اردوغان، مرد بیمار خاورمیانه
آنچه رجب طیب اردوغان را متمایز از ترکیه کمال آتاتورک می سازد، بیش از هر چیز درک تاریخی این دو باید قلمداد شود. شکل گیری ترکیه مدرن که از بطن اضمحلال و درهم فروریزی امپراطوری عثمانی فرصت به صحنه آمدن را یافت. این امکان را برای فردی نظامی به وجود می آورد که کنسرت رهبری را در ذهن نخبگان و توده ها برازندگی به تن کردن بیابد.
تفاوت اردوغان با آتاتورک
آنچه رجب طیب اردوغان را متمایز از ترکیه کمال آتاتورک می سازد، بیش از هر چیز درک تاریخی این دو باید قلمداد شود. شکل گیری ترکیه مدرن که از بطن اضمحلال و درهم فروریزی امپراطوری عثمانی فرصت به صحنه آمدن را یافت. این امکان را برای فردی نظامی به وجود می آورد که کنسرت رهبری را در ذهن نخبگان و توده ها برازندگی به تن کردن بیابد. در جامعه ای که در طول قرن ها قدرت سیاسی را در چارچوب یکه تازی فرد و بی اعتباری حاکمیت قانون تجربه کرده، پر واضح است که اضمحلال امپراطوری و شکل گیری جمهوری منجر به این نمی شود که فرهنگ جدیدی پا به صحنه بگذارد، بلکه تنها به این معناست که شکل متفاوتی از تشکیلات سیاسی و تقسیم قدرت درست شده است.
با درک این مهم متوجه می شویم که چرا ذهنیت سرشار از ویژگی های ملی گرایانه و برتری جویانه فرهنگی و اجتماعی در رابطه با دیگر گروه ها و قومیت ها که در نظام امپراطوری وجود داشت در نظام جمهوری تداوم و در قوانین تجلی یافت.
آنچه جایگاه ویژه برای کمال آتاتورک ایجاد کرد این نبود که او خصلت های ملی گرایانه را منسوخ ساخت، بلکه این نکته مهم و کلیدی است که او سیاست ها و ایده هایی را که وجاهت قانونی بخشید به این جهت به صحنه نیاورد که انباشت قدرت را برای خود به وجود آورد. نیت او ارتقاء جایگاه جهانی و منطقه ای ترکیه و اصلاح جامعه در چارچوب معیارهایی بود که توان فهم و جلب آنها برای او میسر بود.
کمال آتاتورک فراتر از یک سیاستمدار رفتار کرد و قرار گرفت، چرا که او معیار رفتاری را منوط به افزایش قدرت برای خود نکرد بلکه شاخص هایی که او بر مبنای آن به فعالیت در حیطه سیاست پرداخت عظمت کشور و بهبودی شرایط زیستی را در گستره ترکیه هر چند با ماهیت به شدت ملی گرایانه و در نتیجه با کاستی های فراوان در رابطه با عدالت قومی مورد توجه داشت.
کمال آتاتورک از فرصت تاریخی که در ۱۹۲۳ فراهم شده بود بهره برد تا ایده هایی را که در رابطه با ارتقاء کشورش داشت متجلی سازد و در بطن شکل گیری سرزمینی مقتدر، مرفه و معتبر این را ممکن یافت که اقتدار فردی را متجلی سازد و در افکار عمومی سمبل مقام رهبری شود.
شباهت اردوغان با عبدالحمید
آنچه ترکیه رجب طیب اردوغان را بسیار شبیه به ترکیه سی و چهارمین سلطان عثمانی می سازد، همانا فهم اقتدارگرایانه فردی هر دو از کنش سیاسی و در دست داشتن سکان هدایت کشور است. بعد از ۱۵ سال حضور در اوج قدرت در لحظه مرگ کمال آتاتورک میراثی از خود بر جای گذاشت که تمامی سیاستمداران ترک برای کسب قدرت سعی کردند خود را پایبند به آن بدانند و خود را وارث آن شایسته قلمداد سازند.
عبدالحمید دوم که از سال 1876 تا 1908 زمان انقلاب ترک های جوان زمام امور را بر عهده داشت مجموعه تحولات و تغییرات گسترده ای را در قلمروهای متفاوت حیات در ترکیه پایه گذاشت که شاید مهمترین را بتوان تدوین قانون اساسی در همان اولین سال حضور در قدرت مطرح کرد. کپی برداری از تحولات حادث شده در اروپا در حیطه های ساختاری، نهادی و تشکیلاتی از دانشگاه گرفته تا خطوط آهن و دستگاه بوروکراسی به سرعت هر چه تمام تر پیاده شد.
آنچه برای قدرتمندان عثمانی تحقیر کننده بود بیش از این که معضلات و مشکلات باشد این نکته بود که تزار روسیه نیکلاس اول بیش از یک دهه قبل از به قدرت رسیدن عبدالحمید دوم در ملاقات با سفیر انگلستان در روسیه خواهان برقراری ترتیباتی شده بود تا اوضاع ترکیه سر و سامان بگیرد.
پس جای تعجب ندارد که مدتی پس از تدوین قانون اساسی سلطان آن را ملغی و مدتی پس از تاسیس دانشگاه استانبول، دستور بستن آن را صادر کرد. پوسته برداری از تحولات اروپا انجام شده بود، بدون این که روحیه فرهیختگی حیات بخش این تحولات درک شود. میراث عبدالحمید دوم معروف بودن به «سلطان قرمز» (نشان از خودکامگی و بی محابا در خونریزی) اینکه تاریخ عثمانی با او پایان یافت نشان از بی درایتی سیاسی باید قلمداد شود.
میراث رجب طیب اردوغان هم تبدیل مشکل کردها از یک موضوع داخلی به موضوعی منطقه ای و بین المللی (تسریع نمودن استقلال کردهای عراق و سوریه از طریق تشویق بی ثباتی در منطقه) و از میان بردن وجاهت روشنفکرانه تفکرات شکل دهنده قدرت حزب عدالت و توسعه در فضای معادلات حزبی آینده ترکیه پس از ترک قدرت (از طریق استفاده از حمایت حزبی برای تحکیم اقتدارگرایی) باید نوشته شود.
دعوای اردوغان با مرگل
به دنبال کودتای ۱۵ جولای ۲۰۱۶ رئیس جمهور ترکیه یکی از کشورهایی را که مورد شماتت قرار داد آلمان بود. دولت ترکیه بیان داشت که آلمان به طور شفاف و واضح در برابر کودتا موضع گیری نکرد و این بیانگر این نکته است که نمی شود به دوستی برلین تکیه کرد. آلمان با توجه به این که خود را در صحنه معادلات جهانی در وهله اول بازیگری نافذ به جهت توان اقتصادی می داند، متوجه است که آنچه برایش سرمایه در تعاملات بین المللی به وجود می آورد، تاکید بر ایده های اخلاقی از قبیل حقوق بشر، روح قانون و دموکراسی است.
آلمان نه تنها از نقطه نظر اقتصادی تاثیرگذار بر معادلات سیاسی داخل ترکیه است بلکه حضور نزدیک به سه میلیون اتباع ترک در آلمان که حدود یک میلیون و چهارصد هزار نفر آنها شرایط رأی دادن در ترکیه را دارند سیاست های این کشور را تعیین کننده در ماهیت تعاملات داخلی ترکیه می کند.
رجب طیب اردوغان در مسیر تثبیت اقتدارگرایی برهنه فردی، که برگشت به عصر عبدالحمید دوم را متجلی می سازد و در جهت خلاف تحولات قاره اروپا حرکت می کند. رفراندوم تغییر قانون اساسی را در ۱۶ آپریل ۲۰۱۶ انجام داد. با توجه به نزدیک بودن آرای مخالفان و موافقان، توجه شدیدی معطوف به آرای ترک های مقیم آلمان شد اما درخواست ترکیه برای سفر وزرای ترک به آلمان برای سخنرانی در اجتماعات انتخاباتی با مخالفت دولت فدرال مواجه شد.
البته اعلام شد که ایالات فدرال شانزده گانه آلمان هر کدام با توجه به قوانین خود تصمیم به این کار گرفته اند و دولت فدرال نقش مستقیم نداشته، اما پر واضح بود که این تصمیم با هماهنگی ایالات و دولت فدرال بوده است. رجب طیب اردوغان در واکنش به سیاست های دولت آنگلا مرکل بیان داشت که عملکرد رهبران آلمان شباهت فراوانی به سیاست های فاشیستی دارد.
این را باید یکی از دلایلی دانست که چرا آلمان تلاش وسیعی انجام داد که روابط تیره تر نشود و کوشش کرد ترکیه را متقاعد کند هیچ دشمنی پنهانی با این سرزمین ندارد. از زمان ورود به کاخ ریاست جمهوری پس از سه دوره حضور در مقام نخست وزیری یعنی از سال ۲۰۱۴ رجب طیب اردوغان آشکارا سیاست هایی را دنبال کرده که به وضوح کامل مشخص می کند که انباشت قدرت و نقض قوانین باید همگام با یکدیگر به پیش روند. به بهانه کودتا بیش از یکصد و پنجاه هزار نفر شغل خود را از دست دادند و بیش از پنجاه هزار نفر به زندان افتادند. به جرم مبارزه با تروریسم فعالین حقوق بشر دستگیر شدند که یکی از آنها تبعه آلمان بوده و این باعث شده که تیرگی روابط شدید شود.
امروزه، آلمان در واکنش به این مسائل، فروش اسلحه به ترکیه را متوقف کرده و سربازان آلمانی از پایگاه خود در ترکیه در حال خروج به مقصد آلمان هستند. ماهیت نظام حاکم بر ترکیه که شخص رجب طیب اردوغان آن را متجلی می سازد شرایط سخت تری را برای روابط آلمان و ترکیه رقم خواهد زد، همانطور که شرایط تیره تری را برای حاکمیت قانون استانداردهای دموکراسی، فضای سرمایه گذاری و روابط با اتحادیه اروپا در برابر باید ترسیم ساخت. پس جای تعجب نباید داشته باشد که مرد بیمار همیشگی اروپا در قرن نوزدهم را در قرن بیست و یکم در کسوت مرد بیمار خاورمیانه رویت کنیم.
نظر کاربران
دیکتاتورها همه یه جورن و هیچ فرقی با هم ندارن و برای اینکه در قدرت بمونن همه کاری میکنن ولی بدترین کارشون توجیه کردن اعمالیه که انجام میدن، نمیدونن که یه روزی همه در پیشگاه خداوند قرار میگیرن و توجیهاتشون به درد لای جرز دیوار میخوره!!!
اردوغان یک فرد متوهم است که ترکیه را نابود خواهد کرد.
کشور ترکیه به زودی تجزیه خواهد شد
اینها خیلی پررو شده اند و ابرقدرت ها آنها را تجزیه خواهند کرد
دیگه به زودی ترکیه هم مثل شوروی تجزیه خواهد شد
احمدی نژاد و نتانیاهو از اون بیمارترن
اشتباه میکنید مرد بیمار خاورمیانه یکی دیگه ست
همین به زعم شما مرد بیمار اروپا ترکیه را در عرض چهارده سال به چنان جایگاهی از رفاه و پیشرفت رسانده که هیچ یک از روسای جمهور پیشین یک هزارم آنرا هم نتوانستند انجام بدهند.بهتر است کمی واقع بین باشیم و خودمان را کمتر گول بزنیم.
کاش از این مردهای بیمار در کشور ما هم وجود داشت !لااقل مردم کمی آسایش و رفاه داشتند و کشورمان هم اندکی رنگ پیشرفت و توسعه را به خود میدید.
کاربر به اسم ایرانی !چی میزنی داداچ ؟آرزوهاتو در غالب کامنت بیان میکنی در صورتی که این مشکل شامل حال کشور ما هم میشود و فقط مختص ترکیه نیست.تجزیه طلبان ترکیه و ایران آرزوهای پوچ و خیالی خود را به گور خواهند برد.حتی رژیم جعلی اسرائیل هم نمیتواند به دادشان برسد.
یکی این رجب رو بگیره تا ترکیه رو به فنا نبرده . اخه اگه ترکیه هم بشه مثل ... اونوقت ملت ما تعطیلات کجا برن خوش گذرونی ؟ :)
اگه بدونین مردم ترکیه چطور زندگی میکنن از افسردگی خودتونو میکشتین
آمار پیشرفت های ترکیه واقعا جای تحسین دارد . به جای تخریب دیگران که یک فرهنگ عمومی شده خود را ارتقا دهیم