بارها در دولتهای گوناگون ناهماهنگی کابینه و رئیس دولت وجود داشته است که اوج این ناهماهنگیها در دولتهای نهم و دهم که محمود احمدینژاد ریاست آنها را برعهده داشت بارز بود. قابل انکار نیست که تعدادی از اعضای دولت یازدهم نیز با دکتر روحانی همراه نبودند، اما تفاوت رئیس دولت کنونی با محمود احمدینژاد در این بوده که رئیس دولتهای نهم و دهم ابایی از برکناری وزرا نداشت، در حالیکه حسن روحانی در مورد عملکرد وزرای دولت یازدهم بردبار نشان داد.
روزنامه آرمان - نعمت احمدی*: بارها در دولتهای گوناگون ناهماهنگی کابینه و رئیس دولت وجود داشته است که اوج این ناهماهنگیها در دولتهای نهم و دهم که محمود احمدینژاد ریاست آنها را برعهده داشت بارز بود. قابل انکار نیست که تعدادی از اعضای دولت یازدهم نیز با دکتر روحانی همراه نبودند، اما تفاوت رئیس دولت کنونی با محمود احمدینژاد در این بوده که رئیس دولتهای نهم و دهم ابایی از برکناری وزرا نداشت، در حالیکه حسن روحانی در مورد عملکرد وزرای دولت یازدهم بردبار نشان داد.
اکنون زمان تعیین وزرا برای دولت دوازدهم فرارسیده است و بسیاری از اعضای کابینه یازدهم که از نظر سن، کارآمدی و نوع نگاه به مسائل ضعیفتر از حد انتظار ظاهر شدهاند در کابینه دوازدهم جایگاهی نخواهند داشت.
برخی معتقدند وزیر کشور دولت یازدهم از همسویی لازم با رئیسجمهور برخوردار نبود. از دیگر مصداقهای ناهمسویی، عملکرد بانک مرکزی بود، بدین صورت که میان مواضع ولیا... سیف در جایگاه رئیس بانک مرکزی و تصمیمگیران دولت ناهمسویی مشهود بود و از سوی دیگر انفعال بانک مرکزی باعث ایجاد بحران تمامعیار موسسات مالی و اعتباری شد.
بهتر است کابینه دوازدهم برخاسته از گروههایی باشد که در انتخابات اخیر، به رئیس دولت کمک کردند. طرفداران دولت، حزب موتلفه و آنانی نیستند که بهصراحت مخالفت خود را با مشی اعتدالی روحانی ابراز کردهاند. اردوگاه رقبای اعتدال و روحانی وضعیت مناسبی ندارند، چنانکه افرادی مانند علی مطهری، علی لاریجانی و علیاکبر ناطق نوری اکنون بیرون از جریان اصولگرایی محسوب میشوند.
این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که عدهای این تصور را دارند که سند اصولگرایی را به نام آنها ثبت کردهاند و هرروز درصدد حذف بزرگان این جریان برمیآيند. اکنون زمان آن فرارسیده که از جریانهای سیاسی در ایران بازتعریفی ارائه شود. اکنون سه جریان سیاسی در جامعه فعال هستند که شامل اصولگرایان سنتی، اصولگرایان مستقل و اصلاحطلبان میشود.
در توضیح تفاوت اصولگرایان سنتی و مستقل باید اذعان داشت اصولگرایان سنتی چندان میانه خوبی با دکتر روحانی ندارند، اما مطهری و ناطق نوری نماد بارز اصولگرایان مستقل هستند که خود را همراه روحانی تعریف میکنند. در چنین شرایطی لازم است در کابینه دوازدهم از همکاری اصلاحطلبان و اصولگرایان مستقل استفاده شود. اصولگرایان سنتی پیش از تشکیل کابینه، دیدگاه خود را نسبت به رئیسجمهور ابزار داشتند.
بنابراین استفاده از آنها در دولت آینده، نامعقول است. از سویی رئیسجمهور به این نکته توجه دارد که به علت تغییر مجلس و حماسه مردم در ۲۹اردیبهشت، شرایط کشور نسبت به سال ۹۲ متفاوت است. اکنون مجلس ناهمسو با دولت برسرکار نیست و دکتر روحانی از پشتوانه مردمی وسیعی برخوردار است. نباید فراموش شود که انتخابات ۲۹اردیبهشت چند ویژگی مشخص دارد. نخست آنکه حماسه انتخابات ۲۹اردیبهشت ثمره تلاش نیروهای نسل دوم انقلاب بود.
درواقع انتخابات اخیر در امتداد حرکت بزرگ مردمی در سالهای ۹۲ و ۹۴ رقم خورد. باید مطالبه رایدهندگان به روحانی را در نظر گرفت و توجه داشت که موفقیت یا عدم موفقیت دولت دوازدهم در چینش کابینه مشخص میشود. اگر کابینه مانند یک شرکت سهامی انتخاب شود یا در مقابل فشار دلواپسان تسلیم شود، موفقیتی حاصل نخواهد شد. باید باور کرد که انتخابات اخیر، انتخاب مسیر بوده است، نه شخص. اصولگرایان با تمام توان خود در انتخابات شرکت کردند و ۱۶میلیون رای کسب کردند، اما مردم رای قاطعی به روحانی دادند.
عدهای نهتنها کمترین نقش را در پیروزی روحانی نداشتند بلکه با تمام توان خود در جهت شکست او کوشیدند که اگر روحانی از این اشخاص در کابینه استفاده کند، به حامیان خود پشت کرده است. باید پیام مردم در انتخابات را شنیده و بر آن اساس کابینه ارائه شود.
* وکیل پایه یک دادگستری و فعال سیاسی
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر