رضا نساجی در روزنامه شرق نوشت: ۱۴ سال پس از مرگ یورگن مولمان (Jürgen Möllemann)، مبارزات سیاسی او و منازعات اجتماعی پس از مرگش میتواند درسهای جالبی برای ما داشته باشد.
رضا نساجی در روزنامه شرق نوشت: ۱۴ سال پس از مرگ یورگن مولمان (Jürgen Möllemann)، مبارزات سیاسی او و منازعات اجتماعی پس از مرگش میتواند درسهای جالبی برای ما داشته باشد.
آقای مولمان برای هموطنان ما بیشتر به خاطر تلاشهایش در جهت دوستی با دولت و ملت ایران شناخته شده است؛ او در اوج فشارهای غرب به دولت خاتمی بر سر پرونده هستهای خواستار بهبود رابطه با ایران بود و به نظر میرسید احتمال قریبالوقوع حضورش در مسند وزارت خارجه در این امر مؤثر خواهد بود. معاون صدراعظم هلموت کهل و وزیر سابق اقتصاد و از رهبران حزب «دموکرات آزاد آلمان» (FDP) که فعالیتهای اجتماعیاش تأثیر بسزایی در گرایش جوانان به لیبرالها بعد از سرخوردگی آنان از حزب سبزها داشت، در کتاب خود با عنوان «متن شفاف: برای آلمان» (Klartext: Für Deutschland) از دیدارهایش از ایران و شخصيت رئیس جمهور وقت گفته و تأکید کرده بود غرب نباید در قبال ایران دچار اشتباه شود؛ زیرا ایران با رژیم عراق متفاوت است.
آلمانیها له و علیه فلسطین: منازعه مولمان-فریدمان
اما مهمترین موضع سیاسی مولمان که او را در معرض حملات مخالفان قرار داد، این قضیه بود که «جامعه آلمان-اعراب» (Deutsch-Arabische Gesellschaft) را بنیان نهاده و ضمن حمایت از مردم فلسطین و نیز طرح ایده تغییر جهت آلمان به سوی بهبود رابطه با اعراب، از سیاستهای «انجمن یهودیان آلمان» (Zentralrat der Juden in Deutschland) انتقاد كرده و جنایات شارون در فلسطین را در ردیف جنایات نازیها دانسته بود.
این موضع با مخالفت شدید لابی اسرائیلی در آلمان روبهرو شد، بهویژه از جانب میشل فریدمان (Michel Friedman) حقوقدان یهودی، نايبرئیس انجمن یهودیان آلمان و رئیس کنگره یهودیان اروپا که در برنامههای تلویزیونی خود مولمان را مورد حمله قرار داد. کار به جایی رسید که مولمان بعد از ٣٣ سال فعالیت درخشان در حزب دموکرات آزاد از معاونت هیئترئیسه و ریاست بزرگترین شعبه حزب در ایالت نوردراین-وستفالن عزل شد و پس از ٣٠ سال حضور در بوندستاگ، نمایندگی او در پارلمان ایالتی و فدرال در معرض خطر قرار گرفت. مولمان که چندیبعد دفاترش به اتهام فرار مالیاتی مورد بازرسی دادستانی دوسلدورف قرار گرفت، سرانجام در مارس ٢٠٠٣ از حزب استعفا کرد.
جامعه مدنی وارد میشود
همراهی نهادهای دولتی با جامعه مدنی، نهتنها به اعاده حیثیت از سیاستمدار فقید مولمان انجامید که سقوط سیاسی و انزوای اجتماعی فریدمان را در پی داشت. بدون حضور جدی جامعه مدنی، اعم از نخبگان و توده مردم در کارزار نقد لابی اسرائیلی در آلمان، بدیهی بود که توطئه مرگ سیاستمدار صلحطلب آلمانی بهعنوان خودکشی در پرده بماند، همچنان که مفاسد سیاستمدار یهودی تا آنزمان امکان افشا نیافته بود، چراکه تحت فشار این لابی هرگونه نقد لابی اسرائیلی به تابوی تاریخی دشمنی با یهودیان تقلیل یافته و هاله تقدس مظلومیت در آشوویتس مانع از نقد ایشان شده بود (مخصوصا که فریدمان از نسل یهودیان فهرست نجات شیندلر بود).
تجربه همراهی نهادهای حاکمیتی با جامعه مدنی آلمان در منازعه مولمان-فریدمان که به افشای لابی اسرائیلی انجامید و موقعیت حامیان فلسطین در اروپا را با وجود مرگ یکی از رهبران ارشد این جریان مستحکم کرد، میتواند درسی برای سیاستمداران و دولتمردان ایران باشد که گاه به جای تحمیل دستورالعملهای حکومتی به جامعه، مانع از حضور آگاهانه و فعالانه مردم در دفاع از ارزشهای اخلاقی که خود بنیادهای عقیدتی حاکمیت را تشکیل دادهاند، میشوند. این شکل مشخص از التزام به آن ارزشهای اخلاقی از آن زمان تاکنون تبدیل به یک هنجار رسمی شده، و فراتر از آن بدل به تابو، گویی این هنجارِ محدود به شرایط زمان و مکان خود ارزش ازلی-ابدی لایتغیر است. این البته تنها مورد از این دست تابوهای عملی نیست.
وقتی یک هنجار جای یک ارزش را بگیرد، تا حدی که نهتنها آن ارزش را تقلیل دهد که به کلی نقض کند و کارکردی ضد خودش پیدا کند، جای تأمل برای نخبگان، اعم از نخبگان حکومتی و فکری دارد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر