روزنامه ایران: امضای سند برجام بندهای تحریم را پس از ۱۲ سال از دست و پای اقتصاد ایران بازکرد و یک بار دیگر بسترهای جذب و جلب سرمایههای خارجی همراه با تکنولوژی روز فراهم شد.
از دی ماه ۱۳۹۴ که تحریمهای هستهای ایران لغو شد، ترافیک سنگینی از هیأتهای اقتصادی خارجی برای ورود به ایران و مذاکره با همتایان خود ایجاد شد و تاکنون چندین طرح بزرگ سرمایهگذاری خارجی بهثمر رسیده است.
اکنون زمان آن فرارسیده است تا با یک برنامه منسجم و استفاده از فرصت پیش آمده، رکوردهای جذب سرمایه خارجی به کشور شکسته شود. دراین زمینه محمدرضا هزارخانی که در کارنامه کاری خود از سرکنسولی ایران در هوستون امریکا تا مدیرعاملی شرکت سرمایهگذاری سازمان صنایع ملی ایران و مشاور وزیرراه و ترابری و مجری جذب سرمایهگذاری طرحهای مهم را دارد، با ارائه الگوی جذب سرمایهگذاری خارجی اعتقاد دارد که میتوان فراتر از اهداف پیش بینی شده گام برداشت.
براساس این الگو با ایجاد واحدهای توسعه سرمایهگذاری خارجی و رسمیت دادن به کارگزاران این حوزه، جذب سرمایه خارجی وارد حوزه گستردهتر و پویاتری خواهد شد و دیگر درگیر مناسبات اداری فعلی نخواهد بود. گفتوگوی «ایران» با محمدرضا هزارخانی را درادامه میخوانید.
جذب سرمایهگذاری خارجی همواره بهعنوان یکی از اولویتها در دولتهای مختلف مطرح بوده، ولی اهداف پیشبینی شده بهصورت کامل محقق نشده است. چه عواملی باعث عدم دستیابی به این هدف شدهاست؟
جذب سرمایهگذاری خارجی از ابتدای انقلاب اسلامی جزو دغدغههای اصلی مسئولان بوده و در این زمینه گامهایی برداشته شده است. ولی بهدلیل اینکه سازماندهی مناسبی برای آن ایجاد نشده، نتوانستهایم از تمام ظرفیتهای موجود استفاده کنیم. کما اینکه در دورههای زمانی مختلف و به علت وجود مشکلات متعدد مسئولان تمام انرژی خود را صرف رفع آنها کردهاند و جذب سرمایهگذاری خارجی بهنوعی کمرنگ شده است.
علاوه بر این برخی از وزیران و معاونان آنها در دورههای گذشته در زمینه سرمایهگذاری خارجی دانش کافی را نداشتهاند و همین موضوع به عاملی برای دستنیافتن به اهداف تعیین شده تبدیل شد.
راهاصلی ورود به عرصه جذب سرمایهگذاری خارجی چیست؟
کلید جادویی دستیابی به سرمایه خارجی، بانک جهانی و سازمانهای تابعه آن است.
بر همین اساس به الگویی برای جذب سرمایهگذاری خارجی رسیدم که میتوان با آن سازماندهی فعالی را ایجاد کرد.
چگونه میتوان از این راه به سرمایهگذاری خارجی دست یافت؟
هماکنون در بخشهای مختلف نهادهای غیر دولتی در زمینه جذب سرمایهگذاری خارجی وجود دارد که ضامن موفقیت هر کشور شناسایی و همکاری با این نهادهاست. در واقع برای استفاده از خدمات متنوع این نهادها باید به عضویت آنها درآمد تا با سایر اعضا نیز امکان گفتوگو مهیا شود.
برای مثال نهاد WFC در بخش سرمایهگذاری مستقیم خارجی در مناطق آزاد وجود دارد که اهداف آن توسعه اقتصادی، افزایش صادرات با تمرکز روی مناطق آزاد است. در نهادهای اینچنینی تجارب سایر کشورها و مناطق در سرمایهگذاری مستقیم خارجی ارائه میشود.
حال جذب سرمایهگذاری خارجی میتواند در تمام بخشها و زیر بخشهای اقتصادی انجام شود که باید برای تمام این بخشها در وزارتخانهها، سازمانها و نهادهای کشورمان سازماندهی صورت گیرد. برای مثال اگر 50 بخش وجود دارد باید سازمان آن در 23 وزارتخانه ایجاد شود.
الگویی که شما معرفی میکنید بهصورت متمرکز فعال است یا در تمام بخشهای دولتی گسترده میشود؟
مهمترین بخش در این الگو سازماندهی است. همان گونه که اشاره شده هر سازمان و وزارتخانهای وظایف و مسئولیتهایی دارد که دارای زیربخشهای بسیار متعددی است. برای مثال سازمان بنادر و دریانوردی دارای چنین بخشی است که هر یک از آنها به زیربخشهای دیگری تقسیم میشود.
در حوزه بنادر، توسعه بنادر، خرید تجهیزات و... تعریف میشود که هر یک از آنها را میتوان بهصورت تخصصی به زیربخشهای دیگری تقسیمبندی کرد.
زمانی که این تقسیمبندی انجام شود میتوان مسئولیت جذب سرمایهگذاری خارجی را بهصورت تخصصی برعهده اشخاص حقیقی و حقوقی خاصی گذاشت تا فرایند ورود سرمایه خارجی با سرعت بیشتری صورت گیرد.
افرادی که به آن اشاره کردید چگونه به جذب سرمایه خارجی کمک میکنند؟
در تمام دنیا جذب سرمایهگذاری خارجی نیازمند متقاعدکردن سرمایهگذار است که آن هم نیاز به لابی دارد که باید توسط افراد متخصص انجام شود.
هر فردی که مسئولیت جذب سرمایهخارجی در حوزهای را برعهده میگیرد باید شناخت کافی از فضای بینالمللی آن حوزه داشته و متخصص باشد. بنابراین نیازمند خدمات مدیران هستیم.
در مرحله بعد سازمانی که قصد جذب سرمایه خارجی را دارد باید سازمانی منظم و به دور از فساد باشد چرا که بینظمی و فساد مانع تحقق اهداف سرمایهگذاری خارجی میشود.
افرادی که مسئولیت جذب سرمایه را برعهده میگیرند باید دارای نبوغ فردی باشند و با سایر افراد در ارتباط باشند تا بتوانند وظیفه خود را بدرستی انجام دهند.
این الگو باید کاملاً بومی باشد یا براساس استانداردهای بینالمللی پیش برود؟
الگو و روشی که ما برای جذب سرمایهگذاری خارجی استفاده میکنیم باید برای دنیا قابل قبول و فهم باشد. به این معنا که سرمایهگذاری در عرصه بینالملل استانداردهایی دارد که در الگوی هر کشوری باید دیده شود.
این الگو دارای چه بخشهایی است؟
این الگو دارای پنج بخش است. بخش اول ساماندهی اطلاعات موجود است. بخش دوم شناختن بنگاههای اقتصادی داخلی/ خارجی، بخش سوم راهاندازی IPUها یا بخش توسعه سرمایهگذاری، بخش چهارم آژانسهای توسعه سرمایهگذاری و بخش پنجم ارتباط مستقیم با سرمایهگذاران است.
اگر این پنج بخش را در تمام وزارتخانهها و سازمانها نهادینه و راهاندازی کنیم ضمن اینکه گامهای بلندی در جهت جذب سرمایهگذاری برداشته میشود از هدر رفت منابع و فساد نیز جلوگیری خواهد شد.
این بخشها چگونه فعالیت میکنند؟
در بخش نخست که به ساماندهی اطلاعات مربوط میشود نقش مهمی دارد. در این بخش
اطلاعات هر طرحی که نیازمند جذب سرمایهگذاری خارجی است بهصورت علمی و شفاف تدوین و استخراج میشود و در اختیار رابطان جذب سرمایه و همچنین سرمایهگذاران قرار میگیرد.
در بخش دوم باید تمام سازمانها و نهادهایی را که در بخشهای تخصصی بسیاری فعال هستند بشناسیم تا براساس حوزه تخصصی و نیاز از اطلاعات و خدمات آنها استفاده کنیم. مزیت این سازمانها این است که هوشیاری ما را افزایش میدهد. این در حالی است که برخی از مدیران هیچ شناختی از این سازمانها ندارند.
براساس گفتههای شما یکی از مهمترین بخشهای این الگو بخش توسعه سرمایهگذاری و کارگزاران آن هستند، بهصورت دقیق این بخشها چگونه عمل میکنند؟
راهاندازی IPU (بخش توسعه سرمایهگذاری) و IPA (کارگزار توسعه سرمایهگذاری) بهعنوان سومین بخش از الگوی سرمایهگذاری اهمیت ویژهای دارد. در واقع این بخش رابط اصلی میان سازمانهای داخلی و سرمایهگذاران خارجی است.
IPUها باید در تمام سازمانها و وزارتخانهها وجود داشته باشد. تمام اطلاعات مربوط به شرح وظایف و طرحهای در حال اجرا و در حال مطالعه هر سازمان باید در این بخش جمعآوری، ذخیره و منتشر شود تا سرمایهگذاران بهصورت مستقیم و شفاف به آن دسترسی داشته باشند. این کار باعث میشود واسطههایی که اطلاعات خرید و فروش میکنند حذف شوند و فرایندها سرعت گیرد.
در کنار آن IPAها یا همان کارگزاران توسعه سرمایهگذاری باید حضور داشته باشند که نقش رابط را بازی میکنند. براساس تخصص این کارگزاران در هر حوزه و سازمانی شناسایی و معرفی و نام آنها در همان بخش توسعه سرمایهگذاری درج میشود تا به صورت رسمی به سرمایهگذاران وکارگزاران خارجی معرفی شوند.
تمام این کارگزاران باید قراردادهای شفافی داشته باشند که در آن میزان کمیسیونی که بابت جذب یک سرمایهگذار دریافت میکنند مشخص و قانونی است و از نظر نهادهای اطلاعاتی و قضایی مانعی ندارد. در واقع هماکنون کارگزاران غیر رسمی بسیاری در بخش جذب سرمایهگذاران خارجی در دنیا و حتیکشور ما وجود دارد که در این الگو فعالیت آنها شفاف و جنبه رسمی به خود میگیرد و مانع از واسطهگریهای غیر رسمی و فاسد میشود. اطلاعاتی که هماکنون تنها در دست افراد معدودی است در اتاق شیشهای به نمایش در میآید.
IPAها هوش و استعداد فرآوری شده دارند و به زبانهای خارجه تسلط دارند و با شناختی که از سازمانهای بینالمللی و سرمایهگذاران حقیقی دارند، طرحهای حوزه تخصصی خود را برای آنها تشریح و تمام ابهامات موجود را برای آنها رفع میکنند و در نهایت زمینه حضور سرمایه را در کشور فراهم میکنند. چون مورد تأیید سازمان مربوطه داخلی هستند هم براحتی از سوی خارجیها مورد اعتماد قرار میگیرند.
چه نظارتی بر عملکرد این کارگزاران وجود دارد؟
این کارگزاران براساس فرایند تخصصی و شفافی شناسایی و انتخاب میشوند و هر یک از آنها باید در حوزه خود متخصص باشند. از سوی دیگر سازمانی که این کارگزاران برای آنها کار میکنند بهصورت دقیق بر فعالیت آنها نظارت دارد و تمام اطلاعات در بخش توسعه سرمایهگذاری (IPU) در دسترس است. نهادهای نظارتی و اطلاعاتی نیز براحتی میتوانند بر فعالیت این کارگزاران نظارت داشته باشند. در نهایت چون قرارداد کاری آنها رسمی و شفاف است، سازمان امور مالیاتی هم بسته به درآمد از آنها مالیات میگیرد.
این بخشهای اطلاعاتی و کارگزاران با عرصه بینالمللی همکاری دارند؟
در بخش چهارم که به آژانسهای توسعه سرمایهگذاری مربوط میشود، کارگزاران داخلی و خارجی با هم همکاری میکنند، مانند سایر بخشها این کارگزاران نیز یک NGO راهاندازی میکنند. در هر استانی کارگزاران محلی فعال هستند که تمام جزئیات حوزه تخصصی خود را میشناسند و در یک فرایند بهتدریج به کارگزاران بینالمللی تبدیل میشوند. در میان این کارگزاران از تمام قومیتهای ایرانی حضور دارند که بسته به ملیت سرمایهگذار میتوان از مزیت آنها بهرهبرد.
ضامن موفقیت در الگوی سرمایهگذاری خارجی چیست؟
برای اینکه در جذب سرمایهگذاری خارجی موفق باشیم باید هدفگذاری مشخصی تعیین کنیم. نهاد ریاست جمهوری باید برای هر وزارتخانه و سازمانی رقمی بهعنوان هدف تکلیف کند تا مسئولان آن در راستای تحقق آن گام بردارند. در واقع جذب سرمایهگذار خارجی باید بهعنوان یکی از شاخصهای تعیین وزیران شناخته شود.
در این بخش باید اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت تعریف شود. برای تحقق این اهداف باید شرکتهای مشاوره فعال شوند تا به وزارتخانهها کمک کنند.
ساختاری که توضیح داده شد باید در قالب چه تشکیلاتی کار خود را آغاز کند؟
به اعتقاد من باید یک تشکیلات برای جذب سرمایهگذاری خارجی بهعنوان یکی از معاونتها در نهاد ریاست جمهوری راهاندازی شود تا راهبری را برعهده گیرد. در تمام وزارتخانهها و سازمانها هم این نهاد راهاندازی میشود و با داشتن کارشناسان خبره در هر بخش وظیفه ورود سرمایهگذاری خارجی را برعهده بگیرند. باید جذب سرمایهگذاری خارجی به ادبیات ملی کشور ما تبدیل شود.
ارسال نظر