تلاش قالیباف برای حذف نشدن از سیاست
قالیباف این روزها صریحا به نقد اصولگرایی میپردازد، از اهل گفتگو نبودن رفقای راست گرایش می گوید و از اینکه دنبال لیدری نیست.
آقای شهردار در این نامه از ضرورت تحول و بازنگری در جریان راست نوشت و «نواصولگرایی» را چاره کار دانست. او حتی سنتی ها را هم زیر سوال برد و از لزوم روی کار آمدن رهبران و لیدرهای جدیدی در جریان اصولگرا سخن گفت.
این نامه اما به مذاق برخی هم طیفان اصولگرای قالیباف خوش نیامد،آنچنان که در صریح ترین موضع گیری مصطفی میرسلیم در مصاحبه ای اقای شهردار را به باد انتقاد گرفت و با اشاره به تخلفات منتسب به محمدباقر قالیباف، تأکید کرد: شهردار اصولگرای تهران صلاحیت پذیرفتن مسئولیت خطیر ریاست جمهوری را نداشت و اگر نبود اصرار مؤتلفه اسلامی برای حفظ وحدت انتخاباتی، او در مناظرهها گوشهای از تخلفات را افشا میکرد.
این سخنان به سرعت با خشم یاران قالیباف روبرو شد، چنانکه سیدمحمود رضوی، از نزدیکان قالیباف و سازنده فیلم انتخاباتی او، در توئیتی واکنشی به میرسلیم نوشت: »نواصولگرایی یعنی به خطر افتادن همه منافع میرسلیم، نماینده دار و دسته پیرمردهای تمام شده و آشنایان فقه و اصولخوانده نان به نرخ روزخور فارغ.»
سیاسیون چپ و راست چه گفتند؟
این عضو جمنا همچنین تاکید دارد؛ اگر در تفکر و اندیشه اصولگرایی شائبه ایجاد کنیم و دنبال این باشیم که طرح نو در اندازیم، اولین اقدامش حذف روحانیت از جریان اصولگرایی خواهد بود. آقای قالیباف در نامه اش به سه دغدغه ضرورت توجه به جوانان و بازنگری در بعضی ساختارها و مشی سیاسی جریان اصولگرایی اشاره و عملا خود را داوطلب لیدری جریان «نواصولگرایی» معرفي کرد.
پایداری ها نیز که ید طولایی در مخالفت با رویه سیاسی قالیباف دارند هم چندان از این ایده استقبال نکردند، تا آنجا که نصرالله پژمان فر نماینده جبهه پایداری تاکید دارد: با اشاره به اظهاراتی که بر ضرورت ایجاد یک جریان نو در اصولگرایی تحت عنوان «نواصولگرایی» تاکید دارد، گفت: اصولگرایی یک مسأله سیاسی نبوده و یک باور است. نواصولگرایی را بازی با کلمات و سیاست بازی است؛ عقیده اصولگرایی نمی تواند شکل دیگری را به نمایش بگذارد و اصولگرایان می توانند کنار هم حرکت مشترکی داشته باشند.
محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه نیز کلمه «نواصولگرا» را مردود اعلام کرد، او گفت: من كلمه نواصولگرايي را نه به كار بردهام نه قبول دارم. اين اصطلاحي است كه آقاي قاليباف به كار برده است. البته لابد تعريفي از اين موضوع دارند اما من تحول در اصولگرايي را در اصول يك موضوع غيراصولگرايانه ميدانم اما تحول در روشها را لازم تلقي ميكنم.
در این بین کسانی هم بودند که این نامه و ریاست او را بر نواصولگراها را مهم نمیدانند و معتقدند قالیباف حتی اگر رئيس جريان نواصولگرايي هم بشود، اتفاقی نمی افتد. حسین ابراهیمی عضو جامعه روحانیت مبارز تاکید می کند «هر کس خواست جدا شود! پیامبر در جنگ تبوک درباره کسانی که از ایشان جدا شدند فرمود «اگر خیری در او باشد به ما ملحق می شود اگر شری در او باشد خدا ما را از شر او حفظ می کند». روند ما ارزشی است. روند ارزشی قابل تغییر نیست. البته قدرت جذب را باید بیشتر و دفع را محدود کرد. اما اینکه یک نفر کنار برود، موجب شکست اصولگرایی شود؛ خیر چنین اتفاقی نمی افتد.».
تلاش قالیباف برای حذف نشدن
حسین سبحانی نیا نیز بر این باور است قالیباف با انتشار این نامه می خواست به نیروهای مرتبط با خود پیام دهد که برای لیدری یک جریان سیاسی انگیزه دارد و نمی خواهد وقتی مسئولیت شهرداری را تحویل داد، از صحنه سیاسی کشور کنار برود یا حذف شود. بلکه برعکس با نگاه جدیدی می خواهد در آینده سیاسی کشور بروز و ظهور پیدا کند.
دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران علی شکوریراد اما در واکنش به نامه سرگشاده محمدباقر قالیباف خطاب به جریان اصولگرایی که پیشنهاد نواصولگرایی را مطرح کرد، در توئیتر خود نوشت: نواصولگرایی یعنی جذب حامى و هوادار با هر نوع باور و هر نوع سبک زندگى. یعنی هر شکل و هر جور می خواهی باش اما فقط با ما باش و به ما راى بده!
قاسم میرزایی نکو یکی از اعضا فراکسیون امید اما به تعبیری دیگر از این نامه و نواصولگرایی گفت: نامه قالیباف به جوانان اصولگرا و درخواست از آنان برای ایجاد جریان جدید در بدنه اصولگرایی به دلیل شکستی است که وی از جریان اصولگرایی خورده و اصولگرایان وی را انتخاب نکردند. ردپای نامه قالیباف حتی به جلسه جمنا هم رسید.
آنگونه که حتی پرویز سروری عضو شورای مرکزی جمنا عنوان کند«نواصولگرایی اصلاح درونی است نه ایجاد یک جریان جدید و همانطور که از نامه متوجه میشویم اگر اصلاح درونی در نیروهای انقلاب باشد امر ممدوح و پسندیدهای است. افرادی مثل آقای قالیباف که با زحمت ایثارگرانه از خودگذشتگی کردند و آرامش و انسجام را به ارمغان آوردند...از نظر من باید «نواصولگرایی» تبیین شود.»
چرخش قالیباف به سمت پایداری و احمدی نژادی ها؟
حجت السلام محسن غرویان هم که معتقد است «در سالهای اخیر پایداریها و احمدینژاد نماد نواصولگرایی محسوب میشدند» تاکید می کند، احتمال دارد قالیباف به سمت پایداریها و جریان احمدینژاد سوق پیدا کند، به نظر میرسد که نواصولگرایی میخواهد خود را به اصلاحطلبی نزدیک کند تا اینکه بخواهد به سمت جریان پایداری پیش رود و نواصولگرایی
او حتی از رفقای اصولگرایش هم انتقاد می کند و می گوید «این یعنی چه که یکی از دوستان ما می گوید مانیفست اصولگرایی را ما نوشتیم و خودمان هم آن را تغییر می دهیم. فقط ما نیستیم که حرف انقلاب اسلامی را می زنیم. زد و بندهایی پشت پرده هست که مردم را نمی بینند»
شورش در جریان اصولگرا
همه این ها شاید نشان ازاین دارد که شورش درون جناح راست آغاز شده است. روزهای مهمی در پیش است: شاید به همین زودی شاهد تغییرات غیرمنتظره در آرایش سیاسی اصولگرایان باشیم.
اینکه آیا آقای شهردار انتخابات دوازدهم لیدر نواصولگراها میشود یا به حاشیه رانده می شود را فقط زمان مشخص می کند.
نظر کاربران
دگر فاتحه
جناب قالیباف. رفتار شما و همفکرانتان در روزهای انتخابات کاملا موید اعمال و بی برنامگی جنابتان و دوستانتان بود. اما دروغ گفتید و به روحانی تاختید. شما مدام از مردم دم میزنید اما برای مردم چه کردید. ۹۶ و ۴ درصد را شما اختراع کردید. اما سرویسهای خاصتان به چهاردرصد ها رسید. آیا ۵۰ متر خیابان صاف برای ۹۶ درصد درست کردید. نه. نکردید. ولی در خیابانهای تنگ و تاریک مجوز ساخت برج و مرکز خرید دادید برای ۴ درصدیها. مشکل شما و دوستانتان در نگرش حزبتان نیست بلکه در صادق نبودن با مردم و استفاده ابزاری از ملت و شهدا و جنگ و امثالهم بوده.
به گزارش خبرنگار مهر، محمدباقر قالیباف شهردار تهران و نامزد دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در برنامه جهان آرا اظهار کرد:
تا یک روز قبل از زمان تعیین شده قصد ورود به انتخابات نداشتم.
تحت یک گفتگو و حرف های منطقی که البته آن را قبول نداشتم و براساس تحلیل خودم وظیفه مند شدم که کنار بروم.
پانوشت:
این جمله در عین تناقض صدر تا ذیل خود کلی معنا دارد:
قالیباف :"تحت "یک گفتگو و حرف های "منطقی"
که البته آن را "قبول نداشتم"
و براساس تحلیل خودم(!)
"وظیفه مند" شدم
که کنار بروم.
بیاد مشهد شهردار بشه .....
قالیباف تا بوده هی بوده