در تمام دنیا کسب و کارهای بزرگ که به صورت بنگاههای اقتصادی فعالیت میکنند، کسب و کارهای کوچک را تحتالشعاع خود قرار میدهند. در کشور ما هم نمونههایی از این دست کم نیستند.
روزنامه ابتکار: در تمام دنیا کسب و کارهای بزرگ که به صورت بنگاههای اقتصادی فعالیت میکنند، کسب و کارهای کوچک را تحتالشعاع خود قرار میدهند. در کشور ما هم نمونههایی از این دست کم نیستند.
در سالهای دور فروشگاههای زنجیرهای، فروش سوپرمارکتها را تحت تاثیر قرار میدادند و امروز مالها و هایپراستارها همه کسب و کارهای کوچک را؛ این ماجرا در همه مشاغل وجود دارد، مثلا تپسی و اسنپ، کار تاکسی سرویسها را کساد کردهاند و موارد مشابه فراوان دیگر. کتاب هم از این قاعده مستثنی نمانده است.
شاید بتوانیم موسسه شهر کتاب را اولین رقیب کتابفروشیهای سنتی بدانیم. این موسسه در سال ۱۳۷۵ تاسیس شد و هدف خود را امکان دسترسی ایرانیان به آخرین کتابهای ناشران معتبر دنیا اعلام کرد. قبل از آن هم در دورهای که نمایشگاه بینالمللی کتاب برگزار میشد، فروش کتاب در کتابفروشیهای سنتی تحت تاثیر قرار میگرفت و آمار فروش آنها با افت قابل توجهی مواجه میشد. اما شاید بتوان بزرگترین چالش برای کتابفروشیهای سنتی که به طور عام در حوزه کسب و کارهای کوچک محسوب میشوند، را تاسیس «باغ کتاب» به عنوان جدیدترین مجموعه فرهنگی تهران و بزرگترین مجموعه فرهنگی خاورمیانه دانست. باغ کتاب در منطقه عباسآباد تهران واقع شدهاست.
این باغ از شرق با کتابخانه ملی ایران، از شمالشرقی با فرهنگستانهای علوم، و زبان و ادب فارسی، از شمالغربی با باغ هنر، و از غرب با باغموزه دفاع مقدس همسایه است. این مجموعه ۱۲ تیر ماه سال جاری همراه با حواشی بسیاری بازگشایی شد. یکی از مهمترین دغدغهها درباره این مجموعه حمایت یک نهاد عمومی (شهرداری تهران) از باغ کتاب بود. واکنشهایی که بلافاصله پس از راهاندازی «باغ کتاب» آغاز شد و گروههای مختلف از سازمانها و نهادهای گوناگون در برابر آن موضع گرفتند.
محمد حقانی، یکی از اعضای شورای شهر تهران، در سیصد و شصت و یکمین جلسه علنی شورای شهر تهران اعلام کرد: «این پروژه با ارزش ۳۲۰ میلیارد تومان به نشر شهر وابسته به سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران واگذار شده است. این واگذاری خارج از موازین قانونی است و در کد پروژه سازمان چنین بندی وجود ندارد». او در گفتوگویی که چندی پیش با ایلنا داشت، در پاسخ به نگرانیهای کتابفروشان از تاثیر منفی باغ کتاب بر فروش آنها گفت: «باغ کتاب میتواند تاثیر منفی بر فروش کتابفروشیهای سطح شهر داشته باشد و اساسا امروزه در دنیا پروژههایی که به صورت متمرکز و کلی یکجا و تنها در یک منطقه ایجاد شود هم به دلیل مسائل ترافیکی و هم اهمیتی که باید برای محلات شهری قائل باشیم، منسوخ شده است. در سطح شورا هم گفتم اینکه نگرش دوستان در شهرداری به سمت فعالیتهای فرهنکی و هنری رفته قابل تامل و مایه امیدواری است اما ای کاش تعریف درستی از فعالیت فرهنگی و پروژههای فرهنگی داشته باشیم و مثلا چنین مجموعهای را در ده منطقه به صورت کوچکتر راهاندازی میکردیم.»
در همان روزها محمود آموزگار، رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در گفتوگویی با ایلنا وجوهی تازه از تاثیرات منفی راهاندازی باغ کتاب را مطرح کرد. طبق آماری که آموزگار اعلام کرد، تا امروز ۱۶۰ ناشر-کتابفروش، ۶۰۰ کتابفروش، ۴۳۳ دفتر نشر، دفتر ۱۲ پخش کتاب، ۵۸ چاپکننده پوستر عضو این اتحادیه هستند. بنابراین در مجموع، ۷۶۲ واحد صنفی توزیع و فروش کتاب تحت پوشش اتحادیه هستند. او در بخشی از این گفتوگو با اشاره به این نکته که دخل و خرج یک کتاب فروشی در شرایط فعلی بازار با هم نمیخواند، گفت: «ما اگر در انتخابات دوره دوازدهم هیئتمدیره اتحادیه در سال ۸۹ اعلام کردیم که باید از هزینههای کتابفروشیها بکاهیم به دلیل رویه غیرمنصفانه و غیرعادلانه در برخورد با کتابفروشیها بود. کتابفروشی مکانی است که تمام هزینههای سربار سایر مشاغل (بنگاه املاک، جواهر فروشی، نمایشگاه ماشین و...) را دارد اما درآمدش قطرهای است.
درآمد کتابفروشی تنها از ۲۵ درصد تخفیفی است که کتابفروش از پخشکننده میگیرد و این رقم سقف سود ناخالص یک کتابفروشی است. میانگین قیمت کتاب را هم اگر ۲۰هزار تومان درنظر بگیریم که سود ناخالصش تنها ۵هزار تومان میشود؛ در اینصورت چه تعداد باید فروش برود که کتابفروش بتواند صرفا از عهده هزینههایش بربیاید؟! حالا سود و درآمد به کنار».
او در بخش دیگری، فشارهای مالی را علت تغییر کاربری کتابفروشیها دانست و افزود: «فشارهای مالی بالاخره یک جایی بر عشق و علاقه و انگیزههای درونی آدمها برای گرایش به حرفه کتابفروشی میچربد و در مقابل یک واقعیت سختی قرار میگیرند که توان ادامه کار را از آنها سلب میکند. با توجه به همین سیاست چندین موضوع را برای کتابفروشیها در اتحادیه دنبال کردیم، مثل معافیت مالیاتی کتابفروشیها، تعرفههای آب و برق، حق بیمه سهم کارفرما و...» و در بخش دیگری درباره توان رقابت کتابفروشیها با این مجموعه بزگر اضافه کرد: «اگر نمایشگاه کتاب ۱۰ روز کتاب عرضه میکند در باغ کتاب در تمام ۳۶۵ روز سال یک نمایشگاه برای عرضه کتاب دایر خواهد بود. آیا در این شرایط کتابفروش با تمام هزینههای سرقفلی و عوارض و... و تخفیف ۲۵ درصدی که از پخشیها میگیرد توان رقابت با چنین فضای نمایشگاهی را دارد؟ امروز میگویند قرار نیست در باغ کتاب تخفیف نمایشگاهی به خریدار داده شود که البته هیچ ضمانت اجرایی هم ندارد. هرچند حتی اگر موضوع تخفیف را هم کنار بگذاریم و قبول کنیم که واقعا قرار نیست باغ کتاب فضای نمایشگاهی با ارائه تخفیف باشد، باز هم باعث کاهش فروش
کتابفروشیها خواهد شد».
او در ادامه سوالات بیپاسخ مهمی را هم مطرح کرد: «آیا استفاده از پروژهای مثل باغ کتاب که حقوق عمومی محسوب میشود از طریق مشارکت حداکثری ذی نفعان ممکن نبود؟ مسئله فقط شرکت دنیای ماه پیشونی و بخش کودک نیست، بخش بزرگسال باغ کتاب هم در اختیار نشر شهر است که وابسته به شهرداری است. اساسا باید دید شهرداری براساس کدام موازین قانونی مبادرت به انجام چنین اقداماتی میکند؟!»
یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی هم نسبت به راهاندازی باغ کتاب واکنش نشان داد. طیبه سیاوشی، نماینده مردم تهران، ری، شمرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی در گفتوگویی که مرداد امسال با خانه ملت داشته است، تمرکز یک نشر در این مجموعه را سبب اختلال در بازار کتاب دانست و اظهار کرد: در واقع رقابت کوچک کنونی در بازار کتاب با این اقدام و ارائه امتیاز ویژه به نشر شهر از بین میرود. منطق شهرداری در واگذاری باغ کتاب به نشر شهر مشخص نیست زیرا قرار بود در این عرصه محصولات فرهنگی و کتاب عرضه شود اما شهرداری در این راستا تعاملی با حوزه کتابفروشان انجام نداده است».
او ضمن اشاره به اینکه نشر شهر وابسته به شهرداری است لذا میشد این مجموعه را به عنوان باغ نشر شهر مطرح کرد، خاطرنشان کرد: «بنابراین باید اذعان کرد که فضای ایجاد شده هیچ دستاوردی را برای کتابفروشان نداشته است».
زمانی که باغ کتاب در تیر امسال افتتاح شد، «ابتکار» هم با چند کتابفروش در خیابان انقلاب گفتوگو کرد. بعضی از کتابفروشان که ناشر هم بودند، باغ کتاب را اتفاق مثبتی میدانستند، برخی هم آن را برای کتابفروشی سنتی کاملا آسیبزا میپنداشتند و معتقد بودند که با این اوضاع باید کمکم تغییر کاربری بدهند. اما بعضی دیگر، قضاوت درباره این مجموعه را به آینده موکول کردند.
اما بعد از گذشت نزدیک ۴۰ روز، در ۲۰ مرداد خبری منتشر شد با عنوان «اعتراض کتابفروشان به تاسیس کتابفروشی در باغ کتاب». بیش از ۳۵۰ کتابفروش در نامهای به رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نسبت به راهاندازی کتابفروشی در باغ کتاب اعتراض کرده و خواستار جلوگیری از آسیبهایی شدهاند که راهاندازی باغ کتاب ممکن است به کتابفروشان بزند. آنها در این نامه نوشتهاند: در مقابل آسیبهایی که باغ کتاب شهرداری میتواند متوجه کتابفروشان تهران سازد ما امضاکنندگان زیر تقاضای اقدام لازم در جهت استیفای حقوق خود را داریم».
باغکتاب همچنان با تمام حاشیهها به فعالیت خود ادامه میدهد، اما سوال این است که این مجموعه بر اساس چه مطالعاتی راهاندازی شده که با گذشت تنها ۴۰ روز از آغاز فعالیتش، اعتراض ۳۵۰ کتابفروش تهرانی را در پی داشته است؟ چه اقداماتی برای جلوگیری از ضرر و زیان کتابفروشی های سنتی انجام خواهد شد؟ آیا روزی میرسد که دیگر خیابان انقلاب با کتابفروشیهایش شناخته نشود و بوی کاغذ در هوایش عابران را مست نکند؟ باید دید با تغییر شورای شهر تهران و تغییرات در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه تهمیداتی برای حمایت از کتابفروشان اندیشیده خواهد شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر