اگر زماني جريان اصلاحات براي سياستورزي موثر نياز داشت تا به قوام و هماهنگي مشاركت بدنه اصلاحطلبي بينديشد، امروز با عقد قرارداد سياسي نانوشته با بخشي از نيروهاي معتدل اصولگرا در سال ٩٢ و گستردگي آن در سال ٩٤ شكل و نوع سياستورزياش شكل پيچيدهتري به خود گرفته است.
روزنامه اعتماد: اگر زماني جريان اصلاحات براي سياستورزي موثر نياز داشت تا به قوام و هماهنگي مشاركت بدنه اصلاحطلبي بينديشد، امروز با عقد قرارداد سياسي نانوشته با بخشي از نيروهاي معتدل اصولگرا در سال ٩٢ و گستردگي آن در سال ٩٤ شكل و نوع سياستورزياش شكل پيچيدهتري به خود گرفته است.
با اين حال فعالان سياسي اصلاحطلب تاكيد دارند كه فوايد اين شراكت سياسي براي جريان اصلاحات اثرگذاري در بطن قدرت بوده است. البته شرايط جديد نيازمند تبيين نقش اصلاحطلبان به عنوان مهمترين حاميان رييسجمهور در مسير و حركت دولت است. سيد محمود ميرلوحي، فعال سياسي اصلاحطلب و منتخب مردم تهران در شوراي شهر پنجم معتقد است كه روحاني بايد با پشتيبانان خود در ٤ سال آينده ارتباط و تعامل داشته باشد و به نظرات كارشناسي همراهانش گوش دهد.
او همچنين تاكيد ميكند كه اين ارتباط بايد دوطرفه باشد. اين فعال سياسي اصلاحطلب همچنين تاكيد ميكند كه اگر فاصلهاي بين مواضع دولت ببينيم، همان طور كه در گذشته نشان داديم كه خط قرمز جريان اصلاحطلبي مطالبات مردم، پيشرفت كشور و قانون است، به فراخور شرايط و زمان تصميم خواهند گرفت و مواضع شان را نسبت به دولت اعلام خواهند كرد.
اصلاحطلبان از ابتداي سال ٩٢ تاكنون به عنوان مهمترين حاميان سياسي حسن روحاني شناخته ميشوند. اين حمايت در مقاطع مختلف بروز يافته اما در عين حال نقدهايي نيز به عملكرد دولت وارد است. راه انتقال اين نقدها بهگونهاي كه منجر به شكاف ميان آنها و روحاني نشود، چيست؟
آقاي روحاني از گذشته به جريان اصلاحطلبي تعلق نداشت اما عملكردش در دولت يازدهم باعث شد كه اصلاحطلبان احساس كنند كه ايشان در تراز يك شخصيت اصلاحطلب عمل كرده است. حمايت جريان اصلاحطلبي ادامه پيدا كرد و به نوعي همبستگياي بين ديدگاههاي جريان اصلاحطلبي و آقاي روحاني به وجود آمد. در مواردي افرادي به آقاي رييسجمهور توصيه ميكردند اگر دو قدم جلو برود و همانجا توقف كرده و باز نگردد، بهتر از اين است كه پنج قدم حركت كرده و مجبور شود سه قدمش را به عقب باز گردد. آقاي رييسجمهور در دوره اول بالاتر از انتظار مان با توجه به مجموعه شرايطي كه در كشور حاكم بود، ظاهر شد.
جريان اصلاحطلب نيز با تمام توان و ظرفيت پشت سر او قرار گرفت و با او همكاري كرد. شرايط كشور ٤ سال جلو آمده و تغييراتي حاصل شده است. شاهد هستيم كه مجلس نهم جاي خود را به مجلس دهم داده است و ميتوان گفت كه چهرههاي تندرو و افراطي به مرخصي رفتهاند و به جاي آنها افراد اصلاحطلب و معتدل آمدهاند. در انتخابات ٢٩ ارديبهشت ماه جامعه خيلي صريح و رسا پيامش را در مورد ديدگاههاي اصلاحطلبانه در كشور، بيان كرد. جامعه اعلام كرد كه به عقب بر نميگردد. هر چه شعارهاي پوپوليستي داده شد، تاثيرگذار نبود. اگر در كشور سوييس مردم ميگفتند كه ما يارانه بيشتر نميخواهيم چندان عجيب نبود اما اينكه در ايران با همه مشكلات اقتصادي و تنگناها به شعارهاي پوپوليستي توجه نشد و حقوق شهروندي و آرامش و رونق اقتصادي و تعامل با دنيا ترجيح داده شد، بسيار خوشحالكننده است و نشان از بلوغ اجتماعي دارد. حتي رقبا هم ديگر رقباي سابق نبودند.
وقتي با تتلو عكس يادگاري ميگيرند و اعلام ميكنند كه مخالف كنسرتها نيستيم، به اين امر پي ميبريم. حتي مخالفان آقاي روحاني هم اگر با برجام گلاويز ميشوند به خاطر اين نيست كه با آن مشكل دارند بلكه فكر ميكنند كه خوب است شعارهاي تندي بدهند و خودشان را طرفدار حقوق و منافع مردم معرفي كنند. اينكه اصلاحطلبان چگونه ميخواهند رفتار دولت در ٤ سال آينده را مورد ارزيابي قرار دهند، بايد گفت كه طبيعي است كه صادقانه و دلسوزانه و همراه با پيشنهادات كارشناسي و با رفتاري در قالب قانون سياستها و تصميمات دولت را حمايت خواهند كرد. سعي ميكنند به تسريع حركت دولت كمك كنند.
مواضع اصلاحطلبان امروز خيلي روشن است. جامعه نيز زبان و بيان اصلاحات را مورد توجه قرار داده و هر جايي كه آقاي خاتمي و شوراي عالي سياستگذاري دعوت ميكند، جامعه را مورد لطف و حمايت قرار ميدهد. اصلاحطلبان به هر حال امتحانشان را پس دادهاند. هم در دوره پيروزي و هم در دوره غربت مدافع حقوق مردم بودند. سياستهايشان متوجه مطالبات مردم است. منافع ملي را بر همهچيز ترجيح داده و قانونمدار هستند. اينها باعث شده است كه جامعه جريان اصلاحات را مورد توجه قرار دهد. اگر در آينده نيز با دنيا با زبان ديپلماسي سخن بگوييم؛ اگر زنان مورد توجه و حمايت قرار بگيرند؛ حقوق شهروندي رعايت شود؛ به شايسته سالاري توجه شود؛ حقوق اقوام و اقليتها مورد احترام قرار گيرد، ميتوانيم در انتخابات آتي نيز حرفي براي گفتن داشته باشيم. اگر هم فاصلهاي بين مواضع دولت ببينيم، همانطور كه در گذشته نشان داديم كه خط قرمز جريان اصلاحطلبي مطالبات مردم، پيشرفت كشور و قانون است، به فراخور شرايط و زمان تصميم خواهند گرفت و مواضع شان را نسبت به دولت اعلام خواهند كرد.
در آستانه تشكيل كابينه جريان اصلاحات چطور اهدافش را در كابينه متبلور ميبيند؟ به چه طريقي ميتوان كمك كرد كابينهاي كه مبتني بر اصلاح و تغيير مدنظر جريان اصلاحات است شكل بگيرد؟
روشي از ٤ سال پيش اتخاذ شد و آن اينكه اعلام كرديم سهمخواهي نميكنيم اما همواره روي كيفيت عملكرد دولت اصرار كردهايم. الان هم به همين شيوه عمل ميكنيم. آنچه انتظار است اين است كه آقاي رييسجمهور با پشتوانه رايي كه مردم دادند، چهرههايي را به كابينه دعوت كند كه مثل دولت قبل نباشد. اينكه آقاي روحاني به تنهايي بخواهد از شعارهاي اصلياش كه تعيينكننده هم بود، دفاع كند، چندان مطلوب نيست. الان مهمترين مساله دولت، اشتغال و اقتصاد است. آقاي روحاني همواره توسط رقبا بيرحمانه و بيانصافانه مورد حمله قرار ميگيرد. ولي ديديم كه حتي برخي اعضاي دولت حاضر نبودند در چنين شرايطي از عملكرد دولت دفاع كنند. آنها در مقابل تبليغات پر طمطراق رقبا خود را ميباختند. دولت اولا بايد كارشناس و متخصص داشته باشد؛ از نيروهاي قوي و كارشناس بهره بگيرد؛ شجاع باشند و محافظهكاري نكنند؛ از تصميمات جمعي دفاع كنند؛ رييسجمهور و مردم را تنها نگذارند و اجازه ندهند كه چند تبليغات چي جدا افتاده از مردم بلندگوها را در اختيار بگيرند. عدهاي هستند كه اجازه نميدهند كه سرمايهگذاري خارجي و داخلي و توليد و اشتغال بسامان بشود و هر روز براي دولت بحراني
درست ميكنند. مردم با اين حضور و مشاركت جدي همه فرصتهاي لازم و قدرت نفوذ و استحكام را در راي خود به آقاي رييسجمهور منتقل كردند. بايد كابينهاي منسجم، هماهنگ، همصدا و در مسير خواست و مطالبات مردم در حوزه سياست داخلي، اقتصاد، سياست خارجي و فرهنگ شكل بگيرد. اينها گرههايي است كه بايد با همت دولت باز شود. مبارزه با فساد بايد انجام گيرد چرا كه جامعه را رنج ميدهد. اين با دولت متحد و هماهنگ و كارشناس حل ميشود.
عقبه اجتماعياي كه در سال ٩٦ پشت سر آقاي روحاني قرار گرفت، با آمدن او متولد نشد و پيش از آن خواستهها و مطالباتي داشته و دارد. به نظر شما اين امر چه مسووليتها و وظايفي بر دوش آقاي روحاني ميگذارد؟
با اينكه ٨ سال از سال ٨٨ گذشته است اما ميبينيم كه متاسفانه بخشي از بلندگوها در اختيار جرياني است كه اجازه نميدهد، جامعه به آينده فكر كند. جامعه از آن مسائل عبور كرد و تحولات گستردهاي در جامعه پيش آمده است. بالاخره قرار بر اين است كه ميزان راي مردم باشد. معلوم شد كه «نه» مردم متوجه چه كساني و چه رفتاريهايي است و «آري» آنها متوجه چه ديدگاهها و شخصيتهايي است. لذا من فكر نميكنم آقاي رييسجمهور اين هيجانها، شعارها و صداي مردم را در شهرهاي مختلف فراموش كند. اين صدا به اين زوديها از ذهن و نظر آقاي رييسجمهور و طرفداران دولت مورد غفلت قرار نميگيرد. مردم نظام و انقلاب را دوست دارند ولي برخي مواضع و افراطها را نميپسندند. جامعه نميتواند تكصدايي باشد. با صد سال تجربه مشروطيت نميتوان تكصدايي را امروز در كشور حاكم كرد. بايد نقدها را بپذيريم؛ بايد ايران را براي همه ايرانيان بسازيم. بايد شعار «زنده باد مخالف من» را جدي بگيريم. نميشود همه افراد را معاند دانسته و آنها را محدود كرد. حق هر شهروند ايراني است كه مورد احترام و تكريم قرار بگيرد. شاهد هستيم كه تريبونها چگونه در اختيار رقيب بود. آقاي رييسجمهور
تنها متكي به آرا و اراده مردم بود. آنها روحاني را در اين شرايط سخت برگزيده و به او راي اعتماد دادند. اميد است كه آقاي روحاني نيز وفادار به اين راي باشد.
تقويت ارتباط و تعامل بين اصلاحطلبان اهميت دارد و پيشنهادتان براي تعميق و سازماندهي اين ارتباط در ٤ سال آينده چيست؟
شوراي عالي اصلاحطلبان امروز نماينده جريان اصلاحات است. امروز قاطبه اصلاحطلبان آن را به عنوان مجمع مشورتي و هماهنگكننده جريان اصلاحطلبي ميشناسند كه در همه استانها هم حضور دارند. فراكسيون اميد در مجلس محصول شوراي عالي است. جريان اصلاحطلبي به صورت سازمان يافته مرتبط و همراه با دولت است. آقاي خاتمي هم به عنوان كسي كه جنبه مرجعيت در جريان اصلاحطلبي را دارد، موجب نزديكي طيفهاي اصلاحطلبي شده است. رابطه تعاملي دولت و اصلاحطلبان بايد نهادينه شود و مرتبا ديدگاهها به دولت منتقل شود. شوراي عالي بايد شرايط را رصد كند. به عنوان جرياني كه پشت صحنه ايستاده مسووليتش تمام نميشود. اميدواريم آقاي رييسجمهور هم جايگاه شوراي عالي و فراكسيون اميد را همواره مورد توجه قرار دهد و از اصلاحطلبان در مسائل مختلف مشورت بگيرد. اميد است كه اين تعامل از شكل ناهمگون خود به شكلي سازماندهي شود. كمكم به سمت انسجام سياسي و اجتماعي برويم. اكنون دو انتخابات است كه اين شيوه را به كار گرفته و زير سايه شوراي عالي سياستگذاري قرار گرفتهايم و نتيجه اين دو انتخابات براي آقاي روحاني و اصلاحطلبان پيام مهمي دارد. ما بايد وفادار به راي
مردم باشيم.
آقاي روحاني نيز بايد به راي مردم وفادار بماند. اگر در گذشته اين شعار داده ميشد كه دولتي فراجناحي است، در شرايط كنوني و در جغرافياي سياسي امروز مذموم است. نه تنها نشانه برتري نيست بلكه نشاندهنده ضعف است. اين امر گوياي اين است كه فرد مشورت نميپذيرد و از همراهان خودش اعلام بينيازي ميكند. روحاني بايد با پشتيبانان خود در ٤ سال آينده ارتباط و تعامل داشته باشد و به نظرات كارشناسي همراهانش گوش دهد. ديديم آقاي احمدينژاد احزابي را كه به او راي دادند مورد بياحترامي قرار داد. اميدواريم در اين دولت چنين اتفاقي نيفتد و تعامل بين اصلاحطلبان و دولت دوطرفه باشد.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر