد در حوزه ای که در آن فعالیت میکند (که به تعبیری میشود قدرت کارشناسی) و عنصر دوم چیزی نیست جز حس وظیفه شناسی (همان حسی که دزموند تی را به عنوان یک پزشک ارتش ملزم به نجات جان ۷۵ نفر در جنگ اوکیناوا کرد). حال این شخص می تواند یک نماینده مجلس یا یک کارگر ساده باشد.
فقدان تفکر حرفه ای قادر است در محیط زندگی یک شهروند مشکلات عدیده و جبران ناپذیری بهوجود آورد. واضح است كه ما در حال حاضر با کمبود تفکر حرفه ای بودن در سطوح مختلف اجتماع مواجه هستیم. گرچه این حرف تازه ای نیست ولی از منظر تطابقدهی جامعه امروزی و جامعه آرمانی (که تمام کشورهای جهان هنوز در پی کامیابی با آن هستند) مشکلی محسوب میشود که همواره در حال به روز رسانی خود است و علاجش چیزی نیست جز تطابق آموزش رفتار حرفهای با نیازهای روز در سطح اجتماع.
نشانههای فقدان چنین عنصر مهمی در زندگی روزمره مردم شهرهای کوچک و بزرگ کشور قابل رویت است؛ بی شک تا به امروز برای بسیاری از ما پیش آمده که در راهروهای درمانگاه های شهر خود با نوشته «هرگونه توهین به مسئولان درمانگاه مورد پیگرد قانونی قرار خواهد گرفت» مواجه شده باشیم.
در وهله اول باید دید که چرا بیمار یا همراهان بیمار قصد توهین به مسئولین حاضر در این حرفه را دارند!؟ سپس باید جستوجو کرد که چرا مسئولان بدون توسل به قوانین و ترساندن مراجعان با ۶ ماه حبس، قدرت کنترل اوضاع را ندارند!؟ این نوشته کوتاه، نقصان در سازوکار حرفهای و حیاتی را به ما گوشزد میکند.
بهتر نیست بهجای تهدید شخصی و فردی ، به آموزش صحیح مسئولین برای کنترل اوضاع و تقویت حس وظیفه شناسی (برخی از آنها) برای جدی گرفتن نیازهای مراجعان بپردازیم!؟ مطمئنا شخصی که در زمان های مختلفی از شبانه روز به یک درمانگاه مراجعه میکند، فارغ از نیازهایش برای برطرف شدن مشکلات پزشکی خود یا همراهش، نیاز به مشاهده برخوردی حرفه ای دارد.
برخوردی که قاطعانه وی را چه از نظر جسمانی و چه از نظر روحی در مسیر بهبود قرار دهد. تجربه نشان داده است که ما هر زمان بدون زیرساخت و آموزش مناسب ادعای حرفهای بودن کرده ایم با مشکلات بیشتری مواجه شده ایم، زیرا این تجربه های معیوب به خوبی نشان میدهد که به صرف بالا رفتن هزینه ها در زمینه زیست و ادامه حیات یک پدیده ، نمیتوان آن را حرفهای تلقی کرد.
نشانههای دریافت چنین ناهنجاری نیز بسیار ساده است؛ اگر ارکان تشکیلدهنده این جریانها با هر نقد منفی (حال درست یا غلط) شروع به اعتراض یا حاشیهسازی کردند ، به راحتی متوجه میشویم جریان مورد نظر فاقد اخلاق حرفه ای است زیرا اولین نشانه حرفهای بودن به مکتوب بودن قوانین پایهای موجود در یک جریان باز میگردد.
با مکتوب بودن قوانین، هیچ نقد منفی به صورت مستقیم ، شخص یا صنف خاصی را نشانه نمی رود و در حقیقت ساختار شکلدهنده آن را هدف قرار میدهد. حال سوال اصلی این است که آیا میتوان با همین فرمول عملکرد یک نماینده مجلس را مورد قضاوت قرار داد!؟ در بخش آسیبشناسی چنین اتفاقی، بهتر نیست به سراغ آموزش حرفه ای بودن رفته و بهجای فرد ، ساختار غیر حرفهای موجود را به چالش بکشیم!؟
طنز سیاه ماجرا اینجاست که در هیچ نقطه جهان ، هیچ قانون مکتوبی اشتیاق یک نماینده مجلس برای عکس سلفی گرفتن با نماینده عالی اتحادیه اروپا را نفی نمیکند! برای مثال نیز میتوان به اشتیاق مشابه کاردینالهای واتیکان در حین دیدار پاپ فرانسیس با ستارگان هالیوودی اشاره کرد.
هیچ بندی در قانون اساسی کشور خودمان نیز در مورد این حرکت نگارش نشده است ، مشخصا هر چه هست به میزان آموزش و تفکر حرفه ای بودنِ فرد هنگام مواجهه با چنین پدیدههایی باز می گردد. معادلات دنیای پست مدرن اجازه وضع قانونی ثابت، برای رویارویی با چنین اتفاقهایی را نمی دهد زیرا با ممنوعیت جزيی ، حال گوییم عکس سلفی ، یحتمل تا پنج سال دیگر پدیده ای نوظهور فرا میرسد و شخص غیر حرفه ای برای انجام آن نیز اشتیاق دارد.
در چنین شرایطی است که آموزش حرفهای بودن در مقایسه با تهدید ، تمسخر و افسوس خوردن میتواند راهکاری برای پیشرفت کلیت یک اجتماع باشد. آغازه چنین رویکردی را نیز میتوان در طرز تفکر نهادینه شده در دل اجتماع پیگیری کرد.
ساده بودن در شرایط موجود حسن به حساب نمی آید و اگر نمایندهها و اعضای کابینه دولت، کارکرد صحیح شبکههای اجتماعی روز دنیا را بدانند (که این نیز باب مبحث دیگری را باز می کند!) بسیار بهتر از زمانی است که با تصور غلط و اطلاعات نادرستي به استقبال قدرت پدیدههای عصر مدرنیته بروند. در نهایت میتوان گفت که اگر آموزش صحیح در زمینه حرفه ای سازی از همان سطوح بالاتر آغاز شود، چند صباحی نمیگذرد که پشت شیشه هر مغازهای بخوانیم «به یک کارگر حرفه ای نیازمندیم!».
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر