دو موضوع را باید در مورد کودکآزاری در نظر بگیریم. یکی سابقه کودکآزاری در ایران است که جدا از مشکلاتی که امروزه ایجاد کرده تنفر ذاتی مردم هم نسبت به آن واقعیت تاریخی دارد و مورد بعدی آنکه باید موضوع کودکآزاری را از چند منظر بررسی کنیم و یکی از موارد آن شناسنامهدار کردن فرد کودک آزار است.
سیاوش شهریور در آرمان امروز نوشت: دو موضوع را باید در مورد کودکآزاری در نظر بگیریم. یکی سابقه کودکآزاری در ایران است که جدا از مشکلاتی که امروزه ایجاد کرده تنفر ذاتی مردم هم نسبت به آن واقعیت تاریخی دارد و مورد بعدی آنکه باید موضوع کودکآزاری را از چند منظر بررسی کنیم و یکی از موارد آن شناسنامهدار کردن فرد کودک آزار است.
گرچه باید مردم و پلیس کودکآزاران را بشناسند، اما چیزی که مهمتر است این است که خانوادهها باید یاد بگیرند چگونه از کودکان خود مراقبت کنند. کودکان هم باید مواظب خودشان باشند. از سوی دیگر، باید قدرت نه گفتن در کودکان تقویت شود. مگر از بین افراد کودک آزار چند نفرشان سابقه کودکآزاری داشته و دارند؟ اصلا چه تعدادی از آنها قابل کنترل هستند؟
بنابراین ما باید به کودکانمان یاد دهیم که در مقابل هر کسی که نظر بد به آنها دارد و رعایت شئونات اخلاقی را نمیکند از خودشان واکنش نشان دهند. این در حالی است که والدین و خانوادهها نیز باید یاد بگیرند که به کودکان خود برخی مسائل را آموزش دهند. برای مثال در ایران کودک را مجبور میکنند که فلانی را ببوسد یا به بغل فلانی برود، در حالی که مجبور کردن کودکان به بوسیدن دیگران خلاف قانون است.
از سوی دیگر، بسیاری از کودکآزاریها به وسیله نزدیکان انجام میشود. خانوادههای ایرانی باید برخی تابوها را بشکنند و بدانند که یکی از مشکلاتی که در این حوزه وجود دارد این است که هنوز نتوانسته ایم به صورت روشن، صریح و شفاف در مورد آموزش مسائل جنسی به کودکان صحبت کنیم.
هنوز آوردن این موارد در کتب درسی و برنامههای آموزشی با مشکلاتی روبهرو ست. بنده اولین فردی در ایران بودم که به عنوان یکی از مدیران دولتی انیمیشنی در این زمینه تهیه کرده و کتابی را با این محتوا به صورت گسترده در تهران پخش کردم. با وجود این، مورد تهمت، افترا و ناجوانمردی قرار گرفتم، حتی ویدئویی از من ساختند و گفتند که ایشان قصد دارد مفاهیم ارتباطات جنسی را گسترش دهد، در حالی که هدف بنده از این اقدامات چیز دیگری بود.
ضرورت توجه به آسیبهای اجتماعی
ما باید همه جوانب را در حوزه کودکآزاری در نظر بگیریم. فرهنگ خانوادهها باید تقویت شود. دوباره تاکید میکنم باید مهارت نه گفتن را در کودکان بهبود ببخشیم. همچنین جامعه باید پیشگیریهای لازم را در مورد فرد کودکآزار در نظر بگیرد. البته ممکن است در شهری همگان بدانند که فردی در حوزه کودکآزاری سابقه دار است، ولی دوباره چنین اتفاقی رخ دهد.
پس قدرت نه گفتن در کودکان، شکستن تابوها، آموزش به خانوادهها و آوردن مسائل آموزش جنسی در کتب درسی به کاهش پدیده کودکآزاری کمک میکند. باید دولت سیاستگذاری کند و همه نهادهای آموزشی هم موظف شوند که با این آسیب اجتماعی برخورد کنند. البته ما فقط با پدیده کودکآزاری مواجه نیستیم.
خیلی از آزارهای دیگر در جامعه وجود دارند که صدایشان شنیده نمیشود. باید همه آسیبها در حوزه اجتماعی مورد توجه قرار بگیرند و به شکل علمی، همه جانبه و حاکمیتی با آنها برخورد شود.
برچسب زدن قابل توجیه نیست
باید در مورد شناسنامهدار کردن فرد کودک آزار حقوق شهروندی را مدنظر قرار دهیم. ممکن است برای فردی در کودکی اتفاقی افتاده باشد و تحت نظر پزشک مشکلش برطرف شود. بنابراین برچسب چسباندن به این فرد آینده او را به خطر میاندازد. این موضوع به ویژه در فرهنگ ایران مشکلات خاصی به همراه دارد. بنابراین کارشناسان باید درباره شناسنامه دار کردن فرد کودک آزار اظهارنظر كنند.
البته فردی که چندین پرونده در رابطه با کودکآزاری دارد، در این مقوله نمیگنجد. برای مثال ممکن است فردی خطرناک باشد و نهادهای امنیتی باید او را کنترل کنند و رفتارهای او را زیر نظر بگیرند. همچنین نهادهای مدنی هم که در حوزه کودکان فعال هستند باید این فرد را بشناسند،به جای برچسب زدن به فرد کودک آزار بهتر است که به کودکان و خانوادهها یاد دهیم چگونه رفتار کنند تا مورد آزار و اذیت قرار نگیرند.
تغییر برخی رویکردها الزامی است
زنگ خطر آسیبهای اجتماعی مدت هاست که برای سیاستگذاران، تصمیمسازان، قانونگذاران، اساتید دانشگاه ها و مدیران اجرایی کشور به صدا در آمده است، اما با نگاهی که به حوزه فرهنگی و اجتماعی داریم تا سالیان سال نمیتوانیم آسیبها را محدود کرده و در آن مداخلهای دانش محور داشته باشیم. باید نگاهها به آسیبهای اجتماعی در حوزه سیاستگذاری و قانونگذاری فرهنگی عوض شود.
باید خیلی از تابوها را بشکنیم. زمانی صحبت کردن درباره بیماری ایدز تابو بود، اما آموزش و پرورش را قانع کردیم که اجازه بدهد مشاوران حرف بزنند، ولی هنوز به صورت شفاف نتوانسته ایم با قشر عظیمی از نوجوانان و جوانان که در معرض آسیب هستند گفتوگو کنیم. ما باید برخی مسائل را بپذیریم و با گفتمان اجتماعی و فرهنگی به برخی سلایق، راهکارها، شیوهها و اقدامات بپردازیم.
نگاه مطلق گرایانه، افراط گرایانه و صفر و صد در حوزه اجتماعی جواب نمیدهد. گاهی اوقات مصلحتها و ملاحظات ما را مجبور میکند که انعطاف پذیر باشیم. این نگاه مقرون به صلاح، اصلاح، نجات و اقدامات کارشناسی و قانونمند است. باید نگاه به رویکردها عوض شود. جامعه ما در حال گذار است.
همه آسیبهای اجتماعی در حال رشد و ترقی هستند و با کاهش سرمایههای اجتماعی رو به رو هستیم. کودک آزاری یک بخشی از آن است. بنابراین ما هیچراهی نداریم جز اینکه روشها را اصلاح کنیم و مهارتهای زندگی را ارتقا ببخشیم. همچنین باید آموزش خودمراقیتی کودکان در کتب درسی آورده شود. این در حالی است که تلویزیون به عنوان فراگیرترین وسیله آموزشی برنامههایی دارد که معلوم نیست برای چه مخاطبانی است.
کاش در تلویزیون به این مباحث پرداخته شود. این در حالی است که باید جامعه مدنی، روزنامه نگاران و کسانی که تریبون در دستشان است به این مبحث کودک آزاری بپردازند و راهکار مقابله با آن را انتشار دهند و به دولتمردان بقبولانند که باید رویکردها، روشها و سیاستگذاریها عوض شود تا ما در جامعه دینی و آبرومند ایران که همیشه برای اخلاق نمره 100 قائل است با افزایش آسیبهای اجتماعی رو به رو نشویم.
از سوی دیگر، مهمترین اقدام آموزش است و باید گفتمان اجتماعی را در نظر بگیریم، حتی باید آموزشها را تغییر دهیم و به مردم بقبولانیم که آفتهای جدید راهکارهای جدیدی میطلبد. بنابراین با شناسنامهدار کردن فرد کودکآزار مخالف نيستم، اما اولويت بايد آموزش مهارت نه گفتن به كودك و آموزش مهارت مراقبت از فرزندان به خانوادهها باشد. از سوی دیگر، اولویت دستگاههای امنیتی و انتظامی باید حفظ امنیت اجتماعی جامعه باشد نه سختگیریهای رایج و معمول.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر