صدای تئاترشهر به گوش مسئولان نمیرسد
حریم ساختمان تئاتر شهر این روزها تبدیل به تهدیدی برای این مجموعه مهم فرهنگی هنری شده است؛ تهدیدی که در حال تبدیل شدن به یک بحران است.
برای دیدن یکی از زیباترین بناهای فرهنگی و هنری ایران کافی است سری به تقاطع چهار راه ولیعصر (عج) با خیابان انقلاب اسلامی بزنید و از تماشای این بنا با معماری مثال زدنی اش لذت ببرید. وقتی از نرده های نبش چهارراه به سمت تئاتر شهر به راه می افتید در ابتدا با تعدادی بلال فروش و دستفروش مواجه می شوید که در مجاورت ایستگاه متروی تئاتر شهر و در کنار ستون های تزیینی ورودی محوطه باز این مجموعه تئاتری مشغول کاسبی هستند.
با گذر از این فروشندگان و کمی پایین تر با فروشنده آب زرشک، شربت بهار نارنج و نوشیدنی های دیگر مواجه می شوید که با بساط خود به یکی دیگر از ستون های تزیینی محوطه تئاتر شهر تکیه داده است. بعد از این مواجهه با این شرایط به حوض گرد و بزرگ مقابل بنای تئاتر شهر نزدیک می شوید. در سکوهای مشترک بوستان دانشجو با محوطه باز مجموعه تئاتر شهر، شاهد حضور افرادی می شوید که در حال استعمال سیگار هستند یا روی این سکوها و در زیر سایه درختان دراز کشیده و استراحت می کنند.
در کنار این حوض وقتی به مقابل خود و بنای تئاتر شهر نگاه می کنید، ابهت و زیبایی این مجموعه دوچندان به چشم می آید. با کمی قدم زدن وارد پیادهروی گردی می شوید که دور تا دور بنا کشیده شده است. در این پیاده روی مدور سکوهایی گرد وجود دارد که روی هر کدام از آن ها افرادی نشسته اند. به ندرت در میان این افراد چهره ای از جوانان دانشجو یا مخاطبان تئاتری دیده می شود. در این میان به فردی برخورد می کنید که یک پای خود را از کفش بیرون آورده و روی نیمکت زیر دست راست خود گذاشته است. در دست راست خود سیگاری دارد که در فاصله کمی با دهانش قرار گرفته و به این واسطه می تواند در کمترین زمان و با کمترین انرژی جنبشی آن را دود کند و همزمان با بیرون دادن دود سیگار به شما نگاه کند!
در حین گردش به گرد تئاتر شهر با درهای مجموعه مواجه می شوید که فاقد دستگیره هستند؛ دستگیره هایی که برای جلوگیری از سرقت شان باز و جمع آوری شده اند زیرا همین ماه گذشته بود که خبر به سرقت رفتن چند عدد از دستگیره های برنجی در ورودی سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر رسانه ای شد.
وقتی از پیاده روی غربی به سمت ضلع جنوبی بنا می روید، در سمت راست خود و روی سکوهای مرز بیرونی پیاده روی مدور مجموعه نیز با چهره های مختلفی برخورد می کنید که تعدادی از آن ها برخی از اعضای گروه های تئاتری هستند که از تمرین نمایش شان فارغ شده اند و یا برخی از عوامل نمایش هایی را می بینید که قصد ورود به مجموعه را دارند.
اما تعدادی هم روی سکوی گرد مقابل در ورودی حراست مجموعه حضور دارند که محل تردد عوامل و اعضای گروه های نمایشی و مراجعه کنندگان به مجموعه است، نشسته اند که یکی از آن ها روی سکو دراز کشیده و سر خود را روی ساکی که به همراه دارد گذاشته است. با دیدن این فرد و ۲ نفر دیگری که گویا قصد تماشای افرادی را که از در ورودی داخل و خارج می شوند، دارند به این فکر می کنید که چرا در فضای پیرامون تئاتر شهر کمتر شاهد حضور چهره ها و فعالان تئاتری و هنری و یا حتی خانواده ها هستید.
برای پی بردن به چرایی این ماجرا کافی است که باز هم چند قدم در پیاده روی مدور مجموعه تئاتر شهر بردارید تا به ضلع جنوبی بنا برسید؛ فضایی که کاملا حال و هوای متفاوتی از تئاتر و هنر دارد. تنها هنری که در ضلع جنوبی تئاتر شهر دیده می شود، هنر یادگاری نویسی روی کاشی های قدیمی بنای تئاتر است و تجمع های چند نفره ای که با صدای بلند مشغول حرف زدن و استعمال سیگار هستند که با گذشت زمان و تاریک تر شدن هوا ممکن است این سیگارها حاوی مواد دیگری هم شود.
در ضلع جنوبی تئاتر شهر دیگر دراز کشیدن و خوابیدن روی سکوهای گرد پیرامون بنا امری طبیعی است زیرا حرف زدن ناشایست و رفتارهایی که برخی افراد نشسته در این تجمع های چند نفره انجام می دهند خیلی بیشتر تعجب شما را بر می انگیزد.
ضلع جنوبی و جنوب شرقی پیاده روی مدور تئاتر شهر، فضایی کاملا متفاوت دارد، گویی وارد یکی از فضاهای پاتوق گونه محلاتی می شوید که در آن انتظار هر نوع رفتار و برخوردی را دارید. ۲ جوان با توپی پلاستیکی با خیال راحت در حال فوتبال بازی کردن هستند و این کار را بر سر و صدایی بالا انجام می دهند. در سمت چپ آن ها و در کنار دیوار تئاتر شهر جمعی ۷ نفره دیده می شود که شاید به جرأت بتوان گفت که یک بار هم به تماشای تئاتر ننشسته اند و بی تفاوت به اطراف خود در حال مشاعره ای سخیف با یکدیگر هستند که بعضی لحظات لذت خود از بیان کلماتی رکیک را با فریاد زدن و روانه کردن ناسزا به یکدیگر بروز می دهند.
فقط کافی است که دقایقی را روی سکوهایی که منتهی به در ورودی سالن قشقایی یا چهارسوی مجموعه تئاتر شهر می شود، بنشینید تا به لحظات غروب و حضور مخاطبان نمایش های سالن های مجموعه تئاتر شهر نزدیک شوید. همزمان با تاریک شدن هوا وضعیت فضای جنوبی تئاتر شهر نیز تغییر می کند و افرادی شروع به قدم زدن در پیاده روی مدور مجموعه می کنند که از شکل و شمایل ظاهری شان نمی توان برداشت دانشجو بودن یا مخاطب تئاتر بودن و یا حتی رهگذرانی بی آزار را داشت.
خانم سماوی که ۲۷ ساله و دانشجو است به همراه دوستان خود برای تماشای نمایش «آرسن» قصد مراجعه به تئاتر شهر را دارد. او درباره فضای پیرامون خود در ضلع جنوبی مجموعه می گوید: بعضی از این افرادی که اینجا می نشینند از دانشجویان تئاتری هستند که به گپ و گفت درباره کار می پردازند اما خیلی های دیگر هم اصلا تئاتری نیستند. من و دوستانم ترجیح مان این است که هیچگاه در این فضا نایستیم مگر اینکه برای ورود به سالن کمی اینجا منتظر بمانیم.
وی اظهار می کند: مشکل اساسی ما وقتی است که نمایش تمام می شود و قرار است از این فضا عبور کنیم، چون هوا تاریک است و شنیده ام که چندین بار گوشی موبایل یا کیف در اینجا به سرقت رفته است.
خانم هراتی نیز که در این جمع دانشجویی قصد تماشای نمایش «آرسن» را دارد، می گوید: خوب است که در کنار تئاتر شهر پاتوقی برای دانشجویان و مخاطبان تئاتری وجود داشته باشد که قبل یا بعد از تماشای نمایش به گپ و گفت درباره تئاتر و نمایش بپردازند زیرا این فرصتی است که اطلاعات رد و بدل می شود. متأسفانه این پاتوق در حال حاضر در پیرامون تئاتر شهر وجود ندارد و بیشتر شاهد حضور افرادی هستیم که اصلا ربطی به تئاتر ندارند.
تعداد مخاطبانی که برای تماشای آثار به مجموعه تئاتر شهر مراجعه می کنند، بیشتر می شود. آقای مهرورز که به همراه همسر خود برای تماشای نمایش «اعتراف» به کارگردانی شهاب حسینی قصد مراجعه به تئاتر شهر را دارند، درباره فضای پیرامون تئاتر شهر می گوید: من به چند کشور خارجی سفر کرده و از نزدیک مکان های فرهنگی و هنری آن ها را دیده ام. به جرأت می توانم بگویم که هیچکدام فضایی شبیه فضای پیرامون تئاتر شهر ندارند. من مخالف حضور افراد در کنار اینگونه مکان ها نیستم ولی باید شأنیت فضا حفظ شود.
همسر وی نیز می افزاید: ما اکثر مواقع با هم به تماشای تئاتر می آییم ولی من خودم هیچگاه به تنهایی راغب به آمدن به تئاتر شهر نیستم چون به ویژه بعد از پایان نمایش تردد در این فضا سخت و خطرناک است.
نباید همه را با یک چشم دید
مابین این سخنان است که فردی که خود را حبیبی معرفی می کند با لحنی تند می گوید که «شما می خواهید کاری کنید که اینجا را هم ببندند و نگذارند کسی اینجا بنشیند». او می گوید که ۳۸ سال سن دارد و مخاطب تئاتر هم نیست ولی عادت دارد که بعدازظهرها در فضای پیرامون تئاتر بنشیند و وقت خود را سپری کند. ظاهری موجه دارد و وقتی به او گفته می شود که برخی افراد هستند که با پاتوق کردن به این بنا و همچنین محیط هنری و فرهنگی آن آسیب می زنند، اظهار می کند: من قبول دارم. خودم خیلی وقت ها آدم هایی را اینجا می بینم که مواد می کشند و اصلا هم از این کار ابایی ندارند. نیروی انتظامی باید با این افراد برخورد کند. این ها همان کسانی هستند که در پارک دانشجو هم که می روند همین کار را می کنند. ولی نباید همه را با یک چوب زد.
اسدی جوانی است که در انتظار همراه خود برای رفتن به سالن سایه و تماشای نمایش «ناتمام» است. وی درباره فضای پیرامون تئاتر شهر می گوید: سال ها است که اینجا همین شکل و شمایل را دارد. من خودم از ایستادن در اینجا معذب می شوم زیرا فکر می کنم که فضای مناسبی نیست. یک بار شاهد این بودم که چند نفر اینجا با گیر دادن به ۲ جوان دانشجو آنها را مجبور کردند که از تماشای نمایش منصرف شوند.
وی اظهار می کند: فضای پیرامون تئاتر شهر متناسب با داخل آن نیست.
بعد از شنیدن این سخنان کافی است به جمع چند نفره ای کنار دیوار تئاتر شهر نشسته اند و مشاعره ای که هیچ شباهتی به مشاعره نداشت سرگرمی شان بود، نزدیک شوید و از آن ها درباره حضورشان در فضای پیرامون تئاتر شهر سؤال کنید، این جواب را می شنوید: اینجا که برای تئاتر شهر نیست. تئاتر شهر داخل ساختمان است، درست مثل آپارتمان که کوچه و پیاده رو متعلق به آن نیست.
نکته جالب این است که وقتی به آن ها گفته می شود که این پیاده روی مدور متعلق به تئاتر است، پاسخ شان این است که حالا که متعلق به تئاتر شهر نیست.
در ضلع جنوبی تئاتر شهر و مقابل ورودی سالن قشقایی دالانی وجود دارد که به پارکینگ کوچک مقابل کارگاه ساخت دکور مجموعه ختم می شود. با تاریک شدن هوا این دالان، خود پاتوقی است برای افرادی که کارشان مصرف مواد مخدر است. چند نفر داخل دالان نشسته اند وقتی از مقابل شان عبور می کنید تا به پارکینگ برسید گفتگوی خود را قطع می کنند ولی این امر باعث نمی شود که سیگاری را که در حال مصرف آن هستند، خاموش کنند.
بعد از ورود به پارکینگ از طریق پله های مجاور آن باز هم می توانید وارد پیاده روی مدور مجموعه تئاتر شهر بشوید. در بالای پله ها چند جوان بی تفاوت به اینکه راه عبور و مرور افراد و خانواده هایی که به تئاتر شهر مراجعه می کنند، سد کرده اند، مشغول گفتگوی خود و برانداز کردن دیگران هستند.
طاهایی مردی میانسال است که طراح دکوراسیون داخلی است. او به گفته خود به همراه خانواده در ماه تلاش می کند تا نمایش های جدید تئاتر شهر و تماشاخانه های دیگر را ببیند. طاهایی می گوید: من از اوایل دهه ۷۰ از تماشاگران آثار تئاتر شهر هستم. من این مجموعه تئاتری را دوست دارم و زمانی بود که بهترین کارهای تئاتر را در اینجا می دیدیم. آن زمان ها فضای داخل و بیرون تئاتر شهر خیلی متفاوت بود.
وی درباره فضای پیرامون مجموعه می گوید: زمانی بود که نمایشگاه های موقت کتاب در همین پیاده روی گرد تئاتر شهر برگزار می شد که به مناسبت برگزاری جشنواره های تئاتری بود. اینکه در اطراف مجموعه فضاهایی با این تعریف شکل بگیرد به شکل گیری فضایی متناسب با تئاتر شهر و هنر تئاتر کمک بسزایی می کند.
این طراح دکوراسیون داخلی تأکید می کند: متأسفانه تعریف فضای پیرامون تئاتر شهر تغییر کرده است و هیچ ربطی به مجموعه ندارد. این فضا بیشتر تبدیل به مکانی برای حضور افراد بیکار و برخی خلافکارها شده است. من خودم چندین بار شاهد مصرف مواد مخدر صنعتی در این فضا بودم که برای خیلی تأسف بار بود. دیدن چنین تصاویر و اتفاقاتی در کنار تئاتر شهر خوشایند هیچ فرد هنردوستی نیست.
در بخشی دیگر از فضای مدنظر، جوانی شروع به آواز خواندن می کند و اطرافیانش هم گه گاه او را همراهی می کنند. تنها حرف یا صحبتی که با گذر از میان این افراد به گوش تان نمی خورد، صحبت درباره تئاتر و یا هنر و یا حتی مباحث سیاسی و اجتماعی است. برخی نقاط هم تعدادی دختر و پسر بدون توجه به دیگران مشغول استعمال دخانیات و صبحت و خنده های خود هستند.
خانم اویسی معلم مقطع دبیرستان مدرسه ای غیرانتفاعی است. او به همراه پسر و دختر خود برای تماشای نمایش «اعتراف» به تئاتر شهر مراجعه کرده است. اویسی معتقد است فضای پیرامون مجموعه تئاتر شهر تأثیرات مخربی برای جوانان دارد. وی توضیح می دهد: جوانی مقطع سنی بسیار مهمی است و تأثیرپذیری جوانان از وقایع و اتفاقات پیرامون خود بالا است. متأسفانه الگوی رفتاری شکل گرفته در اطراف تئاتر شهر، الگوی رفتاری مناسبی نیست و در بدترین شرایط اجتماعی و فرهنگی است. اینکه در سالن تئاتر به تماشای اثری فرهنگی و هنری می نشینیم ولی با فاصله چند متری سالن شاهد بروز ناهنجاری های رفتاری و اجتماعی می شویم، چیدمان فرهنگی خوشایندی نیست.
وی ادامه می دهد: اصولا افراد علاقه مند به تئاتر و در کل فعالیت های فرهنگی و هنری در چنین فضاها و مکان هایی باید با شرایطی مواجه شوند که هر چه بیشتر آن ها را به سمت اندیشیدن و تفکر درباره مقوله هنر و فرهنگ سوق دهد ولی فضای پیرامون تئاتر شهر چنین شرایطی را ندارد. مقاطعی که به همراه فرزندانم برای تماشای تئاتر به مجموعه مراجعه داریم، سعی می کنیم هر چه سریعتر وارد فضای داخلی مجموعه بشویم تا کمتر با شرایط بیرونی مواجه شویم.
اما شنیدن صحبت های چند دانشجوی تئاتر که قصد تماشای نمایش «پسران تاریخ» را دارند، کمی متفاوت تر است. مینابی که دانشجوی گرایش کارگردانی تئاتر است، می گوید: اصلا برای مسئولان فضای پیرامون تئاتر شهر مهم نیست. این همه اراذل و اوباش در مناطق مختلف تهران جمع آوری می شوند ولی هیچ وقت با افراد خلافکاری که دور تئاتر شهر می چرخند و یا در پارک دانشجو هستند، برخوردی نمی شود.
وی اظهار می کند: همین تئاتر شهر انگیزه خیلی از ما شد تا به تئاتر علاقه مند شویم ولی گویا برای مدیران و مسئولان تئاتر شهر جایگاهی ندارد. وقتی فضای اطراف تئاتر شهر ناامن و نامناسب باشد، راحت تر هم از گردونه خارج می شود.
شاید تمام چیزهایی که ظرف مدت کمتر از سه ساعت بودن و گشت زدن در پیاده روی مدور تئاتر شهر می بینید و می شنوید، تأسف برانگیز و در عین حال دور از ذهن باشد ولی صحبت های یکی از ساکنان ساختمان های مجاور خیابان منتهی به ضلع جنوبی و ورودی کارگاه دکور تئاتر شهر، قابل تأمل است.
این فرد که تمایلی به درج نام و نام خانوادگی خود ندارد، می گوید چندین سال است که ساکن خانه خود در مجاورت تئاتر شهر و بوستان دانشجو است. وی اظهار می کند: شب ها اینجا امنیت بسیار پایین است و برای گذاشتن ماشین مان در خیابان هم ترس داریم.
وی ادامه می دهد: پشت تئاتر شهر که سال ها است پاتوق معتادان و خلافکاران است و کافی است که از ساعت ۱۲ یا ۱ شب به بعد سری به اینجا بزنید. اگر این فضا سر و سامان پیدا کند، برای اهالی این کوچه و محدوده هم خوب است.
معضل شکل گرفته در فضای پیرامون مجموعه تئاتر شهر در چند سال اخیر بسیار پر رنگ شده و با روندی که دارد در حال تبدیل شدن به یک بحران است؛ بحرانی که اگر سریع تر به فکر حل آن نباشیم شرایط جبران ناپذیری را رقم خواهد زد.
طی سال های اخیر شاهد سرقت از مجموعه تئاتر شهر، از نمای بیرونی مجموعه گرفته تا دستگیره های برنجی درهای ورودی اصلی بوده ایم، بارها شاهد بروز اتفاقات غیرفرهنگی در فضای پیرامون مجموعه بوده ایم و انتظار می رود شهرداری تهران، سازمان میراث فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سریعتر برای رفع این مشکل کاری بکنند.
زمانی مجموعه تئاتر شهر دارای حریمی مشخص بود ولی این حریم در مقطعی از مدیریت شهری تهران برداشته شد. باید به این مهم توجه کرد که اگر مجموعه تالار وحدت هم حریم مشخصی نداشت، آیا تا کنون محیط پیرامون و بنای آن به شکل کنونی محافظت و مراقبت می شد؟ اگر موزه هنرهای معاصر تهران حریم مشخصی نداشت، می توانست فضای پیرامون مناسبی در شأن این مکان فرهنگی و هنری داشته باشد؟
به راستی چرا وقتی صحبت از حفظ و مراقبت از مجموعه تئاتر شهر به عنوان بنای ثبت شده در فهرست میراث ملی و فرهنگی ایران به میان می آید، داشتن حریمی مشخص و متناسب با این مکان فرهنگی و هنری به چالش کشیده می شود و مدیران و مسئولان دلایل مختلفی را برای عملی نشدن این مهم مطرح می کنند؟
البته معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم و همچنین مدیرکل هنرهای نمایشی و رییس مجموعه تئاتر شهر در گفتگوهایی رسانه ای اعلام کرده اند که شهرداری منطقه و شورای شهر تهران قول مساعد برای شکل گیری حریمی مشخص برای مجموعه تئاتر شهر را داده اند و به گفته آنها شهردار منطقه آماده همکاری های لازم است.
امید است در شرایطی که نشان داده شده ساخت و ساز و ایجاد فضاهای مختلف برای نهادها و سازمان ها به راحتی اجرایی می شود، حریم تئاتر شهر در هزارتوی دلایل و توجیهات مختلف به فراموشی سپرده نشود؛ حریمی که می تواند با ایجاد شرایط و فضایی متناسب با هنر تئاتر و شرایطی فرهنگی، امکان مناسبی برای علاقه مندان به فرهنگ و هنر فراهم کند.
ارسال نظر