کنسرت ها در دولت دوم روحانی هم لغو می شوند؟
«زیرزمینی ها را روی زمین می آوریم.» این وعده «علی مرادخانی»، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یکی از نخستین مصاحبه های رسمی اش در آذرماه ۱۳۹۲، غیر از یک مورد، نه تنها عملی نشد که موضوع لغو کنسرت های مجوزدار پاشنه آشیل وزارت ارشاد دولت یازدهم هم شد.
اگرچه حساسیت های محافظه کاران به موضوعات فرهنگی هنری کم نیست، اما در میان آنها، موضوع برگزاری یا لغو کنسرت های موسیقی یکی از پرحاشیه ترین موضوعات هنری در وزارت ارشاد دولت دوازدهم هم خواهدبود، همچنان که در چهار سال نخست دولت «حسن روحانی» این گونه شد و انتقادهایی را از جانب هنرمندان متوجه ارشاد و مدیران این وزارتخانه کرد. آیا در چهار سال بعدی دولت، اصولگرایان می توانند قدرت خود را در لغو کنسرت ها بیشتر به رخ بکشند؟
لغو کنسرت ها از کی و کجا؟
رد لغو کنسرت ها را تا سال های ابتدایی انقلاب اسلامی می توان پی گرفت، تا سال 1358 که کنسرت های بسیاری لغو شد و در اجراهایی مثل کنسرت «محمدرضا لطفی» و گروه شیدا در برج آزادی که گروه به زور اسلحه چند پاسدار انقلابی پایین آورده شدند.
اما ماجرای لغو کنسرت ها در نخستین دولت «حسن روحانی» نه این قدر خشن است و نه این قدر دور می رود. نخستین لغو کنسرت در دولت یازدهم به نخستین ماه ها پس از آغاز کار «علی جنتی» در وزارت ارشاد بر می گردد؛ در دی ماه ۹۲ کنسرت موسیقی گروه محلی- سنتی «لیان» در شیراز لغو شد.
تعداد کنسرت های لغو شده، آنقدر بالا رفت که کسانی مثل «حمیدرضا نوربخش» خواننده و مدیرعامل خانه موسیقی، آمار آنها را بیشتر از دوره دولت دهم و ریاست جمهوری احمدی نژاد ارزیابی کرد. با این حال رییس دفتر موسیقی وزارت ارشاد، به دلیل نبود هیچ آماری از لغو کنسرت ها در دولت های نهم و دهم چنین مقایسه ای را امکان پذیر نمی داند. به گفته «فرزاد طالبی» لغو کنسرت ها در سال های استقرار دولت یازدهم به یک درصد هم نمی رسیده، اما همین درصد پایین برخی اوقات با حواشی بسیار همراه شده است. در دو دولت قبلی اصولا چندان مجوزی صادر نمی شده که لغوی هم صورت گیرد.
طبق آمار اعلام شده توسط دفتر موسیقی در زمینه مجوزهای صادرشده از سال ۸۸ تا ۹۵، آمار صدور مجوز کنسرت توسط این نهاد، در چهار ساله دولت یازدهم بیش از سه و نیم برابر رشد داشته است؛ یعنی از یک هزار و ۹۱۱ مجوز در دوره دهم به شش هزار و ۷۶۰ مجوز در دولت یازدهم رسیده است. بنابراین بالا رفتن تعداد کنسرت های لغوشده، در سایه افزایش تعداد کنسرت ها منطقی به نظر می رسد.
اگرچه آمار لغو کنسرت ها در تهران، به دلیل آمار بالای صدور مجوز در این شهر، همچنان از بقیه شهرها بیشتر بود، اما لغو کنسرت ها در استان خراسان رضوی، بسیار برجسته تر شد و از میان نزدیک به ۶۰ مورد لغو کنسرت در سال های ۹۴ و ۹۵، ۱۱ مورد مربوط به مشهد و توابع آن بوده؛ یعنی نزدیک به ۲۰ درصد از آمار تمام لغوها. هم آمار قابل توجه لغو کنسرت ها در این استان و هم سخنرانی های آیت الله «سید احمد علم الهدی»، نماینده ولی فقیه در این شهر و اعتراضات واضح او در خطبه های نماز جمعه نسبت به برگزاری کنسرت در این شهر همچون «کنسرت، بی حرمتی و چسارت به حریم رضوی است» ماجرای لغو کنسرت ها در این استان را به بحث داغ رسانه ها و شبکه های اجتماعی تبدیل کرد.
ماجرای اعتراض های مقامات مذهبی به برگزاری کنسرت، به مشهد محدود نماند. مهرماه سال گذشته پس از اجرای یک برنامه موسیقی در حاشیه یک مراسم فرهنگی و اعتراض های چند شخصیت مذهبی در این شهر، رییس اداره فرهنگ و ارشاد این شهر حجه الاسلام «عباس دانشی» هم استعفا کرد. حمله مقامات مذهبی به دولت و وزارت ارشاد در زمینه برگزاری کنسرت بالا گرفت و «علی جنتی» در زمینه برگزاری کنسرت در دو شهر مشهد و قم «کوتاه آمد». به این ترتیب پرونده اجرای موسیقی در این دو شهر تا اطلاع ثانوی مسکوت ماند.
آیا ارشاد کوتاه آمد؟
موج اعتراض های دوباره به وزیر ارشاد پس از این اظهارنظر و تصمیم گیری ارشاد بر عدم صدور مجوز کنسرت در این دو شهر بالا گرفت. غیر از اشاره «حسن روحانی» که «وزیر نباید از هر کسی تبعیت کند و باید تابع قانون باشد» ۲۳ نماینده مجلس هم خواستار توضیح وزیر ارشاد شدند. «علی مطهری» نماینده مردم تهران هم در یکی از مشهورترین اظهارنظرها گفت: «اینگونه نیست که بگوییم خراسان رضوی دارای خودمختاری است... اگر کنسرتی اشکال شرعی ندارد، برای همه شهرها قابل اجراست. چیزی به نام حریم امام رضا (ع) وجود ندارد.» به این ترتیب، وی مخالفت خود را با این اظهارنظرها و این تصمیم اعلام کرد.
برخی هنرمندان هم اعتراض هایشان را به این تصمیم اعلام کردند. هنرمندانی مثل «داریوش پیرنیاکان» که معتقد بود: «وزیر در مورد برگزاری کنسرت در شهرهای مشهد و قم نباید کوتاه می آمد؛ چرا که انی حق شخصی آقای جنتی نبود، بلکه حق الناس بود.»
اما یکی از متفاوت ترین این اظهارنظرها، مربوط به روزنامه اصولگرای «جمهوری اسلامی» بود که در سرمقاله ای با عنوان «دولت رودربایستی»، این تصمیم وزیر فرهنگ و ارشاد را در برابر خواست امام جمعه مشهد «عقب نشینی» توصیف کرد: «به نظر می رسد دولت یازدهم دولت رودربایستی و تعارف است... اظهارنظر امام جمعه مشهد، قطعا یک دستورالعمل واجب الاطاعه نیست، زیرا در شرح وظایف ائمه جمعه این نکته وجود ندارد که آنها می توانند برای مسئولین اجرایی دستورالعمل صادر کنند.» در نهایت با مضاف شدن فشارها بر «علی جنتی» که ماجرای لغو اجرای موسیقی یکی از آنها بود، وزیر ارشاد دولت یازدهم وادار به استعفا شد.
هنرمندان و منتقدان وزیر ارشاد، از آن جهت این تصمیم را عقب نشینی و اقدامی نادرست ارزیابی می کرده و می کنند که معتقدند چنین تصمیمی پایه گذار رویه ای غیرقانونی و اشتباه است. تصمیمی بدون پشتوانه قانونی که هم می تواند رویه ای نادرست را جا بیندازد و هم مستمسکی برای سایر مخالفان برگزاری کنسرت فراهم کند که همچون مشهد و قم، خواستار لغو کنسرت های مجوزدار در شهرشان هستند، همان طور که پس از آن نیز امام جمعه و مقامات چند شهر دیگر هم خواستار توقف اجرای کنسرت های موسیقی در شهرهای خود شده اند، از جمله امامان جمعه شیراز و ارومیه و سیرجان و فرمانده سپاه کرمانشاه.
مخالفت های سیاسی، رویه های شفاف
«عمده این مخالفت ها به دلایل سیاسی بود... اکثریت افرادی که انتقاد یا تخریب می کنند اهداف سیاسی دارند چون سیاست های این دولت را نمی پسندند و می خواهند سیاست های دولت گذشته استمرار داشته باشد.» این را جنتی در اولین مصاحبه پس از استعفایش گفته است. موضوعی که هنرمندان دیگر هم پیش از این به آن اشاره کرده اند که علت اصلی این مخالفت ها گذاشتن چوب لای چرخ دولت است، آن هم به بهانه «مخالفت های مردمی با کنسرت». به نظر میر سد این تحلیلی دور از ذهن نیست. چرا که با وجود آمار پایین تر برگزاری کنسرت در دولت های «محمود احمدی نژاد» کنسرت های کمتری لغو می شد و صدای مخالف کمتر در اعتراض به برگزاری کنسرت ها از تریبون های رسمی به گوش می رسید.
دفتر موسیقی ارشاد امیدوار است با اقداماتی مثل اصلاح ماده 20 آیین نامه امکان عمومی توسط هیات وزیران، مداخله نیروی انتظامی در لغو کنسرت های مجوزدار، کاهش یابد، اما مسئله آن است که نیروی انتظامی معمولا به عنوان بازوی اجرایی نهادهای دیگری، مثل دادستانی و ائمه جماعات، مداخله کرده و خود عاملی تعیین کننده در تعطیلی و توقف کنسرت ها نبوده است. بنابراین وزارت ارشاد برای جلوگیری از لغو کنسرت ها در چهار سال آینده، نیازمند تدابیر بیشتری است.
مهم ترین درخواست هنرمندان از وزارت ارشاد پایمردی این وزارتخانه و اداراتش در شهرستان ها در دفاع از مجوزهایی است که صادر کرده، عملی که اعتبار و قدرت این وزارتخانه را به عنوان یک نهاد مجری قانون، در میان هر دو جریان فکری، حفظ کرده و بالاتر خواهدبرد. علاوه بر این، اصلاح برخی شیوه های دست و پاگیر در اعطای مجوز به هنرمندان و همین طور شفاف سازی دفتر موسیقی در زمینه اعلام دلایل لغو کنسرت ها، هم می تواند از بار انتقادها نسبت به کوتاهی و عقب نشینی این وزارتخانه بکاهد و هم آمار لغو کنسرت ها را پایین بیاورد.
به نظر می رسد، مخالفت با برگزاری کنسرت ها در دوره دولت دوازدهم اگر بیشتر از دوره قبل نباشد، کمتر نیست. افرادی که علی جنتی آنها را «نیروهای خودسر» در لغو کنسرت ها توصیف می کند، فعالیت های محدود به حوزه موسیقی ندارند، بلکه اقداماتی مثل بالارفتن از دیوار سفارت عربستان یا توهین به رییس جمهور در راهپیمایی روز قدس را انجام داده اند. بنابراین دور از ذهن نیست، حالا که در حوزه سیاست، رقابت ها و مخالفت ها با دولت مستقر بیش از گذشته خود را نشان داده است، شیطنت و فعالیت های این گروه ها هم افزایش یابد، همان طور که در همین روزهای پس از انتخابات هم شاهدش بوده ایم.
نظر کاربران
لغو کنسرت ها شرم آوراست
کرمانشاه مهدتمدن فرهنگ وموسیقی ایران میباشدوهیچ مقامی نمیتواندجلوی آن رابگیردچون مردم نمیگذارند.
آقای روحانی فقط چهارسال وقت داره برای عمل به درخواست های به حق عموم مردم .مردم هم پشتیبانش هستند.
ربطی به روحانی ندارد.
یه عهده ساده به روحانی رای داده که هیچ کنسرتی جلوش نمیکیرند و ازادی میاد ومردم هیچ مشکلی ندارن فقط نبودن ازادی و کنسرته که جلوش گرفته شده بیا حالا برید به روحانی بگید ما به شما رای دادیم جلوی کنسرت نگیر بلند شید بگید دیگه
ففط برتی لغو نشدن کنسرتها به روحانی رای دادین؟مشکل دیگه ای نداشتین؟!
دوست گرامی آتیشت خیلی تنده خودتو کنترل کن بی زحمت .
نه واقعاً مشکل دیگه ای نبود .کنسرت -رفتن به استادیومها - ربنا ..دیگه همین ...معلومه که فقط بخاطر اینها رای دادند قربون مملکت خوشگلم برم که چقدر مسائلش ساده است .