حواشي ماجراي حضور خانم موگريني در مجلس شوراي اسلامي به مناسبت مراسم تحليف رياستجمهوري، آنچنان جدي و فراگير شد و لبههاي تندي پيدا كرد كه كار از تسويهحسابهاي سياسي هم فراتر رفت و خودي و غيرخودي آن را نقد كردند؛ نقدهايي كه البته بيشتر به سوي محكوميت سلفي گرفتن چند نماينده كشيده شد و نهايتا در ميان خشمها و خندهها، نكته مهمتري ناديده گرفته شد.
جلال سميعي در روزنامه اعتماد نوشت: ١- حواشي ماجراي حضور خانم موگريني در مجلس شوراي اسلامي به مناسبت مراسم تحليف رياستجمهوري، آنچنان جدي و فراگير شد و لبههاي تندي پيدا كرد كه كار از تسويهحسابهاي سياسي هم فراتر رفت و خودي و غيرخودي آن را نقد كردند؛ نقدهايي كه البته بيشتر به سوي محكوميت سلفي گرفتن چند نماينده كشيده شد و نهايتا در ميان خشمها و خندهها، نكته مهمتري ناديده گرفته شد.
٢- يكي از گرفتاريهاي ما در چرخه كاري دولتي و خصوصي، فراموش شدن برنامهريزي و سياستگذاري عملياتي در كارهاست؛ گويا همه طور برنامهريزي و گزارش و آمار و عددهاي محبوب وجود دارد... اما تنها زماني به فرآيندهاي رسانهاي و روابطعمومي وقت جديتري ميرسد كه ديگر يا كار ديگري باقي نمانده يا بحراني رخ داده است.
بيشتر فرآيندهاي رسانه و روابطعمومي در ساختارهاي اجرايي و تجاري ايران واكنشگرا هستند؛ يعني منتظرند تا واحد روابطعمومي مثل قهرماني پنهان از راه برسد و قصه را جمع كند.
٣- گرفتاري، واژه دلچسبي نيست؛ اما براي توصيف وضعيت عمومي درباره استراتژي رسانهاي و مهارتهاي عمومي سازماني و فردي در بخش «رفتار رسانهاي»، آن هم وقتي چاره ديگري جز توسل به رسانهها نمانده است، واژه بهتري ندارم.
ماجراي سلفيها و رفتارهاي ذوقزده و عجيب در سطح نمايندگان ملت در مجلس، ماجراي تازهاي نبود؛ وقتي همواره مردم را در حوادث به اتهام تماشا و ثبت موبايلي واقعه محكوم و تقبيح ميكنيم، طبيعي است كه بسياري از سطوح بالاتر جامعه هم در هنگام وقوع امري غيرعادي، رفتاري غيرعادي و غيررسمي داشته باشند.
٤- وقتي از استراتژي رسانه و اهميت مشاوره روابطعمومي و رفتار رسانهاي حرف ميزنيم، دليلمان همين اتفاقهاست؛ مشكل اصلي اين است كه جايگاه افرادي كه از ديدن يك مقام مسوول در صحن مجلس خوشحال بودند، بالاتر از جايگاه عابران تماشاگر يك تصادف يا آتشسوزي بود؛ اصل قصه فراموش شدن تبعات ديده شدن اين رفتارها در جاي مهم و از سوي افراد مهم بود.
بيشتر اوقات مشاوره رسانهاي و پيشبيني يا چارچوب داشتن در فرآيندهاي ديپلماتيك و مقابل انواع دوربينهايي كه فقط پخش زنده و تمامشدني هم ندارند، از ياد ميرود. مشاورهاي كه لابد در تجارب ديپلماسي و پروتكلهاي وزارت خارجه يا حتي در سطوح رايج نامهنگاريهاي اداري بهطور تجربي رعايت ميشود، اما در هيجانهاي اتفاقات تازه و نامعمول، چندان در ذهن افراد درگير ماجرا نيست.
٥- من اين اتفاق را فرصتي پررنگ براي بازانديشي در سازمانها و شركتهايي ميدانم كه در روزگار جديدي كه آدمها با مقامها و زندگي خصوصيشان بسيار بيشتر از تصور و پيشبينيشان ممكن است ديده و بازنشر شوند، ضرورت مشاوره رسانهاي و آموزش يا دستكم يادآوري بديهياتي كه اقتضاي مدل جديد مصرف رسانه و محتوا در جامعه است، بيشتر درگير واكنش هستند تا پيشبيني و پيشگيري. برندهاي شخصي زيادي در عرصههاي سياسي و تجاري، ممكن است با همين فراموشي دچار بحران و هزينه شوند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر