بررسی وضعیت فرهنگیکشور نباید از ارزیابی تحلیلگران سیاسی کشور دور بماند. وضعيت بازار تئاتر ظاهرا بد نيست. گهگاه كه براي ديدن نمايشي به سالنهاي تئاتر ميروم، استقبال تماشاگران را دلگرم كننده مييابم. حضور مردم براي ديدن نمايشها، فينفسه اتفاق خوبي براي تئاتر كشور است.
محمد کیانوشراد در روزنامه آرمان نوشت: بررسی وضعیت فرهنگیکشور نباید از ارزیابی تحلیلگران سیاسی کشور دور بماند. وضعيت بازار تئاتر ظاهرا بد نيست. گهگاه كه براي ديدن نمايشي به سالنهاي تئاتر ميروم، استقبال تماشاگران را دلگرم كننده مييابم. حضور مردم براي ديدن نمايشها، فينفسه اتفاق خوبي براي تئاتر كشور است.
بالا بردن ميل و سليقه و انتظار و سطح توقع تماشاگران، البته كاري است كه برعهده اهالي حرفهاي تئاتر و حمايت پايدار مسئولان فرهنگي است. آنچه به روشني در اينگونه رخدادهاي فرهنگي و به صورت محسوس قابل رويت است، رشد فرهنگي و فرهيختگي در ميان تماشاگران است. در ايام پس از دوره اصلاحات، بر وضع فرهنگي كشور تاسف ميخورديم اما امروز با اميد بيشتري ميتوان از فرهنگ سخن راند.
امروز مردم بيش از مسئولان رسمي، براي حفظ و بسط فرهنگ ايراني، ميان داري ميكنند. حضور آنان در اين رخدادهاي فرهنگي، گوياي همين امر است. ذكر خاطرهاي از مرتضي كاخي در مورد فرهنگ دوستي مردم پراگ، تامل برانگيز است. سال ٨٣ كتاب تنهايي پرهياهو اثر هرابال نويسنده پرآوازه چك، منتشر شد. بر آن كتاب، مرتضي كاخي مقدمهاي نوشته است در وصف مترجمش پرويز دوايي و در مورد شهر پراگ.
ذكر خاطرهاي از مردم پراگ از سوي مرتضي كاخي، برايم جذاب و در عين حال اندوهناك بود. وقايع پس از سال هاي ۸۴ در كشور بر اين اندوه مي افزود. اندوهي كه امروز تا حدي اميد اصلاح آن ايام را در جامعه و حكومت ميبينيم. مردم خود را بازيافتهاند و به فرهنگ غني ايراني-اسلامي خويش بيشتر توجه ميكنند. كاخي در مقدمه تنهايي پر هياهو مينويسد: در پراگ، يك روز يكي از مستخدمههاي سفارت نزد من آمد و تقاضايي را مطرح كرد.
از درخواست اين زن و اصرارش سرگيجه گرفتم. او با نگراني و وحشت گفت: خانم سفير به من ۲۴ساعت مهلت داده كه كارم را ترك كنم و اخراجم كرده. كمك كنيد كه اگر كارم را از دست بدهم واقعا بدبخت ميشوم. شوهرم مردي است بازنشسته با درآمدي بسيار ناچيز و... پرسيدم چرا تو را اخراج كردهاند. گفت: از من خواستهاند كه سه شب ديگر كه اينجا مهماني دارند حاضر باشم و خدمت كنم.
البته من از خدا ميخواهم كه در اين مهماني حاضر باشم چون علاوه بر اضافه كار، غذا هم به من ميدهند كه ببرم به خانهام. گفتم چرا شركت نميكني؟ گفت قرار است با شوهرم به تئاتر برويم. از دو سال پيش بليط رزرو كردهام و اگر نرويم، من هرگز به ديدن اين نمايشنامه توفيق نخواهم يافت. پرسيدم مگر چيز فوقالعادهاي است؟ گفت نميدانم فقط اين اجرا، دهمين اجرايي خواهد بود كه من از اين نمايشنامه هملت شكسپير خواهم ديد.
توصيف مرتضي كاخي حقيقتا تامل برانگيز بود. گفتم ما كجا و مستخدمههاي پراگ كجا؟ سطح فرهنگي ما به كجا رسيده است؟ طبقاتي در ايران كه غم نان دارند و محتاج حوائج اوليهاند به كنار، چقدر استادان و روشنفكران و مسئولان ما به تئاتر ميروند؟ حقيقتا هنر نزد ايرانيان است و بس؟ بهنظرم ميآيد امروزه، دوباره اين ملت برخاسته است. دوباره قدر فرهنگ توسط مردم شناختهتر ميشود و اين را ميتوان از استقبال مردم از نمايشها متوجه شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر