خبرآنلاین: دولت تدبیر و امید در مردادماه سال ۹۲ با نماد "کلید" تشکیل شد تا قفل مشکلات کشور را یکی پس از دیگری بگشاید.
«من می خواهم بگویم همه چیز با تدبیر و امید و با کلید تدبیر حل خواهد شد. شما بدانید {با این کلید} مساله هستهای و تحریمها هم حل خواهد شد و رونق اقصادی هم ایجاد خواهد شد.» این عبارتی بود که حجت الاسلام حسن روحانی در برنامه تبلیغاتی تلویزیونی خود در انتخابات چهار سال گذشته بیان کرد. آن هم در حالی که کلیدی را از جیب خود بیرون آورده و به دوربین نشان میداد.
از همان زمان «کلید» نماد تبليغاتي و انتخاباتی روحانی شد. نمادی که منتقدان و رقبایش در انتخابات سال جاری از آن با کنایه علیه دولت و شخص رئیس جمهور استفاده میکردند. اما رای ۲۴ میلیونی مردم به او نشان داد که بر خلاف ادعای رقبای روحانی، کلید او بسیاری از قفلها را گشوده و مردم امیدوارند با تمدید حضور او در این جایگاه بتواند دیگر قفلها را نیز بگشاید.
در این راه، مردانی روحانی را همراهی کردند که هر یک «کلید دار» وزارتخانهای در کابینه بودند. مردانی چون محمدجواد ظریف، حسن قاضیزاده هاشمی، عبدالرضا رحماني فضلی، محمود علوي، محمود واعظی، محمود حجتی، علی ربیعی، بیژن زنگنه، محمد نهاونديان و...
اینکه هر یک از این مردان کدام قفل را گشودند، نیازمند مروری گذرا است بر آنچه که در این چهارسال رخ داده و در رقابتهای انتخاباتی 96 به مدد رئیس جمهور آمد. اینکه چگونه هر یک از این رجال بي هيچ جار و جنجال و مانور تبليغاتي گوشهای از اهداف دولت و جریان اعتدال را محقق کردند، منجر به اطمینان آفرینی در مردم و اعتماد مجددشان به روحانی شد.
کلید برجام
قفل پرونده هستهای با کلیدی باز شد که در دستان محمدجواد ظریف بود. مردی که از ابتدای تشکیل این پرونده در دولت اصلاحات در تیم مذاکرده کنندگان حضور داشت و در دولت محمود احمدینژاد کنار گذاشته شد، در این دولت نشان داد که "با رفتن آن مرد" میتواند روندی که به صدور چندین قطعنامه علیه ایران منجر شده بود را معکوس کرده و معاهدهای با عنوان «برجام» به تصویب شورای عالی امنیت ملی برساند که حتی با تغییر دولت در آمریکا و کلیدداری جمهوریخواهان به جای دموکراتها، خللی در آن وارد نشود. همین امر سبب شد تا حسن روحانی بارها بگوید که نه تنها سایه تحریم که سایه جنگ نیز در جریان این مذاکرات از سر ایران برداشته شد.
صادرات بشکهای نه قطرهای
بیژن نامدار زنگنه از آن مردانی است که نشان داد «دود از کنده بلند میشود». او به مدد سالها تجربهاش در مدیریت وزارت نفت در دولتهای قبل از محمود احمدینژاد نه تنها صادرات نفتی را به 206 میلیون بشکه رساند که برای صادرات 6 میلیون بشکه نیز خیزی پرشتاب برداشت که به برکت توافق هستهای ایران با جهان در مسیر تحقق است. او درآمد نفتی ایران را در حالی به بیش از 40 میلیارد دلار ارتقا داد که با امضای قرارداد توتال، ادامه چنین درآمدی در نتیجه سرمایه گذاریهای خارجی را نیز تضمین کرد و قفل دیپلماسی نفتی ایران را شکست.
قفل نظام سلامت
سیدحسن قاضیزاده هاشمی هم وزارت بهداشت را با انبوهی از مشکلات تحویل گرفت؛ بحران دارو، بار مالی سنگین درمان روی دوش مردم، ارتباطات مالی گسترده پزشکان با مردم، نارضایتی عمده مردم از سیستم درمانی و...
وزارت بهداشت دولت یازدهم در گام نخست توانست بحران دارو را برطرف کند، بحرانی که بخشی به دلیل تحریم ها بوجود آمده بود و بخشی هم به دلیل سوءمدیریت در اختصاص منابع باعث بغرنج شدن شرایط درمانی شد. پس از آن نوبت به طرح تحول سلامت رسید؛ دولت در اقدامی ضربتی قصد کرد سهم مردم را در بخش بستری که گاه به ۸۰ درصد کل هزینه می رسید، به کمتر از ۱۰ درصد برساند.
این اتفاق در اردیبهشت ۹۳ افتاد و پس از ان دولت بیمه سلامت ایرانیان را آغاز کرد و بیش از ۱۰ میلیون نفر که هیچ بیمه ای نداشتند، تحت پوشش بیمه پایه با حداقل پرداختی قرار گرفتند. به این ترتیب خواسته سالیان متمادی رهبری انقلاب که خواسته بودند «بیماران و خانواده هایشان فقط رنج بیماری را داشته باشند» محقق شد.
بازگشت به خودکفایی
محمود حجتی نه تنها مثل خلف خود محمدرضا اسکندی در دولت دهم، خود را «بهترین وزیر کشاورزی» ننامید و در اقدامی تبلیغاتی شماره تلفن همراهش را در رسانه ملی اعلام نکرد، که حتی در طول چهارسال وزارتش کمتر در عرصه رسانهای بروز و ظهور یافت.
اگرچه اسکندری مدعی شده بود که «مدیریت شاه سلطان حسینی را در وزارت کشاورزی برچیده» اما مردی که توانست بار دیگر کشور را به خودکفایی در تولید گندم برساند، حجتی بود. او که مرد عمل بود نه شعار، تامین امنیت غذایی و توسعه کشاورزی برای رها شدن از وابستگی در حوزه تامین کالاهای استراتژیک و اساسی را از مولفههای مهم در تقویت اقتصاد و افزایش میزان تاب آوری و درجه مقاومت آن میدانست.
نتیجه توجه ویژه دولت یازدهم به بخش کشاورزی افزایش ۲۱ میلیون تنی محصولات کشاورزی و دستیابی به خودکفایی در تولید گندم بود که به همت حجتی محقق شد. چه آنکه در دولت تدبیر و امید بیش از پنج میلیون و ۵۰۰ هزار تن افزایش تولید گندم داشتم.
فضای امن به جای امنیتی
«ایجاد فضای امن به جای امنیتی» کلیدواژهای بود که روحانی هم برای فضای مجازی آن را به کار برد، هم برای دانشگاهها و هم برای عموم جامعه. اینکه "به آخرت مردم کاری نداشته باشیم"، اینکه "بی هیچ هراسی از جنبش دانشجویی بتوان حرف زد"، "ایجاد فضای آزاد برای اظهار نظر" و "نگرانی از قدرت یافتن آنها که هم پول دارند هم سلاح و هم رسانه"؛ شاه بیت سخنان رئیس دولت تدبیر و امید در چهارسال گذشته بود.
سخنانی که حجت الاسلام سیدمحمود علوی با ارائه تعریف جديدی از سازمان اطلاعات امنيت در کشور، به آن جامه عمل پوشاند. چرا که از نگاه وی، «وظیفه حراست تقویت آرامش در جامعه است» نه تضعیف و اختلال در آن.
او مخالف ورود دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی در نزاعهای سیاسی بود و بارها تاکید کرد که «امنیت مورد خواست حکومت اسلامی امنیت توام با آرامش و نشاط در میان مردم است. برای ایجاد امنیت هیچ منتی بر سر کسی نیست زیرا یکی از وظایف حکومت اسلامی ایجاد امنیت است البته این وظیفه نباید با تخطی از اصول دینی و اخلاقی انجام شود».
انتخابات سالم و بیحاشیه
اگرچه این روزها برخی برای کلیددار ساختمان رفیع میدان فاطمی خط و نشان میکشند اما همگان معترفند که عبدالرضا رحمانی فضلی در طول وزارتش چهار انتخابات «سالم» برگزار کرد. انتخاباتهایی که حواشی آنها از روز برگزاری انتخابات، متوقف شد و هیچ کس نتوانست به مجری برگزاری انتخابات انگ جناحی و جریانی بزند.
چه آنکه تا پیش از برگزاری دو انتخابات همزمان مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی، از لیست انگلیسی سخن به میان میآمد و اعمال نظارت استصوابی شورای نگهبان در احراز صلاحیت نامزدها سایه بیم و نگرانی را سنگين کرده بود اما با برگزاری انتخاباتی سالم از سوی وزارت کشور، هم لیست امید توانست به اکثریت کرسیهای مجلس دهم دست یابد و هم تنها یک نفر از لیست "خبرگان ملت" در راهیابی به پنجمین مجلس خبرگان رهبری در پایتخت بازماند.
او بدون درگيري با هيچ گروهي انتخابات ریاست جمهوری و شوراها را نیز با کمترین حاشیه به پایان رساند. رحمانی فضلی همه گلایهها از سرعت کم در ثبت الکترونیک مشخصات رای دهندگان را به جان خريد اما برای اولین بار سیستمی را پیاده کرد که امکان تقلب در آن نبود. اگر اعتراضهای همیشگی به عملکرد برخی فرمانداران و استانداران را کنار بگذاریم، خواهیم دید که او انتخاباتی را برگزار کرد که رقبای نامزد پیروز نتوانستند مستندی دال بر خدشه دار بودن نتیجه آرا ارائه دهند.
تامین امنیت مرزها در روزگاری که تروریسم تمامی دول همسایه را به خود مشغول کرده نیز از دستاوردهای بزرگ و مشترک رحمانی فضلی و علوی است.
تلگرام، وسلام!
اگرچه اظهارات این روزهای محمود واعظی در کسوت عضو حزب اعتدال و توسعه بیش از چهارسال گذشته او در کسوت وزیر ارتباطات است و اقداماتش در چيدمان کابينه زير ذره بين رسانههاست؛ اما او نیز همچون حجتی در سکوت و بدون جار و جنجال توانست زیرساختهای توسعه ارتباطی کشور را تا آنجا رشد دهد که به جای اینترنت دایال آپ، امروزه هر تلفن همراهی به راحتی به اینترنت 3G و 4G وصل شود.
شبکههای ارتباطی آنچنان در چهارسال گذشته توسعه یافت که حتی منتقدان روحانی در این سالها نیز بیشترین بهره را از ایجاد فضای آزاد در عرصه مجازی در ایام انتخاباتی بردند. انتشار سریع اخبار و اطلاعات در قالب اپلیکشنهایی چون تلگرام و شبکههايي همچون توييتر، عصری نو، پیش روی فعالان سیاسی و رسانهای قرار داد که باورش در یک دهه گذشته دور از ذهن بود. واعظی این مهم را با کمترین تنشی میان قوا و حتی مخالفت علما و مراجع پیش برد و قفل ارتباطات دوربرد را گشود.
کار و کار و کار
تکليف دولت براي ايجاد ۹۵۰ هزار شغل بر اساس برنامه ششم توسعه، خروجي تلاشهايي است که علي ربيعي در چهارسال گذشته در وزارت کار، رفاه و تامين اجتماعي در قالب طرح اشتغال فراگير در دستور کار خود داشت.
طرحي که در ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی به تصویب رسید، کلیاتش در هیات دولت تصویب شد و شورای عالی اشتغال تحت عنوان طرح "حرکت" در راستای طرح برنامه ششم، مکانیسم تقسیم کار بین دستگاهی و الزامات حصول نرخ بیکاری تک رقمی در پایان سال ۹۶ به منظور اجرا در کل کشور و با تمرکز بر بنگاههای خرد و کوچک و دارای مزیت در استانها و شهرستانها در سه لایه کلان، میانی و خرد بررسی و کلیات آن به تصویب رسیده بود.
طرح اشتغال فراگير در مجموعههاي طرح کاج (کارانه اشتغال جوانان) طرح تکاپو (توسعه کسب و کار و اشتغال پایدار) و طرح مهارت آموزی در محیط واقعی کسب و کار که از دولت يازدهم کليد خورده در دولت دوازدهم نيز ادامه مييابد تا قفل بيکاري را بگشايد.
البته آنچه ربيعي را مردکليدار دولت در اين عرصه کرده تنها تدوين و اجراي طرح اشتغال نيست بلکه تلاشهاي او براي نزديکي جامعه کارگري با طبقه کارفرمايان نيز ماندگار است. مردي که پس از انفجار معدن ذغال سنگ يورت، دوشادوش کارگران براي بازگشايي معدن وارد ميدان شد و همه گلايهها و اعتراضات را به جان خريد.
مردی از کرانه اقتصاد تا بیکرانه دیپلماسی
محمد نهاونديان که محاسنش در دولت یازدهم سفید شد، تعريف جديدي از مسئول دفتري و "لابي منی" در عرصه روابط میان قوا ارائه داد. او یک روز پیام آور روحانی برای دفاتر مراجع عظام تقلید در قم بود و روزی امین رئیس جمهور در پیگیری مذاکرات دیپلماتیک اقتصادی.
اگرچه برخی مخالفان دولت، او را "مشایی" میخواندند ولی نهاوندیان نشان داد که نه تنها سرمنشاء انحراف از آرمانها و ارزشهای نظام نیست که معتمد مسئولان عالی رتبه نظام نیز هست. مردی که شاید اگر یک سروگردن از برخی اعضای تیم اقتصادی دولت بالاتر نبود، دست کم دوشادوش آنها تجربه فعالیت اقتصادی داشت و قفل ارتباط دولت با بخش خصوصی را به گونهای گشود که نتوان به خصوصی سازی در این دولت انگ «خصولتی» زد.
نظر کاربران
کلید کلید ...... پنج ساله بیکارم. حالم بهم میخوره از اسم کلید....
امیدوارم دولت بعدی یه فکری هم به حال سیستم اموزش و پرورش کنه که از همه چی مهم تره