آقازادگی، بهترین شغل دنیا
آقازادگی پدیدهای است معطوف به نمایش. هر چقدر خود «آقا»ها در ساختار سیاسی و اقتصادی تمایل به در چشم نبودن و حتی بعضا پنهانکاری دارند، آقازادهها تمایل به شوآف و نمایش خود دارند.
از طرف دیگر هر چقدر بین آقاها از لحاظ سیاسی و جناحی تفاوت وجود دارد، در بین آقازادگان این تفاوتها کمرنگتر میشود. بعضا آقازادههای هر دو جناح اصلی کشور حتی بیزینس مشترک با هم دارند. میل به بازنمایی اغراقآمیز ثروت و تظاهر پولدار بودن چنان گسترشی پیدا کرده است که هر نوع خط و مرز سیاسی را هم درهم شکسته است.
در کنار این موضع تغییر در رویکردهای اقتصادی کشور را هم یکی دیگر از دلایل ظهور پدیده آقازادگی باید دانست. در روزگاری که قرار است «دست پنهان بازار» همه چیز را تعیین کند، این دست پنهان از درون آستین آقازادگان بیرون میآید. به دلایل مختلف شاید خود «آقا» نتواند وارد بسیاری از زدوبندهای اقتصادی شود. یک فرد مسئول در ساختار فعلی نظام از هر جناحی باشد، قطعا زیر ذرهبین است. کمتر میتواند به فعالیتهای اقتصادی سودآور بپردازد. اما میتواند بسترسازی کند برای فعالیت اقتصادی آقازادهاش.
اقتصاد ایران در وضعیتی قرار گرفته است که «رانت» مهمترین منبع کسب ثروت شده است. از رانت اطلاعاتی گرفته تا رانت برای واردات. رانت هم پدیدهای است که در دست نخبگان سیاسی و اقتصادی متمرکز شده است. هر کسی نمیتواند از رانت اطلاعاتی یا رانت برای واردات استفاده کند. اما اگر نسبت فامیلی با نخبگان سیاسی و اقتصادی داشته باشد، یک فرصت طلایی است که از این رانت بهره ببرد. بسیاری از آقازادگان از این راه پولدار شدهاند.
در این روزها که واردات اجناس تجملی و لوکس سودآور است، بسیاری از آقازادهها با استفاده از رانتهایی که به دلیل حضور پدرانشان در ساختار قدرت داشتهاند، به یکباره ثروتمند شدهاند. پدران بسترساز ثروتمند شدن پسران در یک اقتصاد رانتی هستند.
اگر روزگاری بورژوازی یک نیروی مترقی محسوب میشد و موجب شکوفایی اقتصادی یک دیار بود. اگر روزگاری بورژواها چنان پیشرو بودند که با خلاقیتشان جهان را دگرگون میکردند و تمام مناسبات کهنه گذشته در اقتصاد و سیاست و فرهنگ و هنر را بر هم میزدند. این روزها آقازادهها بیشتر شبیه نوادگان فئودالها و شاهزادگان دوران کهنه هستند. خواجگان فئودال در حرمسرا جولان میدادند و این آقازادگان هم در دیوارهای خودساختهشان محصور شدهاند و دلخوش به لایکهای اینستاگرامیاند.
از سوی دیگر آقازادگان رانتی شباهتی با خواجگان دوران قجری دارند. هر چقدر پادشاهان قجری سررشته امور را در دست داشتند و خواجگان را سرگرم حرمسرا و لذایذ ثروت میکردند، آقایان و پدران سررشته بسیاری از روابط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در دست دارند و آقازادگان هیچ نقشی در این مناسبات ندارند. تنها نقش آقازادگان مصرف ثروت است نه تولید آن.
آقازادگان آنقدر از خود اختیار و استقلال ندارند که حتی نام هم ندارند. همواره با نام آقا و پدر خود شناخته میشوند. پسر فلانی و دختر فلانی هستند. با اینکه اهل نمایش هستند، اما پشت پرده نام پدر پنهان شدهاند. با اینکه درواقع روی سن این نمایش آقازادگان هستند که رژه تجمل میکنند، اما رشتههای نخ آنان در دست پدرانشان است. آنان نهایتا در چهارچوب صفحه اینستاگرام خود شوآف خوشبختی را در عکسهایشان تجسد میبخشند. یا در خیابانهای شهر با خودروهای لوکس خود رژه سرکوب میروند.
این روزها همه از آقازادهها حرف میزنند. اما نقطه اصلی داستان این است که باید از آقاها حرف زد. از پدرانی که شاید روزگاری مدعی بودند که میخواهند یک جامعه آرمانی و فارغ از فقر و شکاف طبقاتی بسازند. پدرانی که با شعارهای زیبا سررشته قدرت سیاسی و امور اقتصادی را به دست گرفتند تا خدمت به مستضعفین کنند. اما اکنون از هر گوشه و از جناحی که نگاه کنیم، تنها نتیجهشان همین آقازادگانی هستند که در عمر خود شاید «کار» به مفهوم رایج اقتصادیاش که «ارزش افزوده» تولید کند، نکردهاند. تنها کارشان آقازادگی بوده است و تنها هویتشان پسر فلانی و دختر بیساری بودن است. درواقع شاید آنان بهترین شغل دنیا را دارند. شغل داشتن «پدر پولدار و قدرتمند».
این روزها اما همه به لطف اینستاگرامی شدن زندگی، مسحور نمایش و بالماسکه آقازادگان در روی صحنه شدهایم. درحالیکه بهتر بود دنبال حل سناریوی پیچیده «آقا»ها در پشت صحنه اقتصاد و سیاست میبودیم.
نظر کاربران
خوش بحالشون
من اگه جای آقازاده ها بودم با پول و ثروتی(البته اگه حلال باشه) که در اختیار پدر و خانوادم قرار میگرفت کارآفرینی میکردم و کارخانه تاسیس میکردم تا به اینقد کشورما کالاهای دسته 4 وارد نشه.
به نظرمن اینا اگه بخوان کارآفرینی کنن خیلی راحتتر بتونن چون هم سرمایه دارن هم رابطه ،از این مواهب باید به نفع کشور استفاده کنن.
جناب فواد شمس نویسنده متن آقازادگی بهترین شغل دنیا
با سلام
می خواهم بگویم متن شما فوق العاده بود از نظر ادبی چون خودم دبیر نزدیک به بازنشستگی ادبیات هستم عرض می کنم خیلی زیبا بود از نظر انشا جذاب و دلپذیر نوشتید از نظر محتوا هم باید عرض کنم (جانا سخن از زبان ما می گویی ) بلکه دل ما ...
دو نکته :اولا کی گفته آقا زاده های جدید تنها ثروت پدرشان را مصرف میکنند؟خیلی از کارخونه ها و تولیدی های مهم کشور مال همین آقا زاده هاست! دوما خب که چی شما اگه خودت میلیاردر بودی بچتو میفرستادی توی پیتزا فروشی کار کنه مثلا؟........مشکل اصلی خود آقایون هست که اجازه نمیدن بچه هاشون قشر ضعیف رو ببینن و لمس کنن همیشه توی یه دنیای بهتر زندگی کردن اگر از همون اول نشونشون میدادن شاید خیلیهاشون برای فقرا کاری میکردن!
این افراد اگر پول ورانت پدرانشان نبود الان کجا بودن خود پدران انها این همه پول از کجا اوردن که اینقدر اختلاف طبقاتی وجود دارد ... واقعا یه ذره فکر کنید