انتقاد شدید یک نماینده از اصولگرایان
به دنبال نامه محمدباقر قالیباف که واپسین روزهای خود را در شهرداری تهران می گذراند، سر و صدای زیادی در اردوگاه اصولگرایان به پا شد. بسیاری از جمله طیف نزدیک به «جمنا» به شدت به قالیباف تاختند.
متن گفتگو با فلاحت پیشه در زیر می آید:
اخیرا محمد باقر قالیباف طی نامه ای گلایه امیز از سران اصولگرا انتقاد کرده و خواستار تحول در این جناح شده است. ایا از نگاه شما، جناح اصولگرا به پوست اندازی نیاز دارد؟
مشکل اصولگرایان مشکل ساحتاری نیست، مشکل گفتمانی است. در واقع، اصولگرایان در حوزه های اجتماعی و سیاسی زبان گفتگو با مردم را نمی دانند. دلیلش هم این است که معمولا افرادی در جریان اصولگرایی در حوزه گفتمانی عمل میکنند که افراد افراطی و تندرویی هستند. بنابراین مردم میترسند از اینکه زمام امور را به دست اصولگرایانی دهند که سوابق تندروی دارند. لذا اعتقادم براین است که مشکل اصولگرایان گفتمانی است و نه ساختاری، وگرنه همه ی جریان های سیاسی در کشور مشکل ساختاری دارند. البته مشکل کلان در ایران این است که ما حزب نداریم. اصولگرایان نیز از این ماجرا مستثنی نیستند.
آیا این ضعف گفتمانی که به آن اشاره کردید، ناشی از ترک اردوگاه اصولگرایان از سوی افرادی مثل اقای ناطق نوری نیست؟
جریان اصولگرایی یک ضعف برجسته ای دارد که آن عدم توانانی در نیروسازی است. جدا از این، این جریان، نیروهای برجسته خود را با دستان خود می سوزاند. اشخاص زیادی بودند که در دوران احمدی نژاد کنار گذاشته شدند، بعد از آن هم ما میبینیم که همین مشکلات برای اصولگرایی اذامه پیدا کرد.
این ضعف گفتمانی مورد اشاره شما چقدر در عدم رای اوری کاندیداهای اصولگرا در انتخابات ۹۶ تاثیر داشت؟
به طور مشخص در ایام انتخابات، رقابت هایی شکل گرفت که اصولگرایان نتوانستند در این عرصه ها پیروز شوند. در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، درست مثل انتخابات ۹۶، دو کاندیدا وجود داشت. احمدی نژاد در ان زمان پیروز شد، چراکه مردم دچار مشکلات عدالت اجتماعی بودند. برای همین شعارعدالت اجتماعی وی را باور کردند و به او رای دادند ولی ما دیدیم که در لوای این شعار خیلی مشکلات اقتصادی هم پیش آمد طوری که در انتخابات بعدی، مردم دیگر حتی به شعارهای احمدی نژادی هم رای ندادند یعنی اطمینانشان را به جریان اصول گرایی از دست دادند.
در طرف مقابل، جریان اصلاح طلب در حوزه اقتصادی ضعف دارد، البته در بخشی از موارد مثل حوزه سیاست خارجی و حوزه بهداشت و درمان کارنامه ی قابل دفاعی داشت ولی کارنامه دولت در حوزه اقتصادی به هیچ وجه قابل دفاع نبود، اما چون مردم نمیخواستند به دوران سازوکارهای بی محتوای دولت احمدی نژاد بازگردند شعار های اقتصادی کاندیدای اصولگرا را باور نکردند، چون آنان نتوانستند خودشان را از دولت گذشته که حدود ۷۰۰ میلیارد دلار فروش نفت داشت و تخصیص بجا نداده بود، جدا کنند. البته این ها در حوزه سیاسی و اجتماعی و حوزه های نرم گفتمانی مثل هنر و آزادی های مدنی نیز بسیار تندرو بودند و نتوانستند پیروز میدان باشند.
باتوجه به اینکه افرادی چون قالیباف و حتی جلیلی که چندین بار شکست خورده اند، می توانند در اصولگرایی تحول ایجاد کنند؟
آن بخش از نخبگان اصولگرا که خودشان را در معرض رای مردم گذاشتند و ضعف هایشان پیداشده است و نتوانستند رای بیاورند این ها دیگر نمیتوانند اصولگرایی را احیا کنند، احیای اصولگرایی نیازمند چهره های جدید گفتمان جدید و برنامه های جدید است و اتفاقا افرادی که حتی در شکست اصولگرایان در گذشته نقش داشتند برای این که انتخابات ریاست جمهوری را احیا کنند یا در برابر مشکلات دیگر اصولگرایی بربیایند.
اساسا شما به نواصولگرایی اعتقاد دارید؟
من اعتقادی به نو اصولگرایی ندارم، اصولگرایی در ساختمانش به شدت کهنه است یعنی زبان برقراری ارتباط با مردم را نمی داند. اینها هنوز نتوانسته اند در این حوزه از پوسته ی کهنه و قدیمی خود خارج شوند.
نواصولگرایی فقط یک اسم است و نمیتوان فقط با یک اسم یک جریان سیاسی را راه انداخت، به طور مشخص میبینیم که به یکباره اصولگرایان سعی میکنند با مردمی که در گذشته به دلایل مختلف از آن ها رنجیده اند اشتی کنند. افراطی گری و به کارگیری چهره هایی که اصولا نگاه افراطی دز جامعه دارند و رانده شدن معتدل ها از اطراف اصولگرایان باعث دوری مردم از این جریان شده است. این ها نمیتوانند به یکباره پس از انتخابات ادعای نوگرایی و ارتباط تازه با مردم را داشته باشند، قاعدتا با اسم نمیشود یک رابطه اجتماعی را احیا کرد.
تنها راهی که وجود دارد این است که الان اصولگرایان اگر به عنوان دولت در سایه هم می خواهند فعالیت میکنند، باید فعالیت شان سازنده باشد و نه مخرب، این تخریب فقط مشکلات را میافزاید و مانع پیشرفت امور میشوند.
نظر کاربران
اصولگرا دلشتین که ازدم پاشیدتون مثل رسای بزر پاششرعتمداری زاکانی ووووو
در انتخابات چند سال اخیر شاهد نه بزرگ ملت به نمایندگان اصولگرا بودیم ٬ اصولگرایان باید قبول کنند که مردم با اصل اصولگرایی که بنوعی واپسگراییست مشکل دارند٬ آقایان به دور از کینه ورزی وبغض ٬ منطقی مسائل وتحولات جامعه را بازنگری٬ کنند٬ خواهند دید مشکل کجاست٪
مردم از تفکر افراطی بشدت منزجر هستند و این همه نابسامانی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی را ماحصل این تفکرات افراطی می دانند
چه عجب یکمم حرف حق زدن
قاليباف با كرباسجي هيج فرقي ندارد خيابان هاي اطراف بازار تهران را سنگ فرش کرد و بازار را به دیوار گوانتانامو تبدیل همچنان که خیبان مچاور میدان امام حسین بنام مازندران ۴ سالست سنگ فرش ده وهزارران مغازه تعطیل یاورشکست.شدن
جناح اصول گرا رقابتی را که آغاز نکرده که بازنده باشه انتخابات ریاست جمهوری در دوره چهارساله دوم معمولا حساسیت نداره مردم چون تصورشان این است که همان فرد دور اول قبول میشه رای به برنده میدهند نه اصلاح طلبها خوشحال باشند ونه اصول گرا ها ناراحت رقابت واقعی در دور بعد است
حذف گفتمان اصولگرایان از بد نه کشور یک ارزوی جدید بود که محقق شد و باید به انها گفت خد احافط.
البته این جریان در غیاب افراد شاخص توانستند بکمک دستگاههای تشخیص فرصت خودنمایی پیدا کنند والا گذر ایام ثابت کرد توانایی اداره یک کشور بزرگ مثل ایران را ندارند و بیشتر حرف تحویل میدهند.
بنظر بنده جریان اصلاح طلب در دوره گذشته دست اورد های خاصی واسه کشور نداشته
تفکر افراطی و اصولگرایان ، دلشان به جای دیگری بند است که وجه مردمی ندارند. به همین دلیل در انتخابات رأی نمی آورند و به تدریج از سیاست و نهادهای حکومتی کنار زده میشوند.