حاشیهای بر وزرای جدید سیاسی - اقتصادی
کابینه جدید روحانی از نظر سیاسی ۴ ویژگی دارد. مثلث وزارتخانه های سیاسی یعنی وزارت امورخارجه، وزارت اطلاعات و وزارت کشور، دست نخورده باقی ماندند.
در وزارتخانه های فرهنگی، هیچ نام بزرگی وجود ندارد و گویی که رییس جمهور اولویت چندانی برای وزارت آموزش و پرورش یا ارتباطات قائل نبوده. وزیر پیشنهادی برای وزارت علوم هم که اصلا معرفی نشده است. دانستن این نکته هم خالی از لطف نیست که با خروج واعظی و نعمت زاده از میان وزرا، حزب اعتدال و توسعه به عنوان فرزند معنوی روحانی هیچ نماینده ای در هیات وزیران ندارد هرچند که با حضور واعظی در دفتر رییس جمهور، به نظر می رسد که همچنان در حلقه اول دولت است.
۱. کابینه دولت شامل ۱۸ وزارتخانه و ۱۲ معاون و رییس سازمان است. در حال حاضر تکلیف ۱۷ وزارتخانه و یک معاون یعنی معاون اول رییس جمهور روشن شده است.
۲. ۹ وزیر بر سر جای خود باقی ماندند. علوی، وزیر اطلاعات، ظریف، وزیر امور خارجه، قاضی زاده هاشمی، وزیر بهداشت، ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، حجتی، وزیر جهاد کشاورزی، آخوندی، وزیر راه و شهرسازی، رحمانی فضلی، وزیر کشور، زنگنه، وزیر نفت و سلطانی فر، وزیر ورزش و جوانان.
3. از این 9 وزیر، 3 وزیر، مربوط به وزارتخانه های مهم سیاسی هستند یعنی ظریف، علوی و رحمانی فضلی. تنها وزارتخانه کلان سیاسی که وزیرش عوض شده وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح است. این در حالی است که انتقادات زیادی درباره حضور رحمانی فضلی به گوش می رسید اما رییس جمهور با این انتخاب چهار پیام را به جامعه سیاسی رساند: ثبات مدیریت در عرصه سیاسی را می خواهد، دوست ندارد عرصه سیاسی را به اصلاح طلبان بسپارد.
۴. از سوی دیگر باقی ماندن قاضی زاده هاشمی و ربیعی، به نوعی یک برد مدیریتی برای رییس جمهور است چرا که به نوعی توانسته اختلاف نظر شدید این دو نفر را مدیریت کند. یک وزیر اصلاح طلب با یک تکنوکارت عملگرای میانه رو.
5. اصلاح طلب ترین فردهایی که باقی ماندند ربیعی، حجتی، زنگنه و ظریف هستند که سه تا از آن ها رییس وزارتخانه های اقتصادی هستند.
۶. روحانی برای ۳ وزارتخانه اقتصادی یعنی اقتصادی و دارایی، صنعت، معدن و تجارت و نیرو، وزیر جدید انتخاب کرده اما نکته جالب توجه این است که هر ۳ وزارتخانه به تکنوکرات هایی داده شده که گرایش اصلاح طلبانه دارند و دو نفر از آن ها یعنی بیطرف و شریعتمداری، دو دوره کامل، وزیر دولت اصلاحات بودند.
7. انتخاب یک فرمانده ارتشی برای وزارت دفاع می تواند رویکرد نوینی برای این نهاد ارزیابی شود. رویکرد روحانی برای دو وزارتخانه دیگر هم از نظر سیاسی جالب است.
۸. انتخاب آوایی به عنوان وزیر دادگستری و صالحی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نشان می دهد روحانی بیش از آنکه به دنبال اسامی اصلاح طلبانه باشد، افرادی که ایده های اصلاح طلبانه را دارند انتخاب می کنند.
۹. شک و تردیدهایی در این خصوص صرفا در زمینه وزیری پیشنهادی برای وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات وجود دارد.
10. مرور 8 نفری که از کابینه خارج شده اند ما را به قضاوت بهتری درباره گرایش سیاسی هیات وزیران آینده خواهدرساند. پورمحمدی شاید مهم ترین وزیر است که رفته تا کابینه ای کمتر اصولگرا داشته باشیم. خروج طیب نیا، نعمت زاده و چیت چیان، دهقان و فخرالدین آشتیانی تاثیر چندانی بر کابینه روحانی نخواهدداشت ضمن این که با حرف هایی که در خصوص معاونت اطلاع رسانی دولت گفته می شود خروج صالحی امیری به مقصد این معاونت و نیز واعظی به مقصد دفتر رییس جمهور برخلاف نظر عموم، به معنای بالاتر رفتن وزن آن هاست. البته باید در نظر داشت که حالا و بدون واعظی و نعمت زاده، حزب اعتدال و توسعه هیچ وزیری در کابینه دوازدهم ندارد.
۱۱. کابینه روحانی در مجموع حالا ۵ وزیر اصلاح طلب دارد یعنی ظریف، بیطرف، زنگنه، ربیعی، حجتی. به این فهرست می توان تکنوکرات هایی مثل کرباسیان و شریعتمداری و نیز سلطانی فر یا حتی آخوندی را اضافه کرد. در آن طرف علوی، رحمانی فضلی و شاید آوایی اصولگرا هستند. آذری جهرمی، بطحایی، قاضی زاده هاشمی، امیر حاتمی و صالحی نیز تقریبا بدون گرایش سیاسی هستند هرچند که بالاخره مخالف سیاسی رییس جمهور نیستند.
12. اسحاق جهانگیری هم که دیروز به عنوان معاون اول رییس جمهور ابقا شد عضو کارگزاران سازندگی است اما باید تکلیف 11 معاون و رییس سازمان دیگر روشن شود. معاون اجرایی که حالا بدون شریعتمداری خالی شده، معاون حقوقی، معاون پارلمانی و معاون امور زنان و خانواده و روسای سازمان های برنامه و بودجه، سازمان اداری و استخدامی، حفاظت محیط زیست، میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، انرژی اتمی، و نیز بنیاد ملی نخبگان و بنیاد شهید و امور ایثارگران که معاون رییس جمهور هم هستند. شنیده ها حاکی از این است که در حوزه معاونت ها، تغییرات گسترده تر خواهدبود.
۱۳. یک سوال بزرگ از نظر سیاسی این است که جای محمد نهاوندیان کجاست و چرا او در کابینه نیست؟ به نظر می رسد مخالف اصلاح طلبان با ایده های اقتصادی او موثر بوده و او ظاهرا یکی از معاون های روحانی خواهدشد.
علی رستگار: تحلیلی بر گرایش سیاسی و اقتصادی هفت وزیری که قرار است سکاندار وزارتخانه های اقتصادی دولت دوازدهم باشند.
دیروز فهرست 17 نفره ای از وزرای پیشنهادی دولت دوازدهم معرفی شد. از هشت وزیری که حسن روحانی قصد دارد آنها را تغییر دهد، سه نفر سکاندار وزارتخانه های اقتصادی هستند. در دولت دوازدهم سه وزارتخانه صنعت، نیرو و اقتصادی توسط چهره های جدید هدایت خواهندشد. بیژن نامدار زنگنه، علی ربیعی و عباس آخوندی هم در وزارتخانه های نفت، کار و مسکن (به شرط رای اعتماد مجلس) باقی خواهندماند. ماموریت محمود حجتی هم در وزارت جهاد کشاورزی تمدید خواهدشد. برای پاسخ به این سوال که آرایش تیم اقتصادی دولت چطور خواهدبود باید منتظر پُر شدن چند خانه خالی دیگر هم بمانیم. ریاست سازمان برنامه و بودجه، دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی و مشاوران اقتصادی رییس جمهور هم نقش تعیین کننده ای دارند اما با اسامی همین هفت وزیر هم می توان تا حدودی جهت گیری اقتصادی دولت آتی را پیش بینی کرد.
۱. این که کدام دسته یا گروه در تیم اقتصادی آینده دولت دست بالا را دارد از دو منظر قابل بررسی است؛ اول از زاویه دسته بندی های سیاسی کاملا واضح است که اصلاح طلبان در وزارتخانه های اقتصادی زورشان به اصولگرایان می چربد. حتی اصولگرایان میانه رو یا چهره های منتسب به حزب اعتدال و توسعه هم در راس این هفت وزارتخانه حضور نخواهندداشت. علی ربیعی، حبیب الله بیطرف، بیژن نامدار زنگنه، عباس آخوندی، محمد شریعتمداری، مسعود کرباسیان و محمود حجتی همگی به اردوگاه اصلاح طلبان منتسب هستند.
در این بین محمد شریعتمداری شرایط متفاوت تری دارد. او هم وزیر دولت اصلاحات بوده و هم با اصولگرایان نشست و برخاست دارد؛ در عین حال مشاور اقتصادی رهبری هم است. سایر چهره ها هم از مدیران اجرایی اصلاح طلبان هستند و خیلی جهت گیری سیاسی برجسته ای را در نظرات آنها نمی توان تعقیب کرد. در نهایت اما هر هفت نفر هویت سیاسی شان را از جریان اصلاحات می گیرند.
2. زاویه دوم تحلیل گرایش اقتصادی وزراست. به طور کلی اقتصاددانان ایران جدا از اردوگاه های سیاسی شان از نظر تبعیت از تئوری های اقتصادی به دو طیف لیبرال و نهادگرا قابل تقسیم هستند؛ گروه اول به اقتصاد بازار آزاد معتقدند و گروه دوم از سیاست های رفاه اجتماعی و نقش پررنگ تر دولت در اقتصاد دفاع می کنند. این دو گروه از دهه 60 به بعد دعواهای مفصلی با هم داشتند اما باوجود همین اختلافات در دولت های مختلف با هم کار کردند.
3. حالا سوال اینجاست این هفت وزیر که معرفی شده اند لیبرال هستند یا نهادگرا؟ هیچ کدام. این افراد مدیران اجرایی تکنوکراتی هستند که خیلی در قید و بند خط کشی های تئوریک اقتصادی نیستند. برای آنها خوب اداره کردن دولت مهم است. مسعود کرباسیان قبلا در جایی گفته بود: «امروز ملاک اصلی دولت داری خوب است یعنی طوری دولت را هدایت کنید که مردم رفاه داشته باشند و چرخ اقتصاد بچرخد.» این مانیفست خود او و سایر همقطارانش است. تقریبا تمام این هفت نفر مثل او فکر می کنند.
۴. هر چند که این مدیران تکنوکرات را شاید به راحتی نتوان در دسته بندی های اقتصادی جای داد، اما با بررسی حلق اطرافیان آنها می توان تخمین زد که بیشتر به کدام طیف تعلق خاطر دارند. مثلا مسعود کرباسیان که سال ها در گمرک بوده، معاون وزیر بازرگانی بوده، در امور تنظیم بازار دخالت داشته و از همه مهمتر در حلقه استادان اقتصاد دانشگاه علامه قرار دارد می توان حدس زد که به نهادگراها نزدیک تر است تا لیبرال ها.
در نقطه مقابل عباس آخوندی وزیر راه و مسکن بی پروا بارها گفته که معتقد به اقتصاد بازار آزاد است. علی ربیعی مثل هر وزیر کار دیگری از اقتصاددانان نهادگرا مشورت می گیرد و ایده های او در آینده یک نهاد اقتصادی بزرگ مثل سازمان تامین اجتماعی و دیگر صندوق ها بسیار تاثیرگذار است. محمد شریعتمداری هم به سبب این که قبلا وزیر بازرگانی بوده و از سیاست های دخالت دولت در قیمت گذاری و تنظیم بازار حمایت می کند طبعا گزینه مطلوبی از دید لیبرال ها نیست.
حبیب الله بیطرف گزینه وزارت نیرو از اقتصاد غیردولتی حمایت می کند. بیژن زنگنه هم از آن دسته مدیران تکنوکراتی است که با دولت های مختلف و گرایش های مختلف کارکرده و به همین دلیل به شیخ الوزرا مشهور است.
ارسال نظر