علی امینی در ابتکار نوشت: «کابینه ترامپ، کابینه ویرانی است.» این جمله فعال و نویسنده محبوب کانادایی ؛ نائومی کلاین است. او معتقد است: «ترامپ بحران نیست؛ بلکه نشانه آن است.»
سالهاست که بخشی از نئولیبرالیسم سعی دارد به صورت فزاینده، شیوههای نوین کسبوکار موفق را به تمامی شئون زندگی ما تسری دهد و هر روز راهی شگفتانگیز برای کشاندن بازار به زندگی مردم کشف میکند. تا جایی که امروز فضای دردِ دل و معاشرت مردم، سنگِبنای یکی از پرسودترین شرکتهای جهان (فیسبوک) است.
از این رهگذر، برخی معتقدند که ترامپ روی دیگر سکه کاسبان سیلیکون ولی محل تجمع اپل، گوگل، اینتل و دیگر غولهای الکترونیک در کالیفرنیا- است. در حقیقت، او محصول همان نئولیبرالیسمی است که کسبوکار را این بار -به جای زندگی خصوصی مردم- به حکومت آورده است و سودای آن دارد که توسط برند ترامپ، بار دیگر آمریکا را «عظیم» کند.
شوربختانه طرفداران مسخشده و خودشیفته ترامپ، آنچنان مست و مسحور مصرف برندها و ستارههای هالیوود بودند که حواسشان نبود در سالهای پیشین مالیاتشان، صرف کشتار کودکان افغانستان و ویرانی عراق میشود.
انگاره ترامپ و طرفدارانش از عظمت، مخدوش و حتی خطرناک است: مثلاً او در ابتدای ریاستجمهوری که محبوبیتش رو به کاهش بود، برخلاف موازین حقوق بینالملل، بدون هماهنگی با کنگره و در حضور رئیسجمهوری چین، به کشوری مستقل -سوریه- حمله موشکی میکند.
این حمله زمانی برای ایران خطرناکتر میشود که این اقدام را پیامی برای چین بدانیم و حامیان این «حمله ناشیانه» را در کنار ترامپ ببینم: عربستان و اسرائیل!
اتحاد عربی-عبری در کنار ترامپ، کارناوال بلاهتی را در سپهر سیاسی منطقه تشکیل داده است که به نظر نمیرسد این متحدین خیلی نگران تبعات غیرقابل جبران تصمیمات شان باشند. برای نمونه، میتوان به اقدامات شتابزده عربستان در فروش ارزان نفت، کشتار یمن، تحریم قطر و عزل و حصر ولیعهد اشاره کرد.
وقتی ترامپ ۱۱۰ میلیارد دلار به کشوری که بانی «۹۴ درصد حملات تروریستی»دنیاست و به قول پادشاه آیندهاش در سودای این است که «جنگ را به داخل مرزهای ایران بکشاند»، تسلیحات میفروشد و با شیوخ عقبماندهاش رقص شمشیر میکند، پیامش واضح است.
در حقیقت سالهاست که سیاست Containmen(مهار) آمریکا در قبال ایران شکست خورده است.
ایران نه تنها بعد از انقلابِ اسلامی مهار و مطیع نشده است، بلکه امروز مهمترین بازیگر منطقه است وحتی در بازیهای فرامنطقهای نیز نقشی موثر دارد. لابیهای صهیونیستی و ضد ایرانی مستقر در واشنگتن و شیوخ نفتی خلیج معتقدند که برجام، ایران را جسورتر کرده است و به اعتراف جان کری ؛این لابی ها دردولت اوباما بارها به آمریکا برای بمباران ایران فشار آوردهاند.
سوال این است که آیا ترامپ هم مانند اوباما معقول است و در قبال این اصرار ابلهانه مقاومت میکند؟باتوجه به آنچه تاکنون از او شاهد بودیم،احتمالاً جواب منفی است. پس جنگ با ایران (در صورت شکست تعامل و مهار) گزینهای محتمل می تواند باشد. اما کیست که نداند حمله به ایران پیامدهای وحشتناکی برای منطقه و جهان خواهد داشت؟ پاسخ نیروهای مسلح ایران، قاطعانه، گسترده و سریع خواهد بود.
احتمالاً در چند روز نخست نبرد، بخش مهمی از خاورمیانه (از جمله ریاض و حیفا) ویران خواهند شد، تنگه هرمز مسدود شده و قیمت نفت به حدود ۳۰۰ دلار خواهد رسید و مشتریان نفتِ خاورمیانه با بحران اقتصادی فزایندهای مواجه خواهند شد.
امروز نیروهای ایران و آمریکا در خلیج فارس بسیار به هم نزدیکاند و چین بزرگترین مشتری نفت ایران است و در همین حال آمریکا در پی آن است که ناجوانمردانه، سپاه قدس که از فاتحان خاموش و مهم موصل بوده است را برای انحراف و آمادهسازی افکار عمومی، سازمانی تروریستی بخواند. آمریکا پیش از این نیز به بهانه وجود سلاحهای هستهای -که هرگز پیدا نشد!- به عراق حمله کرد.
ترامپ همان مهرهای است که میتواند با بهانه واهی دیگری مثل حمایت از تروریست -همان مستمسک نخنماشده غرب- برای فشار به چین، به ایران حمله کند تا راه را برای قدرتهای پشت پردهای که همواره در پی تغییر نقشه خاورمیانه بودهاند، هموار کند و پس از آن، به راحتی استیضاح یا حتی ترور شود.
آنچه شرایط را پیچیدهتر میکند این است که تحریمهای جدید کنگره و تهدیدهای اخیر ترامپ علیه ایران، دقیقاً در زمانی صورت میگیرد که رئیس سیا آشکارا چین را بزرگترین تهدید برای جایگاه برتر آمریکا میخواند.
چامسکی معتقد بود که انتخاب ترامپ جهان را به خطر میاندازد و سندرز به تازگی اعلام کرده که از مواضع ترامپ علیه ایران «بسیار نگران» است. بنا بر آنچه به عنوان گوشهای از خطر ذکر شد، حمله به ایران قابل پیشبینی است؛ اما این حمله قابل پیشگیری نیز است.
نکته امیدوارکننده این است که افزون بر قوای موفق نظامی ایران، سرداران عرصه دیپلماسی ما نیز توانستهاند با اتخاذ مواضع معقول و ارتباطگیریهای بهموقع، سرمایهگذاری لابی علیه ایران را تا کنون خنثی کنند و هرگونه اجماع جهانی علیه کشور را مانع شوند.
تا جایی که فرانسه تحریمهای کنگره را «مغایر حقوق بینالملل» میداند و خواستار واکنش دستگاه دیپلماسی اروپا علیه آمریکا میشود. بیگمان رای بالای مردم فرانسه به ماکرون در این رستاخیر حماقتِ آمریکایی که یک تاجر بیسوادِ ابله را بر حساسترین مسند سیاسی جهان مینشانند، نشانی از هوشیاری اروپاست.
پس ایران افزون بر سرمایهگذاری در حوزه دفاعی و دوستی با همپیمانان سنتی و منطقهای، میتواند با تعامل سازنده با اروپا، متحدین و سرمایهگذاران جدیدی برای خود بیابد و از این راه، بیش از پیش بر اقتدار و مصونیت خود بیافزاید. در این میان، پشتیبانی از مشی معتدل و حرفهای تیمِ دکتر ظریف برای ادامه روند این تعاملات ضروری است.
اکنون دشمن با تهدیدات بیاساس، ایجاد هیاهوی رسانهای و تصویب تحریمهای تکراری، در انتظار تندکردن مواضع جمهوری اسلامی است تا بازی را به نفع خود تغییر دهد. در حقیقت، چنان که رئیس مجلس ایران تاکید کرد: «باید به این موضوع توجه شود که در دام آنها نیفتیم که قصد دارند مسیر را به سمت دیگری بکشانند».
در نتیجه، همگرایی و اتحاد مردم، سپاه و دولت، در ایامِ حساس پیشِ رو ضروری است و دیدار مهم سرداران عالیرتبه سپاه با رئیسجمهوری منتخب مردم، نشانی از توجه به این ضرورت در سطح مسئولان نظام دارد.
فرمانده کل سپاه در این دیدار خبرساز از «آمادگی همهجانبه سپاه برای همکاری با دولت» سخن گفته است. همچنین سردار جعفری پیش از این دیدار و پس از تمدید حکمش گفته بود: «با صدای بلند میگوییم؛ سپاه هم به دنبال صلح است.» و ترس دشمن از شروع و عواقب جنگ با ایران را شرط تحقق صلح پایدار دانسته بود.
در حقیقت، مجموعه مسئولان در اتحادی موثر در تلاشاند که چهره صلحدوست ولی مقتدر ایرانِ مترقی را به جهان عرضه کنند تا تصویرسازیهای مخربِ دروغین دشمنان از ایران خنثی شود. مردم هشیار ایران نیز باید در این مقطع زمانی مهم با پشتیبانی از دولت و شاخه برونمرزی سپاه که نقش بسزایی در پاکسازی عراق از شرِ داعش داشت، توطئه تروریستیخواندن سپاه قدس را بیثمر کنند.
بیتردید ایران، این سرای امید، با عبور موفق از این مرحله حساس، میتواند الگویی بینظیر از آزادی، امنیت و پیشرفت در جهانِ پسا غربی و خاورمیانه پساقبیلهای شود.
نظر کاربران
ترامپ بهتر روحانیه