کلانتری چگونه رئیس سازمان محیط زیست شد؟
نام عیسی کلانتری از مدتی پیش به عنوان گزینه ریاست محیط زیست اعلام شد، اما نامهای دیگری هم به روی میز حسن روحانی راه یافتند. کلانتری چگونه از بین این گزینهها بیرون آمد؟
اگرچه کلانتری در مقایسه با دیگر گزینههای مطرح شده پیشینه قابل طرحتری در حوزه محیط زیست داشت و وزارت کشاورزی و ریاست ستاد احیای دریاچه ارومیه را در کارنامه خود به ثبت رسانده بود اما طرح نامش از آغاز چندان با خوشآمدگویی محیطزیستیها همراه نبود.
منتقدان کلانتری نگران نگاه سازهای و همچنین عدم حاکمیت نگاه محیط زیستی در حوزههای مدیریتی پیشین وی بودند. این منتقدان میگفتند کلانتری کسی است که توسعه نیشکر را در خوزستان گسترش داد و این موضوع منجر به نابودی و دست کم خسارتهای گسترده در محیط زیست این استان شد. همچنین طرح پیشنهادهای گوناگون سازهای از جمله انتقال آب برای نجات دریاچه ارومیه به این نگرانی دامن زده بود. این منتقدان از همزمانی ریاست او بر سازمان محیط زیست همزمان با انتخاب حبیبالله بیطرف به عنوان وزیر نیرو که نامش با سدسازی و طرحهای انتقال آب از زاگرس به کویر گره خورده ابراز نگرانی میکردند. حمایت از محصولات تراریخته از دیگر نگرانیهای فعالان محیط زیست نسبت به ریاست کلانتری بر این سازمان بود.
اگرچه منتقدان سهم کلانتری را در خشکی دریاچه ارومیه به دلیل گسترش بیرویه کشاورزی در حوضه آبریز این دریاچه پررنگ میدیدند اما موافقان او عملکردش در ستاد احیای دریاچه ارومیه را موفق ارزیابی میکردند چرا که به گفته موافقان و بر اساس آمارها و گزارشهای دولت این ستاد با مجموعهای از اقدامهای گوناگون موفق شد وضعیت دریاچه را به تثبیت برساند.
به هر رو حجم نگرانیهای فعالان محیط زیست به حدی بود که منجر به کمپینی برای حمایت از رقیب او برای ریاست این سازمان یعنی محمد فاضلی بود. مدافعان محمد فاضلی معتقد بودند که او در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری کابینه یازدهم همواره مواضعی محکم و درخور تقدیر نسبت به چالشهای محیط زیستی داشته است و سکانداری او بر سازمان محیط زیست میتواند این سازمان را از موضع ضعف و تحمیل نگاههای خارج محیط زیستی برهاند. دفاع از فاضلی با نوشتن نامههای سرگشاده که به امضای استادان سرشناس حوزه محیط زیست رسیده بود نیز همراه شد اما منتقدان ضعف اصلی انتخاب فاضلی را فقدان هرگونه پیشینه اجرایی در حوزه محیط زیست عنوان میکردند که راه را بر هرگونه ارزیابی میبست.
گزینه دیگری که در روزهای اخیر به طور جدی مطرح شد محمد مجابی بود. درست زمانی که نام کلانتری به طور جدی برای ریاست سازمان محیط زیست مطرح شد، شرط و شروط کلانتری برای ریاست که شامل مواردی همچون افزایش بودجه و اختیارات این سازمان بود باعث شد نام مجابی به روی میز حسن روحانی برود.
مدافعان مجابی نقش مهم وی برای تهیه و تنظیم سیاستهای کلی نظام در حوزه محیط زیست در مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین در تهیه و تنظیم لوایح متعدد محیط زیستی ارائه شده در سالهای اخیر از طرف سازمان محیط زیست به مجلس را نقطه قوت وی ارزیابی میکردند.
اما مخالفان مجابی که عمدتا همان مخالفان معصومه ابتکار بودند یادآوری میکردند که محمد مجابی تا کنون معاونت توسعه مدیریت، حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست را بر عهده داشته و در بسیاری از مراسم و برنامههایی که معصومه ابتکار حضور نمییافت عملا به جای وی حضور پیدا میکرد که نشان از نزدیکی بیشتر وی به ریاست سازمان نسبت به دیگر معاونان ابتکار داشت و بنابراین حضور او به معنای چرخیدن در بر پاشنه دیرین است.
اکنون باید دید کلانتری کشتی سرگردان محیط زیست را در کابینه دوازدهم به سوی ساحل امن ثبات و توسعه پایدار خواهد راند یا نگرانیهای پرشمار منتقدان از پیشینه این سکاندار غلبه خواهد کرد و سفینه محیط زیست ایران به سوی گرداب سرگردانی پیشتر خواهد رفت؟
نظر کاربران
کلانتری جزء همون دولتهایی بود که باعث ایجاد این همه خرابی در محیط زیست شدند ! حالا قراره ناجی باشه؟!