همه گزینه های واقعی آمریکا در برابر کره شمالی
روزی که نظامیان کره شمالی موشک هواسونگ – ۱۴ را پرتاب کردند و اعلام کردند که اکنون قلب آمریکا و شهرهای لس آنجلس و شیکاگو در تیررس موشک های آنهاست، آمریکایی ها گمان نمی کردند که روزگاری فرا رسد که یک کشور جهان سومی آن هم در اِشِل کره شمالی بتواند یا جرأت کند از حمله اتمی به خاک آمریکا سخن گوید.
اکنون رسانه های آمریکایی به کاخ سفید و تصمیم سازان آمریکا هشدار می دهند که «شلیک دو موشک قاره پیما از سوی کره شمالی این کشور را به باشگاه کوچکی از کشورها وارد کرده که نه تنها قادرند آلاسکا و هاوایی را هدف قرار دهند بلکه می توانند موشک های خود را مسلح به کلاهک های اتمی کنند.»
و برخی دیگر از شهرهای آمریکایی را نیز هدف قرار دهند. اکنون بسیاری از محافل سیاسی و آکادمیک در آمریکا و شرق آسیا نه تنها از «جدی» بودن «تهدید» کره شمالی سخن به میان می آورند بلکه این پرسش را مطرح می سازند که آمریکا چه گزینه هایی در برابر کره شمالی دارد؟ آیا از امکان حمله نظامی متعارف یا حمله اتمی برای تخریب زیرساخت های نظامی این کشور برخوردار است؟ یا باید کج دار و مریز به پیش برود و همچنان به چینی ها و تحریم ها متوسل شود؟
کره شمالی اکنون کابوس واشنگتن است. آمریکایی ها از عباراتی ضرب المثل گونه استفاده می کنند و می گویند «آدم مرده به پول نیاز ندارد.» مضمون این سخن این است که مردمان کره شمالی در قاموس رهبران این کشور مردگانی بیش نیستند. تنها چیزی که برای رژیم پیونگ یانگ مهم است «بقا به هر قیمت است». رهبران پیونگ یانگ می دانند که راز بقای آنها در دنیای فعلی، سلاح هسته ای است. بنابراین می دانند که بدون سلاح هسته ای مصداق همان ضرب المثل می شوند.
سران پیونگ یانگ با علم به تجربیات برخی کشورها می دانند که هم در برابر حمله خارجی آسیب پذیر هستند (مثال آن صدام حسین است) و هم شرایط داخلی مستعد یک طغیان تمام عیار است (مثلا قذافی در لیبی). رهبران این کشور با وقوف به سرنوشت دیکتاتورهای دنیا می دانند که در صورتی که یک گام عقب نشینی کنند باید دومینووار عقب بروند. بنابراین، فروپاشی اجتناب ناپذیر می شود. به همین دلیل، در نهایت بی پروایی آماده نشان دادن سخت ترین واکنش ها به هرگونه حمله نظامی هستند.
اگر در دوران جنگ سرد، شوروی - آمریکا دو «خصم»ی بودند که از «عقلانیت استراتژیک» برخوردار بودند و پس از رسیدن به «آستانه استراتژیک» از مواضع خود عقب می نشستند تا مبادا دنیا وارد یک جنگ هسته ای شود، رهبران پیونگ یانگ فاقد این دو عنصر بوده و تنها به بقا می اندیشند.
سناریوهای مهار کره شمالی ظاهرا محدود است. یک دیدگاه بر این باور است که همان طور که ترامپ با دستان بسته پیش می آید و اجازه نمی دهد کسی «دستش را بخواند» کره شمالی نیز به همین سبک عمل کرده و اجازه نمی دهد کسی کارت هایش را ببیند.هدف نهایی کره شمالی روشن است: دستیابی به توانایی هدف قرار دادن آمریکا. چنین هم شد. «جاناتان کریستول» در ۳۱ جولای ۲۰۱۷ در گزارشی برای سی ان ان نوشت «رهبر کره شمالی بازیگری معقول است که به دنبال بقاست، توانایی هدف قرار دادن آمریکا ضامن آن بقاست. در عین حال، هدف قرار دادن آمریکا می تواند ضامن نابودی او نیز باشد.»
آمریکایی ها معتقدند در هیچ زمانی به اندازه این روزها سلاح هسته ای را بی اثر نیافته اند. کره شمالی چنان مفهوم «بازدارندگی» را به سخره گرفته که گویی این مفهوم از معنا تهیه شده است، چرا که اگرچه امکان برخورد نظامی با تسلیحات متعارف هست، امکان استفاده از سلاح هسته ای میسر نیست. هیچ کس غیر از حلقه درونی «اون» نمی دانند که در پس پرده چه می گذرد. شاید این حلقه درونی نیز نمی داند در پس ذهن «اون» چه می گذرد. آیا او اصلا با برنامه ای حساب شده پیش می رود یا سیاست «از این ستون به آن ستون فرج است» را در پیش گرفته است. در این زمینه چند سناریو قابل تصور است.
اول: اگر کره شمالی به این باور برسد که ترامپ در قصد خود مبنی بر «زدن» کره شمالی جدی است در این صورت ممکن است به پای میز مذاکره بیاید. درست همان طور که پدربزرگش آمد. «ویلیام. جی. پری»، وزیر دفاع وقت آمریکا به سی ان ان گفت در سال ۱۹۹۴ کیم ایل - سونگ، رییس جمهور وقت کره شمالی و پایه گذار این شکور به این نتیجه رسید که آمریکا به دنبال اقدام نظامی است. بنابراین همین مسئله موجب شد او کوتاه بیاید و وارد مذاکره شود. بنابراین، او می گوید: «این احتمال هست که رهبر کره شمالی به این نتیجه برسد که آمریکا آماده اقدام نظامی است. اگر این باور برای وی جا بیفتد همزمان می توان از ابزار دیپلماسی نیز استفاده کرد و کره را به میز مذاکره آورد.»
دوم: سناریوی بعدی این است که ترامپ دست به یک حمله پیشگیرانه بزند. شاید زمانی این سناریو می توانست کارگر باشد اما اکنون دیگر گزینه ای جدی و مورد بحث نیست. حمله پیشگیرانه - با توجه به این که آمریکا از محدودیت های زیادی در زمینه کاربرد سلاح هسته ای برخوردار است - ممکن است آمریکا را وارد چرخه کند که خروج از آن دشوار باشد. عراق و افغانستان مثال های پیش روی سیاستمداران این کشور هستند.
سوم: اینکه آمریکا به نوشته سی ان ان «پیشنهاداتی فریز شده» بدهد. به این معنا که کره شمالی همچنان تمام تسلیحات و موشک های هسته ای خود را نگه دارد اما از آزمایش آنها خودداری ورزد. در ازای آن، واشنگتن و دیگر کشورها باید یک «بسته سخاوتمندانه» به پیونگ یانگ بدهند که شامل امتیازات سیاسی و اقتصادی است اما این امتیازات باید به گونه ای باشد که رهبران کره شمالی را متقاعد سازد بر اساس این سناریو، با وجود تحریم های گسترده، فشار چندانی روی نخبگان حاکم در این کشور نیست و تخمین زده شده که gdp این کشور در سال ۲۰۱۶ نزدیک به ۹ درصد بوده است. با این حال،هیچ تضمینی نیست که پیونگ یانگ پس از دریافت این امتیازات در چنین معامله ای بماند و هر لحظه ممکن است از آن خارج شود. بنابراین، وضعیت میان «خوب - بد» یا «بد - بدتر» در نوسان است.
چهارم: کره شمالی به محدودیت های استراتژیک آمریکا در برخورد نظامی پی برده و تا جایی که بتواند می تازد تا امتیاز بگیرد. برخی محافل در آمریکا، کره جنوبی، ژاپن، چین و روسیه همچنان مخالف جنگ هستند و برخی بر طبل جنگ می کوبند. هرگونه حمله نظامی (حمله تمام عیار یا محدود) به کره شمالی احتمالا با واکنش نظامی قاطع این کشور مواجه خواهد شد. برخی مقام های آمریکایی می گویند «گزینه های نظامی بازنگری شده» در مورد کره شمالی به پرزیدنت ترامپ ارائه شده. به این ترتیب، ژنرال مک مستر نیز اعلام کرد که «تمام گزینه ها روی میز است، زیرا پرزیدنت اعلام کرده که هرگز یک قدرت اتمی در کره شمالی را نمی پذیرد.» با این حال معلوم نیست گزینه های بازنگری شده چیست و قرار است چگونه کره شمالی را مهار کند.
سناتور جمهوری خواه «لیندسی گراهام» چندی پیش اعلام کرد که «گزینه نظامی برای تخریب کامل برنامه ها و زیرساخت های نظامی کره شمالی باید در نظر گرفته شود.» او می گوید: «اگر قرار است جنگی برای متوقف ساختن آنها در بگیرد باید این جنگ محدود به کره شمالی باشد. اگر قرار است هزاران نفر بمیرند، این مرگ ها باید در آنجا باشد. این چیزی است که پرزیدنت رو در رو به من گفت.» بنابراین، به نظر می رسد اکنون گزینه های محدودی پیش روی آمریکا باشد:
۱. گزینه اقتصادی: در واقع، آنچه مد نظر برخی سناتورهای آمریکایی قرار دارد این است که سرچشمه های مالی کره شمالی خشکانده شود. در همین راستا فشارهایی بر شرکت های چینی، سنگاپوری، میانماری و غیره که طی سال های اخیر در حال بده بستان با کره شمالی بودند وارد آمده تا تعاملات اقتصادی خود با این کشور را قطع کنند اما این کاری است بس دشوار و زمان زیادی می طلبد. این باعث خرید زمان از سوی کره شمالی شده و باعث می شود به نقطه ای بی بازگشت و به جایی که نباید، برسد. این گزینه چندی است در دستور کار دولت آمریکا قرار گرفته است. در این راستا، نماینده ویژه آمریکا دیدارهایی با مقام های سنگاپوری، چینی، میانماری و غیره داشته تا اطمینان یابد که آنها در راستای خشکاندن منابع مالی کره شمالی همکاری می کنند.
اما نکته اینجاست که این شرکت ها یکی از راه های درآمدی کره شمالی هستند. نیویورک تایمز در گزارشی مفصل یکی دیگر از درآمدهای کره شمالی را صدور ۳۰ تا ۵۰ هزار کارگر به روسیه می داند. این کارگران که در شرایط وخیمی کار می کنند «بردگان قرن ۲۱» نامیده می شوند که در مناطق دوردست و سرد روسیه کار می کنند.
این گزارش می نویسد دولت کره شمالی سالانه از این کارگران عایدی دارد. این گزارش می نویسد کارگران شاغل در روسیه تقریبا ۷۰ درصد از درآمد خود را به -حزب حاکم کارگران کره می دهند و تنها ۳۰ درصد از حقوق برای گذران زندگی خود و خانواده ها یشان به آنها تعلق می گیرد. برخی از این کارگران در صنایع تزیینی یا ساختمانی مشغولند. با توجه به وخامت روابط روسیه - آمریکا بعید است روس ها کمکی به آمریکا در زمینه قطع درآمدهای کره شمالی کنند.
۲. گزینه نظامی: اگرچه اکنون در میان سناتورهای آمریکایی صدای واحدی شنیده نمی شود، بر اساس گفته های گراهام می توان حدس زد که استقرار ناوهای رزمی آمریکا در شبه جزیره، استقرار بمب افکن های استراتژیک آمریکایی در گوام، فروش تسلیحات دفاعی تاد و برخی دیگر از ادوات جدید و پیشرفته آمریکایی به کره جنوبی و ژاپن به این معناست که آمریکا احتمالا یک حمله «کوبنده و تمام عیار و قاطع» را در نظر دارد تا نه تنها قابلیت های نظامی کره شمالی را از میان بردارد بلکه امکان واکنش سخت این کشور علیه سئول را نیز تا حد امکان منتفی سازد.
برخی بر این باورند که آمریکایی ها به دنبال برقراری یک چتر امنیتی در منطقه هستند تا خطر حمله نظامی از سوی پیونگ یانگ را کاهش دهند. تمام این حمله باید محدود به کره شمالی و در خاک این کشور باشد و امکان تسری آن به خارج از این کشور را غیرممکن سازد. تحلیلگران معتقدند مسئله کره شمالی به حیثیت آمریکا گره خورده است.
در صورتی که آمریکا نتواند این بحران را مهار کند احتمالا کره جنوبی و ژاپن به سوی نظامی گری خواهند رفت. ژاپن در نظر دارد با تغییر قانون اساسی خود را صاحب ارتش کند و از وضعیت «نیروهای دفاعی» خارج شود. نظامی شدن و در بدترین حالت «هسته ای» شدن ژاپن و کره جنوبی کابوس چین است و احتمالا توازن قدرت در پاسفیک را بر هم خواهد زد.
۳. تغییر رژیم: مایک پومپئو، رئیس سیا، در جولای ۲۰۱۷ اعلام کرد که تغییر رژیم می تواند یک گزینه محتمل باشد. او می گوید اولین گام باید جدایی میان «تسلیحات» و «مردی» باشد که آنها را اداره می کند. این سناریو مخالفانی مانند رکس تیلرسون دارد اما یکی از گزینه هایی است که ظاهرا نهادهای اطلاعاتی آمریکا در حال کار روی آن هستند. به همین منظور، گفته می شود «یگان ویژه ای» از سوی کره جنوبی آموزش دیده اند تا در موقع مقتضی وارد پیونگ یانگ شوند و با ترور برخی سران این کشور، اداره مراکز نظامی را در دست گیرند.
این یگان الگوبرداری شده از یگان مشابه آمریکایی خود است اما برای محیط ویژه شبه جزیره کره آماده خواهد شد. در این یگان بین ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر نیرو وجود دارد که هدفش از بین بردن مسئولان فرماندهی جنگی پیونگ یانگ از جمله کیم جونگ اون و فلج کردن قابلیت ها و کارکردهای آنها است. با این حال، هنوز هیچ اجماعی روی این سناریوها وجود ندارد و همه در حد حدس و گمان است. محورهای آن «طرح بازنگری شده» هنوز علنی نشده است و نمی توان با قاطعیت گفت که کدام سناریو در نهایت مد نظر آمریکا قرار خواهد گرفت و استراتژی آمریکا برای کره شمالی چیست.
با این حال، در طرف آمریکایی نیز جنگ کره به مثابه کابوس تلقی می شود. «ران پاول» در مقاله ای که برای «موسسه ران پاول» نوشت به نقل از یک منبع در پنتاگون که نخواست نامش فاش شود گفت که ترامپ احتمالا طی یک سال آینده فرمان حمله نظامی را صادر می کند.
او می نویسد مردم آمریکا به این دلیل رأی دادند که او را نسبت به مشارکت آمریکا در جنگ های منطقه ای بی میل یافتند. «ران پاول» می نویس در مطالعه ای که از سوی دانشگاه بوستون و دانشگاه مینه سوتا انجام گرفت نشان داده شد که ترامپ به این دلیل رأی آورد که از تلفات گسترده آمریکایی ها بکاهد. کسانی که به او رأی دادند از ایالت های مردد ویسکانسین، پنسیلوانیا و میشیگان بودند.
نظر کاربران
اگر حتی یک بمب فقط یک بمب منفجر بشه نصف آسیا از بین میره خدا اون روز رو نیاره