مجله دانشمند - خشایار مریدپور: داعش این روزها در جبهه های مختلف نبرد زمینی در عراق و سوریه در حال تجربه شکست های پی در پی است. به علاوه دیگر خبری از حمایت مالی بی قید و شرط چند سال پیش بسیاری از متحدان قدیم و دشمنان فعلی نیست و شدت حملات برای از بین بردن رهبری و رده های بالای این گروه بسیار بیشتر شده است. استفاده از ده ها هزار ساکن موصل به عنوان سپر انسانی و وضع قوانین سخت گیرانه برای تنبیه سربازان داعشی که از نبرد فراری می شوند، تنها بخش کوچکی از ماجرا است.
اوضاع آن قدر برای داعش دشوار شده که حتی برای اجرای عملیات انتحاری (که به نوعی امضاء این گروه محسوب می شود)، مجبور به استفاده از افراد بسیار مسن شده است. با این حال، داعش هنوز هم توانایی خود برای هدایت و انجام عملیات در کشورهای بسیار دورتر از سرزمین های اشغال شده در عراق و شام را حفظ کرده و حملات اخیر تهران، کابل و منچستر نشان دهنده این مدعا است. در کمال تعجب ما، هنوز هم هستند کسانی که با وجود شرایط اجتماعی و اقتصادی مناسب در کشورهای پیشرفته و مرفه، زندگی خود را رها کرده و برای پیوستن به داعش یا اجرای دستورات آن ها در سایر کشورها به عضویت این گروه در می آیند. پرسشی که شاید پاسخ آن مهم تر از شکست نظامی داعش و پاکسازی سرزمین های اشغال شده توسط آن باشد، دلیل جذابیت آن برای جوانان و پیشگیری از جذاب اعضای جدید است.
داعش ممکن است به زودی از سوریه و عراق رانده شود، اما با ورود زندگی این گروه تروریستی به فاز بعدی خود، یعنی فعالیت در فضای مجازی و ادامه فعالیت های تروریستی با جذب اعضای جدید از سراسر دنیا می تواند خطری ماندگار برای امنیت و صلح جهانی ایجاد کند. شناخت بهتر دلایل جذابیت تفکرهای افراطی برای جوانان و مقابله روشمند با آن شاید موثرترین سلاح ضدتروریستی ممکن باشد.
معنا و ماهیت تروریسم
ریشه کلمه «تروریسم» در زبان انگلیسی، واژه «Terror» به معنی وحشت و ترس است و نگاه دقیق تر به نحوه عملکرد گروه های تروریستی نیز درستی این نامگذاری را تایید می کند. هدف تروریسم، ایجاد این ترس در تمامی مردم است که هر یک از آن ها ممکن است هدف حمله بعدی باشند. این طبیعت بشری است که خطر را، هر قدر ناچیز یا نامحتمل، متوجه خود بداند و تروریست ها هم دقیقا از همین نکته به نفع خود استفاده می کنند. البته این ترس بی معنی است و چه در فرانسه زندگی کنیم چه در ایران، احتمال مردن ما در یک سانحه رانندگی بسیار بیشتر از کشته شدن در یک حمله تروریستی است. اما تروریسم یک سلاح روانی است و کسانی از آن استفاده می کنند که گزینه بهتری در اختیار نداشته باشند. مسلما هیچ کشوری با کشته شدن چند تن از شهروندان خود تسلیم نمی شود و این موضوع تنها همبستگی و اتحاد جهانی علیه تروریست ها را در پی خواهدداشت.
اما راهبرد اصلی گروه های تروریستی مثل داعش، دیده شدن است. نگاهی به سابقه عملیاتی گروه های تروریستی تشکیل شده در سراسر جهان، از ارتش آزادی بخش ایرلند، خمرهای سرخ و ده ها گروه کوچک و بزرگ دیگر نشان می دهد که دلیل اصلی انجام اعمال تروریستی توسط این گونه گروه ها، برهم زدن موقت تعادل قدرت و کسب اهمیت و قدرت ولو به صورت موقت است. گروه های تروریستی قادر به شکست و محو ملت ها نیستند، اما با این گونه اعمال می توانند برای مدتی کوتاه خود را در حد یک کشور مستقل بااهمیت و تاثیرگذار نشان دهند.
یکی دیگر از اهداف تروریسم، عمل کردن به عنوان نوعی منتقم یا دادخواهی برای مصائب گروهی از اجتماعی است. برای مثال یکی از پایگاه های اصلی محبوبیت و حمایت از داعش در عراق، حمایت از حقوق عراقی های سنی مذهب در این کشور بود که تصور می کردند به آن ها ظلم می شود. هر چند، اعمال تروریستی که معمولا در حمایت از حقوق این گروه های اجتماعی انجام می شود، خود ناقض هرگونه مشروعیت مدعی می شود. اما مهمترین هدف هر گروه تروریستی، جذب اعضای جدید به منظور گسترش دایره نفوذ و قدرت گروه و اعمال فشار بیشتر است.
درواقع، بقای هر گروه تروریستی به وجود اعضای وفادار به سازمان و اهداف آن وابسته است و تنها در صورتی می توان یک گروه تروریستی را پایان یافته تلقی کرد که دیگر تفکر آن گروه خریداری در میان جوامع مختلف نداشته باشد.
فاز جدید اقدامات داعش
خبرها نشان می دهند که با وجود تلفات و شکست های سنگین، داعش در پی ایجاد شبکه اجتماعی اختصاصی خودش است تا اعضای آن بتوانند بدون نگرانی از مراقبت سازمان های امنیتی و بدون مشکل با یکدیگر ارتباط داشته و البته به جذب اعضای جدید اقدام کنند.
این اقدام نشان می دهد که داعش با درک خطر نابودی خود، در پی زمینه سازی برای شروع جدی تر مرحله بعدی از حیات خود است. به احتمال قوی، عقب نشینی به فضای سایبری و استفاده از پول دیجیتال غیرقابل ردیابی در هزارتوی وب عمیق برای هدایت و اجرای ماموریت های تروریستی در سراسر جهان، فصل بعدی اقدامات داعش خواهدبود. هرچند استفاده بیشتر داعش از فضای اینترنت برای برنامه ریزی و ارتباط، آسیب پذیری هایی هم برایش به همراه خواهدداشت، اما نکته اصلی آسیب پذیری بیشتر جوانانی است که اینترنت و شبکه های اجتماعی، تبدیل به اصلی ترین روش ارتباطی آن ها شده است.
اما پرسش اصلی در این بین، قدم بعدی داعش نیست، بلکه اقداماتی است که می توان انجام داد تا از جذب اعضای بیشتر برای این گروه جلوگیری شود. نگاهی دقیق به ویژگی های روان شناختی افرادی که جذب گروه ها و تفکرات تروریستی و افراطی می شوند، می تواند به ما کمک کند بهتر با این مشکل رو به رو شویم.
دلایل موفقیت در جذب جوانان
یکی از نکات جالب درباره گروه تروریستی داعش، حضور اعضای جوان و گاه تحصیل کرده از کشورهای مرفه و ثروتمند اروپای غربی و آمریکای شمالی است. هرچند کارشناسان غربی این حضور را بیشتر به قدرت تبلیغاتی داعش در فضای مجازی و استفاده از ظرفیت های شبکه های اجتماعی برای گسترش پیام خود می دانند، اما به نظر می رسد دلیل موفقیت داعش چیز دیگری باشد. موفقیت این گروه در جذب حمایت و همکاری جوانان مسلمان تبار اروپایی و آمریکایی را نمی توان تنها با دلایلی مانند مشکل روانی و بنیادگرایی مذهبی توجیه کرد.
این ویژگی ها، حس وظیفه شناسی، هدف و حتی لذتی که جنگجویان داعشی را در کنار هم نگه می دارد و هزاران جوان را از کشورهای دوردست به سوریه و عراق می کشاند، توضیح نمی دهد. البته شناخت این انگیزه ها اهمیت بسیار زیادی دارد، چرا که می تواند موثرترین سلاح در نبرد با داعش باشد.
نخستین گام در کسب این شناخت، قبول این واقعیت ناخوشایند است که تروریست های داعشی از نظر روانی، تفاوت چندانی با بسیاری از ما ندارند. البته پذیرفتن این واقعیت چندان راحت نیست که تروریست هایی را که شنیع ترین اعمال ضدانسانی را مرتکب می شوند، شست و شوی مغزی نداده اند و از ناراحتی های روانی رنج نمی برند.
درواقع بیشتر داوطلبان خارجی داعش و حامیان آن، از نظر خصوصیاتی مثل همدردی، شقفت، ایده آل گرایی و تمایل برای کمک به جای صدمه زدن به دیگران، مثل باقی جمعیت هستند و در زمره افراد معمولی جامعه قرار می گیرند. درواقع موضوع تنها به داعش محدود نیست و باید دید چه خصوصیات مشترک روانی در افرادی از سراسر جهان باعث می شود که بخواهند در مقابل قدرت های حاکم، سلاح در دست بگیرند؟
پیامدهای نبود هدف و معنی در زندگی
هرچند داعش هدف از اعمال وحشیانه اش را به ظاهر تنها اعتلای اسلام و تشکیل دولت خلافت اسلامی بیان می کند، اما بدون شک نمی توان بنیادگرایی مذهبی را برای انجام چنین حرکات خشونت باری کافی دانست. برای مثال تنها اعتقادات دینی باعث نمی شود که گروهی از دانشجویان پزشکی سودانی تبار بریتانیایی شغل، درآمد و موقعیت اجتماعی مناسبی را که در انتظارشان بود، رها کنند تا به عنوان بهیار عازم جبهه های نبرد داعش شوند.
کارشناسان اعتقاد دارند که مساله اصلی، نبود هدف و معنی در زندگی شخصی این افراد پیش از آشنایی با سازمان های تروریستی مثل داعش است. بیشتر این افراد حس پوچی و بی هدفی در زندگی داشتند و به همین دلیل هم جذب تبلیغات دوستانی شدند که مانند خودشان ایده آل گرا بوده و ارزش های مشابهی داشتند. ماموران جذب نیروی داعش به این افراد قول افتخار، ماجراجویی و خدمت در راه رسیدن به هدفی والاتر می دهند که برای بسیاری از جوانان جذاب است.
تحقیقات انجام شده نشان می دهد که اعضای گروه های تروریستی از سراسر جهان در نقطه نظرهای کلیدی مثل باور به سرنوشت محتوم جهان و از دست رفته بودن آن، ناممکن بودن تغییرات مسالمت آمیز، اعتقاد به شرافتمندانه بودن قربانی کردن خود، اعتقاد به توجیه وسیله توسط هدف و ممکن بودن ساختن یک آرمان شهر روی زمین، با یکدیگر مشترک هستند. البته این دیدگاه ها تنها مختص اعضای گروه های تروریستی نیست و بسیاری از مردم معمولی هم همین باورها را دارند.
در رویای آرمان شهر
درواقع، تروریست ها مثل سایر مردم تصور می کنند که نتیجه تلاش هایشان منجر به خلق جهانی بهتر خواهدشد. همین نکته می تواند کلید اصلی درک چرایی جذابیت گروه های تروریستی برای مردم عادی باشد، چرا که شناخت دشمنی که خیلی شبیه به ما باشد، کار سختی است.
محققانی که درباره سازمان های تروریستی تحقیق می کنند، بهترین روش ممکن برای مقابله با نفوذ تفکرات مخرب و افراط گرایانه به ذهن های ایده آل گرا و مستعد در جوامع را آموزش ارزش هایی مثل کنار آمدن با نواقص موجود در جهان، تحمل تفاوت های موجود در تفکر و عمل و فکر نکردن به آرمان شهرهای ناممکن می دانند.
به عبارت دیگر، ترویج مشی میانه روی و اعتدال در تفکر و برخورد با جهان اطراف، می تواند باعث کاهش جذابیت ایده آل های ارائه شده توسط گروه های تروریستی باشد. البته شکی نیست که ابزارهای روان شناختی در اولویت بعدی پس از اقدامات نظامی قرار می گیرد.
درواقع، بدون از بین بردن فیزیکی مصداق های خشونت و قرائت افراطی داعشی از اسلام، مقابله با تحرکات فرهنگی و تاثیر معنوی آن ها بر افراد، کاری بیهوده است. برای شکست داعش، نخستین گام تصرف سرزمین هایی است که این گروه با توحش و خشونت اشغال کرده است. اما توجه به ریشه های فرهنگی و فکری که باعث پاگرفتن این سازمان می شود، می تواند به حل مساله به صورت کامل، بسیار کمک کند. توجه بیشتر به مسایلی که باعث ایجاد حس نابرابری، تبعیض، ظلم و دادخواهی در این افراد می شود، می تواند رویکرد موثرتری در طول زمان باشد، چرا که تنها در صورت نبود حمایت و فعالیت اعضای جدید است که می توان به نابودی کامل داعش و گروه های تروریستی مثل آن امیدوار باشیم.
این که دقیقا چه گروه هایی با چه ویژگی سنی و تحصیلی و اجتماعی جذب داعش و گروه های افراطی می شوند پرسشی است که تاکنون پاسخ دقیق برای آن پیدا نشده است. سال 2015 و در دورانی که داعش قدرتمندتر از این روزها بود گاردین گزارشی منتشر کرد در بررسی این که چه کسانی از غرب جذب داعش می شوند؟ گزارش بیان می کرد که درصد بالایی از افراد ملحق شده به این جریان، فارغ التحصیلان رشته های مهندسی در وهله اول و سپس علوم پایه و پزشکی اند و کمتر افرادی از رشته های علوم انسانی، علوم اجتماعی یا هنر به گروه هایی همچون داعش جذب می شوند.
این گزارش حواشی و موافقان و مخالفان و بازتاب زیادی در دنیا و کشورمان داشت. این گزارش متهم بود که ذهن مخاطب را به این تحلیل منتهی می کند که مهندسان بیش از فیلسوفان و هنرمندان جذب جریان های خشونت طلب می شوند.
واقعیت این است که رشته تحصیلی نمی تواند معیاری برای آنچه خشونت طلبی بیان می شود، باشد. در حقیقت جذب افراد از روی مشاغل شان و تخصص شان انجام شده است و مثلا یک هنرمند یا یک فیلسوف به کار هیچ گروه نظامی و شبه نظامی مرسوم هم نمی آید چه رسد به داعش؛ اما استفاده مستمر از شبکه های اجتماعی و نقش بیت کوین در مبادلات داعش نشان می دهد جذب افراد مختلف صرفا یارگیری نبوده و روی گروه های خاصی تمرکز بیشتری انجام شده است.
نقض گزارش گاردین در فیلم ها و تصاویری است که از داعش منتشر می شد. تصاویر حرفه ای و گاه هالیوودی نشان از این داشت که جوانانی اهل هنر هم جذب این گروه شده اند و تعدادشان هم کم نیست؛ اما سوال مهم همچنان جذابیت ایده آل گرایی افراطی برای جوانان غربی است.
ارسال نظر