روزنامه گاردین تحليل كرد
تهدید امنیت ملی آمریکا توسط ترامپ
روزنامه انگلیسی گاردین نوشت: ترامپ، ريیسجمهور آمریکا یک خطر روشن و واضح برای این کشور محسوب میشود.
در این گزارش به قلم جو مک لین با عنوان «برای نجات جهان به ژنرالهای نظامی دولت ترامپ دل نبندید»، آمده است: آشوب در کاخ سفید همچنان ادامه دارد و استیو بانن جدیدترین تلفات آن بوده است. با وجود تلاش فراوان جان کلی، ريیس جدید کارکنان کاخ سفید -که یک ژنرال بازنشسته نیروی دریایی آمریکاست- برای برقراری نظم، منبع واقعی این آشوب خود ريیس جمهور آمریکاست.
این موضوع به نوبه خود برای سیاستهای داخلی بد است، اما با توجه به وخامت اوضاع در افغانستان و شبه جزیره کره، نگرانیهای کاملا منطقی در این باره وجود دارد که ريیس جمهور ما ممکن است در تويیتر خود از آغاز یک جنگ خبر دهد.
آخر هفته، جانسون وزیر سابق امنیت داخلی آمریکا گفت: «صادقانه بگویم، اگر دوستانم جان کلی یا جیمز ماتیس نزد من بیایند و بگویند ما به فکر استعفا كردن از کاخ سفید هستیم، من به آنها میگویم خیر، این کار را نکنید». او همچنین گفت: «ما برای هدایت (کشور) به افرادی همانند جان کلی، جیم ماتیس و اچ آر مک مستر نیاز داریم».
تجربه من نشان میدهد که پنتاگون اجازه نمیدهد ريیسجمهور هر کار احمقانهای که میخواهد انجام دهد. پنتاگون همچنین اجازه نمیدهد آنها دستورهاي انتحاری برای آغاز حملات صادر کنند. فراتر از همه آنکه، آنها دستور مضحک ترامپ را برای ممنوعیت حضور افراد ترنس در ارتش نادیده نگرفتهاند. درست است؟ در میان مقامات این بحث وجود دارد که باید یک کمیته غیررسمی «برای نجات آمریکا» تشکیل شود که متشکل از ژنرالها و شمار کمی از سناتورهای جمهوریخواه باشد.
کنترل مدنی بر ارتش یکی از ابداعات و ارزشهای دموکراسی آمریکا محسوب میشود. کشور ما نخستین کشور از زمان ژولیوس سزار بود که از رود روبیکن عبور کرد و شورای نظامی حاکم متشکل از ژنرالهای کاریزما را رد کرد.
زمانی که جورج واشنگتن از ماموریت خود به عنوان فرمانده ارتش قارهای استفعا كرد، هیچ کسی در جهان نمیتوانست آن را باور کند. آنها به طور کامل از او انتظار داشتند خود را پادشاه اعلام کند. زمانی که جورج سوم از این موضوع مطلع شد، گفت: «اگر او این کار را انجام دهد، او بزرگترین مرد در جهان میشود» و به همین گونه بود.
اما دونالد ترامپ، جورج واشنگتن نیست. از این رو، در دهه دوم قرن بیست و یکم، ما خود را در شرایط خطرناکی میبینیم و از چیزهایی که پدرانمان به ما آموختهاند، درس نگرفتهایم. به خاطر بیاورید، دموکراسی ما همچنان در حالت آزمایشی قرار و دویست و چهل و یک سال قدمت دارد و بسیار شکنندهتر از آنی است که ممکن است متصور باشیم. تنها یک مورد در تاریخ آمریکا وجود دارد که ارتش نافرمانی از دولت مدنی را مدنظر داشت و جورج واشنگتن این شورش را سرکوب کرد.
در حال حاضر، مقامات ارتش ما ممکن است با یک گزینه حتی دشوارتر مواجه باشند. آیا اگر یک دستور غیراخلاقی یا انتحاری از سوی یک فرمانده نامتوازن صادر شود، آنها نافرمانی را مدنظر قرار میدهند؟ و در حال حاضر، با توجه به تاریخ خونین جنگ، آیا احتمال تضمین این روند وجود دارد؟
تضعیف یک ريیسجمهور منتخب، صرف نظر از اینکه او تا چه میزان رشوهخوار است یا تضعیف او تا چه میزان قابل توجیه است، بيشك سبب ایجاد یک بحران قانونی خواهد شد. کنگره چه کاری میتواند انجام دهد؟ دادگاهها چطور؟
پیشنیه تاریخی زيادي در این باره وجود ندارد اما در سال هزار و هشتصد و سی و دو، دادگاه عالی آمریکا سیاست اندرو جکسون را غیرقانونی اعلام کرد. جکسون نیز در واکنش به این حکم گفت: «آقای ريیس تصمیم خود را گرفته است، اکنون اجازه دهید او آن را اجرا کند».
آیا خودداری پنتاگون از اطاعت از دستورات ريیسجمهور به مثابه یک شورش است؟ یا یک کودتای نظامی؟ اگر برخی فرماندهان تصمیم بگیرند از ريیسجمهور اطاعت کنند و دستورات فرمانده کل پنتاگون را نادیده بگیرند، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ آنها علیه پنتاگون خواهند شد تا این شورش را سرکوب کنند؟
ارسال نظر